0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  2:14 AM

 

تاريخ: 30/6/58

بيانات امام خمينى در جمع اعضاى انجمن‏هاى اسلامى دانشگاه‏هاى سراسر كشور

انجمن‏هاى اسلامى، وظائف اسلامى را عمل كنند

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من در باب دانشگاه‏ها بنا دارم در وقتى كه بناست دانشگاه‏ها باز بشود، مسائلى را بگويم انشاء الله آنجا مفصلش را بيان مى‏كنم ولى حالا شما آقايان كه از انجمن‏هاى اسلامى و نماينده انجمن‏هاى اسلامى هستيد، لابد عدد مسلمان‏ها در دانشگاه‏ها بيشتر از ديگران است، ديگران در اقليت واقعند، يعنى آنهائى كه منحرفند. اينكه حالا با شما كه دانشگاه اسلامى هستيد و انجمن دانشگاه‏هاى اسلامى و دانشجويان اسلامى دانشگاه هستيد، عرض مى‏كنم، يك جهت راجع به اينكه خود انجمن‏ها وظايف اسلامى را عمل كنند. از ما نمى‏پذيرند كه ما اسلامى هستيم مگر خودمان به اسلام عمل بكنيم، نه اينكه فقط بگوييم ما اسلامى هستيم، چنانچه جمهورى اسلامى از ما پذيرفته نيست مگر اينكه محتوايش هم اسلامى باشد. ما همين بگوييم ما در يك مملكتى هستيم كه جمهورى اسلامى است، لكن هر جايش دست بگذاريم اسلامى نباشد، اين پذيرفته نيست، اين يك لفظ بى معناست، همين طور انجمن‏ها، هر جا كه باشد. خوب الان انجمن‏هاى اسلامى زياد است، هم انجمن‏هاى اسلامى در دانشگاه‏ها زياد است و هم جاهاى ديگر، شايد در بسيارى از ادارات هم انجمن اسلامى دارند. اول وظيفه اين است كه اين اشخاصى كه انجمن اسلامى را تشكيل مى‏دهند خودشان راهشان همان راه اسلام باشد، عملشان عمل اسلامى باشد، اخلاقشان اخلاق اسلامى باشد، خودشان را ساخته باشند و بسازند، اگر ساخته هستند كه انشاء الله موفق بشوند كه ساخته‏تر بشوند و اگر ساخته نيستند، جديت كنند كه خودشان را بسازند يعنى همه چيزشان را تطبيق بدهند با احكام اسلام و بينش از احكام اسلام به همه ابعادش هم تا آن حدودى كه برايشان ممكن است پيدا بكنند، اسلام براى چه آمده است ، چه مى‏خواهد بگويد، اين چه جور مكتبى هست، تميز بدهند بين مكتب اسلام با ساير مكتب‏هايى كه ادعاها را دارند و واقعيت‏ها را ندارند، آنوقت مشغول فعاليت بشوند و فعاليت‏هاى اسلامى، كه در دانشگاه‏ها كه از ساير جاها حساستر است، يعنى از دانشگاه‏ها بايد انسان‏ها درست بشوند و بعد هم مقدرات مملكت ما به دست همين‏هاست كه از دانشگاه‏ها بيرون مى‏آيند و چنانچه مى‏دانيد چون مقدرات مملكت دست جوان‏هائى است كه بعد از دانشگاه كه بيرون آمدند ديگر مشغول فعاليت مى‏شوند و مملكت دست اينهاست، از اين جهت است كه آنهائى كه مى‏خواهند مملكت ما به يك سروسامانى نرسد روى دانشگاه حساسيت

صحيفه نور ج 9 صفحه 179

دارند و دانشگاه را نمى‏خواهند كه يك دانشگاه مفيد براى جامعه مملكت ما باشد. اين يك مطلبى است كه بايد خيلى با هوشيارى در آن دقت بشود كه مبادا ما بگوييم انجمن اسلامى وكذا و رخنه كنند در ما و همين انجمن اسلامى به اسم انجمن اسلامى منحرفش كنند: اينها يك شياطينى هستند كه يعنى خارجى‏ها، آنهائى كه مى‏خواهند كه همه چيز ما را ببرند و دانشگاهى نباشد تا بتواند مقابلشان بايستد دانشگاه، روحانى نباشد تا بتواند مقابلشان بايستد) ممكن است در همين انجمن‏هاى اسلامى هم عمالشان رخنه بكنند و منحرف بكنند، با اسم اسلام مسائل ديگر را پيش بياورند. اين بايد خيلى كسانى كه در اين انجمن‏ها وارد هستند هوشيار باشند كه ديگران نفوذ نكنند و آنها متحرك به حركت ديگران نباشند. در خيلى از جاها همين طور دارد مى‏شود و شده است و سابقا هم بوده است كه با همان اسم اسلام و با اسم قرآن و امثال ذلك، چيزهايى كه مربوط به اسلام نبوده بلكه بر خلاف مسير اسلام بوده است، تحويل جامعه مى‏دادند. اين يك مساله‏اى است كه تا اين را با تمام قوا و تمام هوشيارى خودتان در مسائلى كه مى‏خواهيد طرح بكنيد، درست مطالعه نكنيد و رسيدگى نكنيد و افرادى كه به شما مى‏خواهند متصل بشوند، درست شناسايى نكنيد و ندانيد چه جورى است، سابقه‏اش را تا ندانيد، افراد را بايد خيلى در آن دقت بكنيد، چه بسا افرادى هستند كه اينها به حسب ظواهرشان و بر حسب ادعاهايشان از شما بيشتر ادعاى مسلمانى مى‏كنند و از شما هم بيشتر فرض كنيد آدابش را بجا مى‏آورند لكن وقتى به حالشان مطالعه مى‏كنيد مى‏بينيد كه رويه‏شان با رويه شما فرق دارد، آن اسلامى كه آنها مى‏گويند غير از اين اسلامى است كه اسلام مى‏گويند. در بين اينها هست يك همچو اشخاصى ولهذا اين اشخاصى را كه مى‏خواهيد در انجمن خودتان وارد كنيد اشخاصى باشد كه بشناسيد آنها را، سوابقشان را مطلع باشيد كه چه جور اشخاصى هستند، چه رويه‏اى دارند، چه مقاصدى دارند، تا آنوقت بتوانيد يك انجمن اسلامى كه حقيقتا اسلامى باشد و به درد خور جامعه ما و مهذب دانشگاه و اينها باشد البته كار مشكل است، اگر تمام دانشگاه‏هاى ايران بخواهند يك همچو كارى انجام بگيرد، انجام گرفتنش مشكل است لكن مشكلات را بايد تحمل كرد. كسانى كه بخواهند يك كارى انجام بدهند، يك كار مثبتى انجام بدهند، يك خدمتى بكنند، آن هم يك همچو خدمت ارزنده بزرگى بخواهند بكنند، بخواهند در سرتاسر كشور دانشگاه‏هايش را اصلاح بكنند، از افراد فاسد تصفيه بكنند، كار مشكل است لكن چون يك كار بسيار ارزنده‏اى است، مشكلات بايد تحمل بشود. هميشه كارهاى ارزنده اشكالاتش شايد بيشتر باشد از كارهاى ديگر. از اين جهت بايد توجه به اين معنا باشد كه سفارش مى‏كنم به همه انجمن‏هاى اسلامى كه در سرتاسر كشور هست و مى‏خواهند شروع به فعاليت بكنند و چند روز ديگر هم اول باز شدن دانشگاه‏ها هست، بايد اين توجهات باشد. اولا خود افراد، افراد متعهد باشند، افراد صددرصد اسلامى باشند، مواظب به كارهاى خودشان و اعمال خودشان باشند، بهانه دست آنها ندهند كه تويى كه ادعا مى‏كنى اسلامى هست، مثلاً اعمالت اسلامى نيست، اخلاقت اسلامى نيست. اين اول، بايد انسان از خودش شروع كند، كسى كه مى‏خواهد يك جامعه‏اى را تهذيب كند، تا خودش مهذب نباشد، نمى‏تواند. گروهى هم كه مى‏خواهند يك مركزى را مهذب كنند

صحيفه نور ج 9 صفحه 180

و اسلامى كنند تا خودشان ابتدائاً مهياى براى اين كار نشده باشند و ابتدائا خودشان را اصلاح نكرده باشند، نمى‏توانند ديگران را اصلاح كنند، آدمى كه خودش مرتكب مثلاً مسائلى است كه بر خلاف اسلام است نمى‏تواند به ديگرى بگويد تو برو اين كار را انجام بده. خوب حرف اين است كه تو خودت چرا نمى‏كنى؟ و آنكه مهم است، همين قضيه‏اى است كه عرض كردم كه ممكن است در بين اين انجمن‏ها يك اشخاص با صورت اسلامى، با جهات اسلامى وارد بشوند لكن مسيرشان مسير شما نباشد، بخواهند منحرف كنند و آنوقت كم كم آنها انحراف را از خودشان سرايت به بعضى بدهند و باز در مقابل شما يك گروهى درست كنند كه شما مى‏خواهيد اسلام را درست كنيد، آنها با اسم اسلام و صورت اسلام مى‏خواهند يك چيز ديگر را درست كنند و اين نمى‏شود الا اينكه شناسائى بشوند افرادى كه در انجمن‏ها وارد مى‏شوند، معلوم باشد كى هست اين، سوابقش چه بوده، پدر و مادرش چه كسى هستند، كجا زندگى كرده، تحصيلاتش چه هست، چه رشته‏هايى دارد، اينها همه بررسى بشود، مطالعه بشود تا آن وقت يك انجمن مهذبى باشد و بتواند كا رمثبت، كار اسلامى مثبت، كارى كه به درد مملكتتان بخورد انجام بدهد.

با اصلاح انسان، تمامى عالم اصلاح مى‏گردد

اين كارى كه شما داريد بسيار ارزنده است، بسيار ارزشمند است، همه اديان براى همين مسأله آمده‏اند كه درست كنند، انسان‏ها را درست كنند، اصلاً موضوع بحث انبيا، انسان است همه انبيا از آدم تا خاتم موضوع بحثشان انسان است به چيز ديگر هيچ فكر نمى‏كنند، به انسان فكر مى‏كنند براى اينكه همه عالم هم خلاصه‏اش همين انسان است. انسان يك موجودى است، خلاصه همه موجودات عالم است، از همه موجودات عالم يك چيزى در انسان هست و يك زياده هم دارد، انسان اگر درست بشود، همه چيز عالم درست مى‏شود. اگر اين انبيا مؤفق شده بودند كه آن برنامه‏اى كه دارند كه انسان‏سازى باشد اگر مؤفق به اين معنا شده بودند، الان عالم يك عالم ديگرى بود و اوضاع يك اوضاع غير اين اوضاعى است كه الان ما ملاحظه مى‏كنيم، لكن خوب مؤفق نشدند، به واسطه كارشكنى‏هائى كه شد و بعد از آنها شد. و از اين جهت چون اداره عالم را تقريباً غير انسان‏ها مى‏كنند، از اين جهت آنكه انبيا مى‏خواستند نشده است. اين كارى كه شما مى‏كنيد هم يك شعبه‏اى از همان كار است، كار انبياست كه مى‏خواهيد كه انسان درست كنيد، مى‏خواهيد دانشگاهتان، افرادى كه انسان باشند بيرون بدهيد، همينى كه ديگران مى‏خواهند نگذارند. آنقدرى كه اينها از انسان مى‏ترسند، اين خارجى‏ها آنقدرى كه از انسان‏ها مى‏ترسند از چيز ديگر نمى‏ترسند. همه عالم دست آنهاست اما اگر چهار تا انسان در يك جايى پيدا بشود، زندگى آنها را تباه مى‏كند و لهذا كوشش مى‏كنند كه در اين مملكت‏هائى كه مى‏خواهند از آن استفاده كنند، انسان در آن پيدا نشود. كوشش مى‏كردند كه، از زمان رضاخان كه من همه آن را يادم هست، كوشش مى‏كردند كه در مجلس شوراى ملى انسان نباشد در سر تا سر اداره و نمى‏دانم وزارتخانه‏ها و اينها، يك انسان مهذبى كه اسلامى باشد و كار از او بيايد، نباشد و لهذا تقريباً همه‏

صحيفه نور ج 9 صفحه 181

مجلس‏ها اين طورى بوده (تقريباً نه تحقيقاً، بودند بعضى از افراد صحيح و همان‏ها اسباب زحمت شدند).

اينها (شرق و غرب) از جمهورى اسلامى مى‏ترسند

الان هم همان مسائل هست، يعنى آنها باز هم چشم طمعشان به اينجاهاست، آن ذخايرى كه ممالك شرق دارد، ايران دارد، نمى‏گذارد آنها راحت باشند، خصوصاً كه ايران وضعيت جغرافيائياش هم يك وضعيت حساسى است. آنها دست بر نمى‏دارند از ايران، نه از طرف شرقى‏ها و نه از طرف غربى‏ها، و با هر كوششى كه دارند مى‏خواهند نگذارند كه اين مملكت سر و سامان پيدا بكند. همه شلوغى‏هائى كه الان درست مى‏كنند با دست آنها دارد درست مى‏شود همه جا آشفتگى‏هائى كه پيدا مى‏شود با دست آنها درست مى‏شود و پيدا مى‏شود كه نگذارند يك آرامشى بشود و يك سامانى پيدا كند مملكت. شما ملاحظه كرديد كه در قبل از اينكه شاه برود و بعد هم وارث خبيثش برود، فعاليت زياد در اين بود كه نگه دارند او را، نرود، بعد از اينكه حالا او رفت و تمام شد، فعاليت زياد بود كه جمهورى اسلامى درست نشود. از جمهورى اسلامى اينها مى‏ترسند، نه از جمهوريش، از اسلامش. آنهائى كه قلم‏هايشان يا تابع آنها بود يا از باب اينكه خودشان توجه نداشتند و غربزده شده بودند، شروع كردند نوشتن به اينكه ديگر اسلام را مى‏خواهد چه كند همان جمهورى باشد، جمهورى دموكراتيك باشد، آخرش هم ديگر راضى شده بودند به اينكه جمهورى اسلامى دموكراتيك باشد. اينهااز اسلام مى‏ترسند و از رژيم اسلامى مى‏ترسند، حالا كه ضربه خورده‏اند از اسلام يعنى رژيم را مسلمان‏ها با كلمه اسلام از بين بردند ديگرانى كه حالا آمده و سر اين سفره مى‏خواهند بنشينند اينها دخالت نداشتند، آنهائى كه دخالت داشتند همين مستضعفين بودند كه در خيابان و در بازار وزن و مردشان ريختند و جلوى تانك و توپ و مسلسل و اينها رفتند و كار را انجام دادند. حالا انجام گرفت، يكدفعه ما ديديم از اروپا و آمريكا و از گوشه و كنار خود مملكت كسانى كه آن وقت طرفدار بودند حالا شدند انقلابى و شدند مخالف رژيم و هر جا باشد هر كس مى‏آيد اينجا مى‏گويد ما در سال‏هاى سابق مخالف رژيم بوديم و ما چيزها ديديم (خيال مى‏كنند كه من از كره مريخ آمده‏ام و نمى‏دانم، هيچ اطلاع ندارم كه اينها چه بوده‏اند) يك وقتى بود كه همه شاهنشاهى بودند، همه چه فرمان ايزد چه فرمان شاه بود، آنوقت كه باد به بيرق او مى‏خورد اينها زير آن بيرق سينه مى‏زدند، حالا كه آن بيرق خوابيده است و يك بيرق اسلامى بلند شده است. و اميدوارم كه اين بيرق و اين پرچم باقى باشد حالا آمده‏اند زير اين پرچم سينه مى‏زنند منتها بعضى‏شان شيطنت هم دارند، زير اين پرچم بر خلاف پرچم عمل مى‏كنند، بعضى‏ها همان استفاده مى‏خواهند، آنها ضررشان كمتر است، آنهايى كه همان مى‏خواهند كه يك بهره‏اى داشته باشند، آنها ضررشان كمتر است. خوب بهره‏شان هم مى‏برند اما ضرر كم دارند اما يك دسته‏اى هستند كه اينها يا معوجند و ادراكشان ناقص است و يا اينكه نه، ادراكاتشان هم خوب است و از روى نقشه كار مى‏كنند و ديگران به آنها گفته‏اند اين كارها را بايد

صحيفه نور ج 9 صفحه 182

بكنيد و مى‏كنند، اينها البته خطرناكند.

اينها البته خطرناكند. اينها مى‏خواهند روحانيون فقط مشغول مسجد و محراب باشند و به سياست دخالت نكنند

اين طايفه الان هستند كه حالا هم وقتى كه صحبت مى‏شود، مى‏نويسند، چه مى‏كنند، هى كوشش مى‏كنند كه اسلام نباشد، آن چيزهايى كه مال اسلام است هى كوشش مى‏كنند با زبان‏هاى مختلف، گاهى به دلسوزى در قضيه ولايت فقيه كه اين چند روز چيز شده است، خوب اينها ديدند كه يك كار خطرناكى است براى آنها براى اينكه يك حكومت اسلامى دارد درست مى‏شود اينها هم نمى‏خواهند اين را. گوينده‏شان گاهى مى‏گويد كه بگذاريد كه روحانيون قداستشان را حفظ بكنند، قداست روحانيون كه اينها مى‏گويند، معنايش اين است كه بگذاريد روحانيون مشغول مسجد و محراب همين مقدار در همين حدود باشند و سياست را به امپراطور واگذار كنيد. اين يك تزى است كه مسجد مال پاپ، سياست مال امپراطور. اينها هم مى‏گويند مسجدها مال شماست، برويد تو مسجدتان نماز بخوانيد، درس هم مى‏خواهيد بگوئيد، درس هم بگوئيد هيچ مانعى ندارد اما در يك حدودى نه اينكه تو مسجد برويد و سنگر بگيريد براى ما، يا توى مدرسه برويد و براى ما ايجاد زحمت بكنيد. نه، آن نه، همان مقدارى كه قداست شما محفوظ باشد، بگويند يك آدم مقدس، يك آدم خوب مهذبى است، يك آدمى است كه اگر نفتش را هم ببرند حرفى نمى‏زند و مى‏گويد بردند مال دنيا چه ارزشى دارد. اينها اينجور قداست را مى‏خواهند و نمى‏دانند كه اسلام و پيغمبر اسلام و اولياء اسلام با تمام قداست اين مسائل را داشتند، تمام قداست و الوهيت محفوظ بوده است معذلك مى‏رفتند و اشخاصى كه بر خلاف مسير انسانيت هستند آنها را دفع مى‏كردند و سياست مملكت را حفظ مى‏كردند و منافات با قداست هم نداشتند، يعنى ما روحانيون قداستشان از حضرت امير زيادتر باشد؟ اينها ادعا دارند، يا او را قداست برايش قائل نيستند؟ اين منطق اين است كه شما قداستتان را حفظ كنيد و كار نداشته باشيد ديگر به حكومت و به جريان سياست مملكت. خوب اينها مى‏خواهند بگويند پيغمبر اسلام و حضرت امير سلام الله عليه قداست خودشان را حفظ نكرده بودند؟! براى اينكه آنها كار داشتند، نمى‏توانند بگويند آنها كار نداشتند. حضرت امير والى مى‏فرستاد او، خود پيغمبر هم همين طور والى مى‏فرستاد آن طرف، آن طرف، جنگ مى‏كردند با كذا و سياست مملكت دست خود آنها بود. اين آدمى كه مى‏گويد كه بگذاريد روحانيت قداست خودش را حفظ كند، منطقش اين است كه اميرالمومنين هم قداست نداشت براى اينكه اين داخل شد در امور مملكتى و اينها، خود پيغمبر هم كه نداشت. پس معلوم مى‏شود تو نمى‏خواهى قداست ما حفظ شود، تو يك شيطنتى مى‏كنى كه اينها را كنار بزنى و ارباب‏ها بيايند سراغ كار. اين امور بايد با دقت ملاحظه بشود. در اين نطق‏هائى كه اينها مى‏كنند دقت كنيد كه اينها يك خرده‏ريزهائى دارند، با آن خرده‏ريزها مى‏خواهند اغفال كنند مملكت و ملت شما را. شما بيدار كنيد اينها را، در مقابل حرف‏هايشان حرف بزنيد، در مقابل مقاله‏هايشان مقاله

صحيفه نور ج 9 صفحه 183

بنويسيد، در مقابل سخنرانى‏هايشان سخنرانى كنيد، اين نقايصى كه اينها دارند كه گاهى از قصور است و گاهى از شيطنت، اينها را به رخشان بكشيد، بفهمانيد كه قضيه اين حرف‏ها نيست كه يك ملتى كه جمهورى اسلامى را با 98 يا 5\98 در صد پذيرفت، آنوقت بيايند بگويند كه ما اسلامش را، اينجايش را ديگر نمى‏خواهيم اين برخلاف مسير ملت است، ملت اين را پذيرفته است، جمهورى اسلامى را پذيرفته است، اين مثل اين است كه حالا بيايند بگويند كه خوب ملت حالا گفته جمهورى اسلامى، ما شاهنشاهى مى‏خواهيم ملت نفهميده. اينها دارند ملت را به نفهمى، به حماقت دارند چيز مى‏كنند، رمى مى‏كنند، با اينكه ملت ما با تمام فهم و شعورش مسائل را انجام دادند. اينها را بايد توجه به آن داشته باشيد.

سران اينها گروهك‏ها) هيچ صحبتى ندارند، فقط مى‏خواهند يك تشنجى ايجاد كنند

شما بعدها مبتلاى به اين هستيد، دانشگاه كه باز بشود مبتلاى به يك همچو اشخاصى هستيد كه گاهى با صورت اسلامى وارد مى‏شوند همين مسائل كه حالا مثلاً طرح مى‏كنند كه بايد ولايت فقيه مثلاً نباشد اين ديكتاتورى است و حال آنكه اگر يك فقيهى يك مورد ديكتاتورى بكند از ولايت مى‏افتد پيش اسلام. اسلام هر فقيهى را كه ولى نمى‏كند، آن كه علم دارد، عمل دارد، مشى‏اش مشى اسلام است، سياستش سياست اسلام است، آن را براى اين است كه يك آدمى كه تمام عمرش را در اسلام گذرانده و در مسائل اسلامى گذرانده و آدم معوجى نيست و صحيح است، اين نظارت داشته باشد به اين امرها نگذارد كه هر كس هر كارى دلش مى‏خواهد بكند. اينها گاهى وقت‏ها با همين صورت‏سازى كه مثلاً مى‏خواهد چه بشود و به ديكتاتورى مى‏رسد و ديكتاتورى عمامه و عصا و نمى‏دانم از اين حرف‏هائى كه تزريق كرده‏اند به آنها و ديكته كرده‏اند و اينها هم همان را پس مى‏دهند. مثل بچه‏ها كه يك چيزى را دهنشان مى‏گذارند پس مى‏دهند، اينها هم از اين قبيل هستند. شما از اين به بعد انشاء الله وقتى كه دانشگاه‏ها باز بشود، مبتلاى به اين مسائل هستيد و بايد با هوشمندى و با مطالعه و با مشورت بين خودتان افرادى را كه مى‏بينيد يا با اسم آزادى و نمى‏دانم اين حرف‏ها كه مى‏خواهند يك آزادى خاصى در كار باشد، دلبخواهى در كار باشد، نه آزادى مطلق، يا به اسم دموكراسى و امثال ذلك، الفاظ جالبى كه در هيچ جاى دنيا معنايش پيدا نشده تا حالا، هر كس براى خودش يك معنائى مى‏كند، به اينطور چيزها گرفتار هستيد كه اينها مى‏خواهند عمل بكنند و شمابايد با كمال توجه و بدون هيچ درگيرى، درگيرى صحيح نيست نبايد ما به آنها يك صورت حق بجانبى بدهيم. وقتى درگيرى شد و اكثريت شما داريد و فرض كنيد كه آنها را كتك زديد و چه كرديد، اين به نظر شايد اشخاص بيايد به اينكه اينها حجتى نداشتند، كتك زدند، متوسل به زور شدند. اينها هر كدامشان آمدند در دانشگاه و گفتند، يك مطلبى را گفتند، برويد جلويش بگوئيد چه مى‏گوئيد. يك وقت مى‏خواهد هياهو كند كه اكثراً اين طورى هستند، اينها را سرانشان كه وادار مى‏كنند به هياهو جمع بشويد دورش بگوييد آقا بنشين، صحبت‏هايت را بكن. ببينيد هيچ صحبت ندارد، فقط همين است كه يك تشنجى ايجاد كند و

صحيفه نور ج 9 صفحه 184

نگذارند دانشگاه باز بشود و نگذارند دانشگاه عمل خودش را انجام بدهد. بدون اينكه با آنها جنگ و نزاع داشته باشيد، با آنها به اين نحو مقابله كنيد. يا آنها اگر يك اجتماع صد نفرى، هزار نفرى مى‏كنند، شما ده، بيست هزار نفر را اجتماع كنيد مسائل خودتان را بگوئيد دعوا هم نكنيد اين بايد انجام بگيرد. اين امور انشاء الله اميدوارم كه نرسد به اين مسائل و اما اگر مايك وقتى توطئه فهميديم كه نه اينها مى‏خواهند توطئه كنند و چه بكنند، خوب يك تكليف ديگرى هم ممكن است داشته باشيم و من اميدوارم كه شما بعد از اين عرايضى كه كردم، روى همين موازين چيز بكنيد و البته محتاج به اين است كه يك رشته جمعيتى هم باشند. اشخاصى هم باشند كه در اين امور يك نظارتى داشته باشند و اشخاص مطلع و مؤمن و متعهد كه نظارتى هم داشته باشند و كارها روى نظارت آنها انجام بگيرد. و من انشاءالله در همين دو سه روز، يك صحبت طولانى‏ترى مى‏كنم و نسبت به دانشگاه‏ها يك صحبت‏هائى دارم. انشاء الله اميدوارم همه‏تان مؤفق و مويد باشيد. من به همه‏تان دعا مى‏كنم و اميدوارم كه توفيق اين معنائى كه اين خدمتى كه الان در نظر داريد، توفيقش را پيدا كنيد و اشخاص را با توجه به سوابق به خودتان ملحق كنيد. افراد خودتان را زياد بكنيد و انشاء الله مؤفق و مويد باشيد


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها