0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  2:16 AM

 

صحيفه نور ج 9 صفحه 232

تاريخ: 8/7/58

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از خواهران معلم و محصلين مشهد، آمل، آبادان‏

خواهران در نهضت يك سهم بزرگ داشتند

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من از اين خانم كوچك اول بايد تشكر كنم و از چيزى كه خواندند تقدير كنم و از همه خواهران كه از اطراف آمدند و از خراسان آمدند، از آمل آمدند، از آبادان آمدند تشكر مى‏كنم و دعاگوى همه انشاء الله هستم.

ما بايد حساب اين مطلب را بكنيم كه آزادى كه اينها (شاه‏سابق) و اشخاصى كه الان هم در مسير او هستند، مى‏خواهند چه است و زن‏ها در غير زمان اين آدم چه نقشى داشتند و بعد از او چه نقشى و در زمان او چه. كسى كه تاريخ اين صد ساله را مطالعه كرده است، مى‏داند كه در جنبش‏هائى كه در ايران بوده است، جنبش‏هاى اصيلى كه در ايران بوده است قبل از اين دوره رژيم پهلوى، جنبش تنباكو، جنبش مشروطيت، زن‏ها همدوش با مردها فعاليت مى‏كردند، زن‏ها در جامعه بودند و با مردها راجع به امور سياسى و امور اجتماعى و گرفتارى‏هاى مملكت خودشان فعاليت مى‏كردند. همانطورى كه مردها آنوقت قيام مى‏كردند و قيام كردند براى اينكه قضيه تنباكو را كه همه چيز ما را به باد داده بود جلوگيرى از آن قرار داد بكنند، زن‏ها هم در آنوقت شريك بودند و در جنبش مشروطيت هم همانطور كه مردها فعاليت مى‏كردند زن‏ها هم فعاليت مى‏كردند. اين مال قبل از رژيم. بعد از سقوط اين و در حال سقوط و از نهضتى كه مسلمين كردند، ملت ما كردند، آنها را همه‏تان ملاحظه كرديد كه زن‏ها پيشقدم بودند، بلكه فعاليت زن‏ها در اين باب ارزشش بيشتر از فعاليت مردها بود براى اينكه همين خواهرها كه ريختند در خيابان‏ها و در مقابل توپ و تانك تظاهر كردند و مشت گره كردند، اينها مردها را قدرتشان را دو چندان كرد.

وقتى مردها ببينند كه خانم‏ها آمدند در مقابل توپ و تانك، آنها بيشتر اقدام مى‏كنند و ما ديديم كه اين خواهرها در اين نهضت يك سهم بسيار بزرگ داشتند و در طول اين نهضت تا حالا كه در غياب رژيم سابق است، مى‏بينيم كه خانم‏ها در همه مسائل شركت دارند، در قضيه پاكسازى، قضيه جهاد سازندگى، در همه اين امور فعالانه شركت مى‏كنند و آزادانه.اين مال آن زمان و اين زمان كه تقصيلش را شما مى‏دانيد و محتاج به بيان نيست.

صحيفه نور ج 9 صفحه 233

نوكران اجانب با اسم آزادى و دموكراسى معارضه با اسلام و مسلمين مى‏كنند

خوب، در زمان اين رژيم كه فرياد مى‏كردند كه آزاد زنان و آزاد مردان چه فعاليتى زن‏ها داشتند؟ فعاليتى كه ما از زن‏ها مى‏ديديم اين بود كه چندتايشان جمع بشوند بروند، با آن وضع فضيح بروند سرقبر رضاخان، آنجا تشكر كنند از اينكه ما را آزاد كرديد، چه جور آزاد كرد؟ چه كرد؟ فكر اين نيستند كه چه آزادى اينها به آنها اعطا كردند و تا چه اندازه اينها مى‏خواستند زن‏ها يا مردها آزاد باشند. بله، آنها يك آزادى را مى‏خواستند، حالا هم اين اشخاصى كه قلم دستشان است و بر ضد اسلام و بر ضد روحانيت چيز مى‏نويسند همين آزادى را مى‏خواهند و آن آزادى است كه ديكته شده است از غرب براى به فساد كشيدن جوان‏هاى ما. زن و مردشان را اينها مى‏خواهند كه آزاد باشند، زن‏ها براى اينكه در مجالس آنطورى كه تشكيل مى‏دادند و داشتند بروند، بروند آنجا و با آن وضع در حضور چشم‏هاى ناپاك مردها، آن وضع را درست كنند. اين نحو آزادى مى‏خواهند كه هم خواهرهاى ما را به فساد و تباهى بكشند و هم جوان‏هاى ما، مردهاى ما را به تباهى بكشند. اينها مى‏خواهند كه همه فحشا آزاد باشد، آزادى را در زمان ايشان كه آزادى زن و آزادى بود، كدام زن توانست راجع به مسائل روز يك كلمه بگويد و كدام مرد توانست كه راجع به گرفتارى‏هائى كه ملت ما از دست اجانب و از دست داخلى‏ها داشتند يك كلمه بنويسد؟ كدام مطبوعات ما آزاد بودند؟ كجا راديو و راديو تلويزيون آزاد بود؟ و مردم، جوان‏ها، دانشگاهى‏ها و طلاب علوم دينى كجا آزاد بودند؟ در اين پنجاه سال كه من شاهد قضايا بودم آزادى واقعى مفيد براى جامعه مسلوب بود، هيچ نداشتيم. يعنى زن‏ها آزاد نبودند كه راجع به مسائل جامعه فعاليت بكنند يا حرف بزنند راجع به گرفتارى‏هاى ملت، راجع به گرفتارى ملت به دست شرق و غرب، هيچ آزادى نبود، راجع به گرفتارى‏هاى ملت از دست دولت‏هاى دست نشانده يك كلمه آزاد نبودند كه صحبت كنند. پس ما سه قطعه از زمان را كه بعضى از آن را شما و همه‏اش را در تاريخ ثبت شده و مى‏شود، زمان سه قطعه، اين صد سال اخير سه قطعه دارد.

از اول صد سال تا زمان مشروطه و بعد از مشروطه تا زمان رضاخان يك قطعه حساب بكنيم و وضع آنوقت و آزادى زن‏ها در آنوقت و آزادى مردم در آنوقت با اينكه آنوقت هم حكومتش فاسد بود آن را حساب كنيم، يك قطعه هم از بعد از رفتن اين رژيم يا در حال شكست اين رژيم كه ديگر نمى‏توانست كارى بكند، تا حالا هم يك قطعه حساب بكنيم. يك قطعه هم در زمان رژيم، از زمانى كه رضاخان كودتا كرد تا زمانى كه رژيم از بين رفت، قدرتش از بين رفت. اين سه حال را ما ملاحظه مى‏كنيم و عرضه مى‏كنيم به اينهائى كه حالا هم براى اين رژيم يا نظير آن رژيم اشك مى‏ريزند و با اسم آزادى و با اسم دموكراسى معارضه با اسلام و مسلمين مى‏كنند. ما عرضه مى‏كنيم اين سه قطعه از زمان را با اينكه قطعه سابقش هم كه در زمان قاجاريه بود و آنها، آنوقت هم مرضى اسلام نبود لكن آنوقت قدرت مسلمين زيادتر بود و حكومت، آن قدرت و غلبه را بر روحانيون اسلام نداشت ضعيف بود قدرتش در مقابل روحانيون و در مقابل ملت، با آن زمانى كه رضاخان آمد و قدرت به او دادند و قدرت پيدا كرد و سركوب كرد هم روحانيون را و هم ساير ملت را تا وقتى كه اين آدم رو به ضعف رفت، زمان

صحيفه نور ج 9 صفحه 234

قدرت اين را با قدرت او تا آنوقتى كه اين رفت رو به ضعف و رو به شكست، اين هم يك قطعه‏اى از زمان، قطعه سومش از بعد از شكست اين و رو به شكست رفتن اين تا حالا. ما حساب بكنيم كه آن آزادى كه زن‏ها و مردها در آن دو قطعه جلو و عقب داشتند، آن آزادى بود يا اين قطعه‏اى كه از زمان كودتاى رضاخان تا زمان رو به شكست رفتن پسرش بود، اين آزادى بود. آزادى كه در سابق بر او و حالا دارند يك آزادى است كه نافع براى كشور خودشان، براى اسلام، براى مسلمين، براى ملت خودشان است يعنى اينها آزادند كه در اجتماعات داخل بشوند، داخل هم شدند و مى‏بينيد، آزادند كه خدمت كنند به مملكت، خدمت كردند و مى‏كنند و داريد مى‏بينيد، آزادند كه در مصالح مملكت حرف بزنند، اشكال بكنند به دولت، اشكال بكنند به مقامات دولتى و غير دولتى، چنانچه كه ديديد الان اشكال كردند، آزادند در اين مسائل اجتماعى، در اين مسائل اساسى كه مربوط به مصلحت كشور خودتان و ملت خودتان است، هيچ قيد و بندى در كار نيست، مى‏بينيد. شما يك جا بياوريد كه بخواهيد يك صحبتى بكنيد كه راجع به مصلحت مملكت است (نه توطئه باشد كه بعضى مى‏كردند) يك عملى بكنيد كه مربوط به مصالح خودتان و مصالح كشور است، و آمدند دستشان را گرفتند كنار زدند و سر نيزه آمده حكومت كرده، همچو چيزى پيدا نمى‏كنيد. سابق هم فعاليتى كه زن‏ها داشتند، فعاليتى كه در هر گرفتارى كه حالا من دوتايش را از آن اسم بردم كه قضيه تنباكو و مشروطيت كه بيشتر از چيزهاى ديگر بود لكن در همه گرفتارى‏ها زن‏ها جلو مى‏افتادند و همراه با مردها و مسائلى را كه مربوط به مملكت خودشان بود مى‏گفتند و فرياد مى‏زدند و انجام مى‏دادند مسائلشان را. شما هم ديديد كه در اين قضيه سوم كه شما حاضر قضيه بوديد و فاعل بوديد، فعال بوديد، هيچ گرفتارى، جلوگيرى در كار نبود كه شما را جلوگيرى كنند از اينكه اجتماع نكنيد، جلوگيرى كنند كه - عرض مى‏كنم كه - بيرون نرويد، در بين مردم نرويد، فرياد نزنيد، مظالم را نگوييد. با همين فعاليت شما و آزادى شما بود كه اين پيروزى براى ملت ما نصيب شد.

اما آن آزادى كه آنها مى‏خواستند و زمان رضاخان و پسرش مى‏خواستند و خصوصاً زمان دومى، آن آزادى نبود، آن تباه كردن ملت بود. آنجا هم شما آزادى را دو قسم كنيد، يك آزادى مطبوعات و راديو و تلويزيون و - عرض مى‏كنم كه - قلم‏ها و گفتارها و كتاب‏ها و اينها كه در راه مصلحت ملت و در راه مصلحت كشور انجام مى‏گرفت، تمام آنها سانسور بود، هيچ آزادى نبود براى اينكه گرفتارى ما از ناحيه خود دولت بود و ارباب‏هايش و اگر شما مى‏خواستيد يك صحبتى بكنيد، اول بايد بگوئيد كه رضاخان چه كرد و مسائلى - كه او - و خيانت‏هائى كه او كرده بود و جنايت‏هائى كه او كرده بود و خيانت‏هائى كه پسرش كرد، بايد اين را بگوئيد. يك كلمه آزاد نبوديد كه از اين مسائل بگوئيد، براى پليس هم شما نمى‏توانستيد كه يك كلمه انتقاد كنيد، يك كلمه انتقاد از دولت بكنيد، يك كلمه مطبوعات ما انتقاد از فرض كنيد كه ارتش بكند. هيچ همچو چيزى نبود، آزادى نافع كه براى مصلحت مملكت ما و كشور ما بود بكلى مسلوب بود، قلم‏ها را شكسته بودند، زبان‏ها را قطع كرده بودند و كسى حق اينكه يك كلمه صحبت بكند نداشت و بايد هر چه بگويند، هر چه در مطبوعات باشد، هر چه

صحيفه نور ج 9 صفحه 235

در راديو تلويزيون باشد، هر چه قلم‏ها به كار بيفتد، در مداحى يك نفر آدمى كه همه چيز ما را به باد داد، هيچ آزادى در زمان ايشان، آزادى سالم نبود، ولى يك قسمت آزادى‏ها بود، در سينماها را باز كرده بودند با آن وضعى كه سينماها داشت كه اگر جوان‏هاى ما چند روز مى‏رفتند در آنجا تباه مى‏شدند و از فكر اينكه يك كارى براى كشور خودشان بكنند بكلى مى‏افتادند و در اينها باز بود، در قمارخانه‏ها هم باز بود به همه جوان‏ها، در فحشا هم باز بود به همه جوان‏ها، و از تهران تا شميران و اواخر شميران مى‏گويند آنقدر مراكز فساد بود كه قابل فحص مثلاً نبود. اينها را آزاد قرار دادند، بلكه دامن زدند به آن، بلكه قلم‏ها، بيان‏ها دامن زد به اينكه، كه اين نحوآزادى‏هائى كه مضر به حال كشور است، مضر به حال ملت است، اينها را آزاد گذاشتند. از بعد از زمان ايشان تا حالا باز برگشت به دوره سابق و بهتر، براى اينكه دوره سابق هم دوره قجر بود و آنها هم فاسد بودند اما نه به فساد اينها، اينقدر كه اينها، اين پدر و پسر، اينها ركورد فساد را شكستند. اين آزادى كه الان براى ملت ما هست، براى زن، براى مرد، براى نويسنده‏ها، براى چيزها، اين آزادى، آزادى است در كليه امورى كه اين امور به نفع خود شماهست. شما آزاديد برويد بيرون مطالب خودتان را بگوئيد، انتقاد از دولت بكنيد، انتقاد از هر كس كه پايش را كج گذاشت بكنيد، هيچ كسى نيست كه به شما بگويد چرا. برويد در جهاد سازندگى، با ملت خودتان برويد و همراهى كنيد، آزاديد مى‏رويد مى‏كنيد. تمام چيزهائى كه در رشد انسان، در رشد خواهرها و برادرها و اين كودك‏هاى عزيز دخالت دارد، اينها همه آزاد هستند، آنى كه اسلام جلويش را گرفته و آزاد نيست قمار بازى است كه تباه مى‏كند ملت را، شرابخوارى است كه تباه مى‏كند ملت را، انواع فحشائى كه در زمان اين مرد جنايتكار بود و فراهم كرده بودند اسبابش را، اينهاست كه در اسلام ممنوع است. پس ما دو قسم آزادى داريم كه يك قسم مفيدش در غير زمان اين دو جنايتكار بود و در زمان اينها اين قسم از آزادى بكلى ممنوع بود و آن آزادى آنها مى‏خواستند كه زن آزاد باشند كه هر جورى بزك بكنند و بيايند توى خيابان‏ها و با جوان خداى نخواسته چه بكنند. آن را آزادى قرار داده بودند. حالا هم الان آنهائى كه مى‏خواهند اسلام نباشد دلشان براى اين آزادى مى‏سوزد، اين آزادى مطرح نيست پيششان اصلاً، اينهائى كه اينهمه حرف مى‏زدند از اينكه مملكت و چطور، ملت ما چطور، كذا و اينها، اگر شما در تمام اينجاهائى كه رفتيد، كسانى كه رفتند براى كمك كردن به برادرها و خواهرهاى خودشان در جهاد سازندگى، اگر شما از اينها كسى پيدا كرديد آنجا. اينهائى كه داد مى‏زنند خلق و خلق، اينها آنهائى هستند كه خرمن‏ها را مى‏روند آتش مى‏زنند، نه اينهايند كه مى‏روند خرمن جمع مى‏كنند. شما مى‏رويد زحمت مى‏كشيد و با برادرهاى خودتان، خواهرهاى خودتان كمك مى‏كنيد خرمن درست مى‏كنيد، براى آنها وجين مى‏كنيد، درو مى‏كنيد، آنهائى كه داد از خلق مى‏زنند و داد از اينكه ما طرفدار توده‏ها هستيم، مى‏آيند آتش مى‏زنند. همين كه شما زحمت كشيديد، دستشان برسد مى‏آيند آتش مى‏زنند و همين‏ها هستند كه لوله‏هاى نفت را با تفنگ منفجر مى‏كنند، همين‏هائى كه براى خلق به قول خودشان دارند چه مى‏كنند، همين دموكرات‏ها و دم دموكرات‏كه در كردستان بودند و الان هم هستند، همين‏ها بودند كه نفت راخواستند به تباهى بكشند و دهقان‏ها را به تباهى بكشند و

صحيفه نور ج 9 صفحه 236

صنعت ما را، زراعت ما را، همه را به تباهى بكشند كه مبادا يك جمهورى اسلامى پيدا بشود و دم اينها را بگيرند بيرون كنند. اينهائى كه برخلاف مسير ملت هستند اينها از اين مى‏ترسيدند. پس فرياد آزادى آنها، آزادى نبود، تباه كردن ملت بود. حالا آزادى است كه مى‏بينيد كه چطور است اگر بگذارند، اين تتمه رژيم سابق و نوكرهاى آنها بگذارند و نوكرهاى اجانب.

معلمان، كودكان را تربيت اسلامى - انسانى بكنند

خداوند انشاء الله همه شما را، خواهرها، برادرها و اين اطفال، نوباوگان، همه شما را انشاء الله حفظ كند و همه مؤفق باشيد و خدمت بكنيد به اين مملكت و تربيت بكنيد اين كودك‏ها را. شماها، معلم‏ها تربيت بكنيد اينها را به تربيت‏هاى اسلامى انسانى كه هم براى مملكت و كشورتان مفيد است و هم براى روحيه خود آنها مفيد است و هم خير دنيا و آخرت در آن هست. سلام بر همه شما خانم‏ها، برادرها. انشاء الله خداوند شما را...


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها