0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  2:29 AM

 

صحيفه نور ج 11 صفحه 227

تاريخ: 19/10/58

بيانات امام خمينى در جمع طبقات مختلف مردم غيور اروميه و مناطق ديگر

ما مكلفيم تا جمهورى اسلامى را متحقق سازيم‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

سؤال كرديد كه تكليف ما الان چه هست و اين سؤال همه قشرها هست كه ما الان كه در اين مرحله رسيديم تكليف چيست؟ شما مى‏دانيد كه الان از خيلى جهات كشور ما حساسترين مرحله حيات خودش را دارد مى‏گذراند، از يك طرف با قدرت‏هاى بزرگ مواجه هست، با آمريكا، با شوروى هم كه الان در افغانستان هست و قدرت‏هاى بزرگ تقريباً با كشور ماست، از يك طرف موقعى است كه مى‏خواهيد شما رئيس جمهور را تعيين كنيد و بعد هم انشاءالله وكلايتان را و در اين موقع تمام دستجاتى كه نمى‏خواهند اسلام تحقق پيدا بكند، نمى‏خواهند جمهورى اسلامى تحقق پيدا كند، نمى‏خواهند اين كشور به حال عادى برگردد و سرنوشت خودش را خود اهالى كشور به دست بگيرند، اينها راه مى‏افتند و توطئه مى‏كنند. و در يك چنين موقع حساسى اينكه تكليف است اين است كه بايد ما بعض از آشفتگى‏هائى كه در محل خودمان هست عجالتاً، موقتاً صرف نظر كنيم و اين دو مرحله را بگذرانيم، مرحله تعيين رئيس جمهور كه الان دست‏هائى در كار است كه نگذارند و مرحله تعيين وكلا كه مجلس شورايى بخواهند محقق بشود و اين هم بدتر از اين خواهد شد و شلوغى‏ها را زيادتر خواهند دامن زد، اينها مى‏خواهند يك استقرارى در اين مملكت نباشد و ما مكلفيم كه كوشش كنيم كه يك استقرارى باشد كه اين مراحل را ما بگذرانيم. در كشور ما، اين كشور ما، يك كشورى بشود كه جهات، اسكلتش محقق شده باشد.

الحمدلله قانون اساسش خوب به تصويب رسيد، ملت هم رأى دادند و ديدند كه چقدر كوشش شد كه نگذارند و بحمدالله اصل جمهورى اسلامى هم ملت رأى دادند و آنوقت يك اشخاصى مى‏خواستند نگذارند، حالا هم هر چه ما نزديك تر مى‏شويم به پيروزى، اينها مصمم‏تر مى‏شوند در اينكه بشكنند، اينها قدم به قدم دارند زندگى خودشان را از دست مى‏دهند و دست و پا مى‏زنند كه حيات خودشان را، حيات جنايتكارى خودشان را ادامه بدهند و ما مكلفيم كه نگذاريم اين توطئه‏ها رشد پيدا بكند و نگذاريم كه اينها مسلط بشوند به اينكه بروند مثلاً در دهات، در جاهاى، جاهائى كه زياد مى‏توانند تبليغ بكنند، تبليغ بكنند كه آشوب بپا كنند، نگذارند اين جمهورى اسلامى تحقق پيدا بكند. چنين نيست كه من باب اتفاق، اتفاق افتاده باشد كه همان ساعتى كه تقريباً در قم آن آشوب بلند

صحيفه نور ج 11 صفحه 228

مى‏شود، در تبريز هم اين نمى‏شود بى‏رابطه باشد، اين يك توطئه‏اى است كه با يك حسابى انجام مى‏گيرد و الا به همان لحظه، با همان وضعى كه در قم، در آن روز جمعه در قم، قبل از ظهر با همان ترتيبى كه اينجا شروع كردند، در تبريز شروع كردند، يعنى كانه يك جمعيت بودند با چماق و با چيز ديگر، يك جمعيت بودند كه آنجا و اينجا با هم شروع كردند به شلوغكارى و اين براى اين بود كه الان مى‏بينند كه اگر چنانچه رئيس جمهور هم تعيين بشود، خوب يك مرتبه پيروزى است براى ملت، نگذاريم اينها پيدا بشود، بعد هم مى‏گويند اگر چنانچه مجلس شورا تحقق پيدا بكند، پيروزى ملت است، اين هم مى‏خواهند نگذارند.

توطئه اين است كه ما را سرگرم به بعض مسائل بكنند

الان اگر ما سرگرم بشويم به مسائل ديگر، از اين مسأله باز مى‏مانيم، اينكه من به شما آقايان تذكر مى‏دهم و از آقايان مى‏خواهم كه بلادشان كه رفتند، در محلشان كه رفتند به مردم تذكر بدهند، آن اين است كه، توطئه اين است كه ما را سرگرم به بعض مسائل بكنند، آن مسائل را ما غفلت از آن بكنيم. اگر ما از آن مسائل اصلى غفلت بكنيم، مثلاً فرض كنيد اگر براى رئيس جمهورى ما موفق نشويم كه يك رئيس جمهورى با يك آراء زيادى، مثلاً ملت موفق نشود كه چه بشود، خوب، اين منعكس مى‏شود در خارج كه مملكت ايران جورى است كه نمى‏تواند رئيس جمهورش را تعيين كند، چنانچه اگر موفق نشده بوديم به اينكه قانون اساسى را رأى به آن بدهيم و ملت رأى به آن بدهند، باز اين يك چيزى مى‏شد كه مملكت ايران باز نرسيده به آن حدى كه براى خودش يك نظمى تهيه كند. توجه داشته باشيد كه مبادا ما را در خارج از كشورمان متهم كنند به اينكه اينها رشد ندارند، اين يك مطلبى بسيار مهم است، آنها دارند كوشش مى‏كنند به اينكه، يعنى آن تفاله‏هاى رژيم سابق، آن اشخاصى كه وابسته به خارج هستند كوشش مى‏كنند كه اينجا هم بزنند اوضاع را، آنهائى كه در خارج نشسته‏اند و مى‏خواهند مسائل را آنطورى كه دلشان مى‏خواست منعكس كنند، آنها در خارج منعكس مى‏كنند به اينكه ايران آشوب است، ايران به هم ريخته است، يكى اينجا واقع مى‏شود، ده تا آنجا گفته مى‏شود، كم كم يك چنين مطلبى در دنيا منعكس مى‏شود كه ايران ثبات ندارد، استقرار ندارد، رشد سياسى تا حالا پيدا نكردند، اينها براى آزادى لايق نيستند، اين را مى‏خواهند، مى‏خواهند موجه كنند اين مطلب را كه اگر دخالت نظامى كردند، دنيا مقابلشان نايستد، چرا؟ بگويد، براى اينكه ملتى بود كه نظامى نداشت، به هم ريخته بود و متزلزل بود و در معرض اين بود كه بكلى از بين برود، ما ديديم كه اينها رشد ندارند، يك رژيمى را پيش آورديم، به اينها رشد بدهد، سرپرستشان باشد، اين از مسائل بسيار مهم حالاى ما هست، اين مسائل ديگرى كه مى‏گويد حكومتمان چه هست و نمى‏دانم رئيس جمهورمان چه هست، اينها مسأله دوم است.

اينها مسأله دوم است، اينها كه شما مملكتتان را مستقرش كرديد. آنوقت بايد برويم سراغ اينكه زراعتمان چه هست، خانه‏مان چه جورى است - عرض مى‏كنم - كشتمان چه جور هست، رئيس مثلاً

صحيفه نور ج 11 صفحه 229

كذامان چه جور هست - اينها - آنوقت بايد تمام قواتان را اينجا بياوريد، آنها هم البته در درجه دوم، آنها هم بايد گفته بشود، آنها هم بايد اصلاح بشود اما غفلت از اين نكنيد كه يك وقت شما را بدون اينكه توجه داشته باشيد، از آن مسلك اصلى و مقصد اصلى باز دارند و متوجه كنند به يك مقصد ديگرى، از آن راهى كه مى‏خواستيد برويد، شما را برگردانند به يك راه ديگرى، اين يك مسأله بسيار مهمى است كه اگر ما اين غفلت را بكنيم و از آن راه برگرديم به يك راه معوجى، اساس مسلك از دست ما مى‏رود، يك وقت اساس مطلب در معرض خطر است، يعنى اساس كشور در معرض خطر است، يك وقت اساس نه، اما خوب حكومت كجا غلط است، فلان مثلاً كجا چه مى‏شود، اينها بعد از استقرار اساس مطلب و مستحكم شدن اساس كشور، آنها آسان است.

تغيير يك رئيس فوجى، تغيير يك حكومتى - عرض مى‏كنم - رفتن يك روحانى يك جائى، اينها يك مسائلى است كه جزئى است و آسان، غفلت نكنيد از اينكه در اطراف اين مملكت، الان هر جا شما برويد در اطراف اين مملكت، دستجات مختلف همه دنبال اين مطلبند كه مردم را نگذارند آن راهى را كه بايد، بروند، هر جا به يك جور، هر جا يك جور غائله بلند مى‏كنند كه نگذارند مردم راه مستقيمى كه بايد بروند كه برسند به اساس مطلب، يعنى منتهى بشوند به اينكه مملكتشان جورى شده است كه ديگر همه چيزش تمام است، يعنى اساسش، همانطورى كه اگر ما رأى نداده بوديم به اصل جمهورى اسلامى يا مى‏رفتيم سراغ اينكه خوب حالا حكومت اينجا چه جورى است و فرض كنيد شهربانى آنجا چه جورى است، غلط بود، الان كه شما مى‏خواهيد اساس را درست كنيد كه رئيس جمهور مى‏خواهيد تعيين كنيد، الان همه قوا بايد متوجه اين بشود كه توطئه‏هائى كه مى‏شود كه نگذارند رئيس جمهور تعيين بشود و غوغا خواهد شد، اين را بدانيد كه مهيا باشيد، همه جا خواهند يك غوغائى كرد، متوجه باشيد كه شما را ديگر برنگردانند از راه مستقيم به يك راه ديگرى، خودشان غوغا كنند و فائده ببرند، همه متوجه اين مسأله باشيد، همه جا. الان وقت اينكه من كسالت دارم نيست، وقت اينكه من در محلم مثلاً فرض كنيد كه فلان قضيه واقع مى‏شد، الان وقتش نيست، اين وقت دارد، اين را كراراً من عرض كردم، اگر يك وقت خداى نخواسته يك زلزله‏اى در يك شهرى بيايد، شما هيچ فكر اين هستيد كه من حالا خانه‏ام وضعش چه جورى است يا زندگى؟ همه مى‏رويد براى اينكه اين زلزله زده‏ها را بيرون بياوريد، هيچ در فكر اين نيستيد كه حالا من وضعم چيست. شما آنوقتى كه در حال نهضت بود كه مى‏خواستيد اين مرد فاسد را كه همه چيز را فاسد كرده، از كشورتان فاسد كرده بيرون كنيد، تو خيابان‏ها مى‏رفتيد، پشت بام مى‏رفتيد، پائين، بالا فرياد مى‏زديد، هيچ فكر اين بوديد كه رئيس شهربانى چه جور است؟ هيچ فكر نبوديد، اگر آنوقت فكر اين بوديد، اين پيروزى‏ها را پيدا نمى‏كرديد، اينكه پشت كرديد به همه مقاصد خودتان و رو كرديد به دشمن، دشمن را بيرون كرديد. حالا هم همه مقصدهاى جزئى را كه داريد رها كنيد برويد سراغ اين دو مرحله، اين مرحله را تمام بكنيد و بعد از اينكه اين دو مرحله تمام شد، آنوقت اساساً بايد اين مملكت همه چيزش درست بشود.

خيال نكنيد كه فقط اروميه شما اينطورى است، همه جا اينطورى است، همه جا يك مقدارى از

صحيفه نور ج 11 صفحه 230

آن تفاله‏هاى سابق باقى مانده، پاكسازى يك مملكتى كه در طول تاريخ خراب بوده و اين پنجاه سال خرابتر بوده و اين سى سال اخير ديگر بدتر از همه وقت شده، خرابى اين محتاج به طول زمانى است.

اينها جوان‏هاى ما را ضايع كردند كه اين يك عمر لازم دارد كه يك جوانى كه ضايع شد در اين رژيم، ترياكى شد در اين رژيم، شارب‏الخمر شد در اين رژيم، عادت به سينماهاى فاسد كرد، عادت به اين مراكز فحشا كه همه را درست كرده بودند با نقشه براى اينكه نگذارند جوان‏هاى ما يك جوان‏هاى محكمى از كار درآيند كه بتوانند مقابل آنها بايستند، اين محتاج به اين است كه يك، مدت‏ها طول بكشد تا يك تحول حاصل بشود.

اين تحولى كه الان حاصل شده، يك تحول معجزه آسائى است آقا، يك مملكتى كه جوانش مشغول بود به فرض كنيد كه تعيش، سايرين هم مشغول، هر كسى به كار خودش مشغول بود و در ذهنشان نمى‏آمد كه مى‏شود يك همچو كارى انجام بگيرد، خدا خواست كه، يكدفعه ملت را متبدل كرد به يك چيز ديگرى، همه ايستادند در مقابل اين دشمن و همه اين را پيش بردند، جوان‏ها از آن مراكز كشيده شدند به خيابان‏ها، مردم از بازار و كسبشان دست برداشتند كشيده شدند به خيابان‏ها، حتى آن پيرمردهاى زاغه‏نشين با اولادشان آمدند به خيابان‏ها و فرياد كردند، با فرياد و مشت و با سنگ و يا اينها، بر آنها، تانك‏ها و آن بساطى كه آنها داشتند، موفق شدند و اين يك چيز خدائى بود، يك چيزى نبود كه بشر بتواند اين مسائل را درست كند، خدا اين كار را كرد. حالا باز شما بايد همه با هم متوجه باشيد به اينكه مملكت اسلامى الان دست شما امانت است، تا حالا موظف نبوديد، از باب اينكه طاغوت بود بر شما مسلط، ما چه كنيم الان ديگر چه كنيم ندارد.

الان يك مملكتى است، دست ملت هست، اين ملت موظف است اين مملكت اسلامى را سروسامان به آن بدهد، سروسامان به آن دادن اين است كه هر اختلافى هر جا مى‏خواهد پيدا بشود، خفه كنند آن اختلاف را، نگذارند اختلاف پيدا بشود. هر جا مى‏خواهند اين اشخاصى فساد بكنند، بشناسانند آنها را، بگيرندشان، تسليمشان كنند به دادگاه، يك مسأله‏اى است عمومى بايد انجام بگيرد. ننشينند شما براى اينكه دولت براى شما چكار بكند، رئيس شهربانى چكار بكند، خودتان هستيد، مال خودتان هست مملكت، خودتان بايد حفظش كنيد، بگذاريد اين مرحله هم انشاءالله پيش برود، بعد كه پيش برود، يك آرامشى قهرى حاصل مى‏شود، يعنى آنها ديگر طمعشان تقريباً بريده مى‏شود (قهراً يك آرامش ممكن است كه انشاءالله بشود) و آنوقت هم با همت همه بايد درست بشود، يك مملكتى نيست كه بتواند يك كسى، شما بنشينيد كه دولت انجام بدهد، دولت هم يك افرادى هستند مثل شما، آنها هم قدرت يك همچو زيادى ندارند، آنها هم افرادند، همه بايد با هم دست به هم بدهيم، نه مرد تنها، خانم‏ها هم همين طور، طبقه واحدند، همه طبقات بايد دست به هم بدهند تا يك خرابه‏اى كه برايشان گذاشتند آباد كنند و زندگى‏شان را در آنجا اداره كنند. خداوند انشاءالله همه شما را حفظ كند و موفق باشيد.

والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته‏


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها