پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391 2:04 AM
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى نهضت راديكال ايران
شعار وحدت اگر با عمل همراه نباشد ريا كارى است
بسم الله الرحمن الرحيم
الان مردم همه دارند راجع به اين مسأله فرياد مىزنند كه مااسلام را مىخواهيم. همه اين را مىخواهند.آقا! شما مىگوئيد نه، و مىخواهيد چه كنيد ؟ همه با هم مجتمع بشويد تحت يك بيرق و وكلايتان را تعيين بكنيد. همه به يك وكلاى اسلامى كه اعتقاد به مسائل دارد، آنى كه ايمان دارد، آنى كه اعتقاد دارد كه اگر خلاف بكند، ولو در اينجا مچش گير نكند جاى ديگر مچش گير مىكند. امروز روزى است كه كلمه وحدت براى ما فايده ندارد، عمل وحدت لازم است. من هم هى مىگويم وحدت، اگر بنا شد كه من مخالفت كنم بااين، خوب اين كلمهاى است ديگر، يك ريايى بيشتر نيست. فكر اين مطلب را بكنيد، خودتان بنشينيد فكر بكنيد. رفقاى ديگر، آنهائى كه اعتقادشان اين است كه مىخواهند خدمت بكنند به كشور، با آنها تفاهم بكنيد، بگوييد اگر خدمت مىخواهيد بكنيد، چرا گروه گروه مىشويد؟ همه خدمت بكنيد. گروه گروه شدن معنايش اين است كه من مىخواهم براى خودم بكشم، آن مىخواهد براى خودش بكشد، اظهار وجود بكنند. آقا نمىتوانيم در مقابل اسلام اظهار وجود بكنيم، در اشتباه هستيم. جز اين معنى كه يك تشتتى پيدا بشود و يك اختلافاتى پيدا بشود و يك عرض مى كنم تأخيرى نهضت را عقب بيندازد. شما خيال نكنيد اين پيش نمىرود، پيش مىرود انشاءالله، لكن عقب مىشود. با اختلافاتى كه پيدا بشود و اشخاص روشنفكر، اشخاص صاحب قلم، اشخاص صاحب اطلاع و فكر، اينها دنبالش را مىگيرند كه، قلمها را بر مىدارند، هر چه دلشان مىخواهد مىنويسند و موجب تشتت مىشوند. همين هم كه مى گويند وحدت، وحدت، وحدت، همينها وقتى كه قلم دستشان مىگيرند و مطلب مىنويسند، يك وقت ديديم كه حمله كردند به يك مسألهاى از مسائلى كه مردم به آن مسأله علاقهمند هستند، و ايجاد اختلاف مىكنند. چرابايد اينطور باشد؟ اگر اينها و اقعار است مىگويند كه ما مملكت را ميخواهيم و ملت را مىخواهيم، استقلال را مىخواهيم، چرا بايد اينطور باشد كه قلمهايشان بر خلاف مسائلى است كه ادعا كنند. اول كلام مىگويند كه مملكت بايد با هم متحد باشد، آخر كلامشان مىبينيد كه يك كلمهاى گفته است كه اسباب تشتت مىشود. اين اطراف دريا بود كه جهات اطراف دريا را يك مرد (نمىدانم، حالا من كه نمى شناسم) در مجله گفته جدا بودن زنها از مردها افتضاح است . تمدن اين است كه پسرها و دخترها توى دريا به هم ور بروند !! اين تمدن
است؟!! اين تمدنى است كه پنجاه سال حالى ما كردند؟!! اين معنىاش تمدن است ؟!
تهى نمودن مغزهاى جوانان با ايجاد مراكز فحشا
پنجاه سال به مغزهاى ما تزريق كردند كه تمدن عبارت از اين است كه چيز كردند، سينمايش برويد تمدنش عبارت از اين است كه آن دستگاه وقاحت، مجلاتش اينطور و روزنامههايش اينطور، راديو و تلويزيونش اينطور، همه اينطور بودند و ما از اين ضرر ديديم، همه مان از اين ضرر ديديم، ديديم كه زندگى ما را به هم زدند، نيروى انسانى ما را عقب زدند. نيروى انسانى، ما الان كم داريم. براى چه ؟ براى اينكه پنجاه سال ما را كشيدند به مراكز فحشا، جوانهاى ما را كشيدند به مراكز فحشا، كشيدند به مراكزى كه مغزهاى آنها را تهى كردند. به آدمى كه در اين نحو سينماهائى كه پيش بود (حالا من نمى دانم وضعش چه جورى است. آنوقت سينماهائى كه بود همه آن دستگاه فساد بود) ديگر يك جوانى كه مىرفت در آنجا، پنج روز، ده روز مىرفت عادت مىكرد به اين، اين ديگر نمىتوانست جدى يك عملى بكند، اين ديگر نمىتوانست فكرش را متوجه بكند به اينكه نفت شما را دارند مىبرند و همه چيز ما را دارند، حيثيت ما را دارند برند و ما مشغول اينكه سينما را تماشا بكنيم، ستاره سينما را. مجلاتمان اينطور، سينماهايمان اينطور، همه چيزمان اينطور شده بود و ما را خودمان را از بين بردند كه هيچ، يكى ديگر را جاى ما نشاندند و مملكت ما متبدل شده بود به يك چيز ديگرى. الان كه در اين نهضت بسيارى از قشرها آن وضع سابقشان را رها كردهاند، متوجه شدند.
اين اسلام بود كه شما روشنفكران را از انزوا خارج كرد
اين حقوقدانها، اين روشنفكرها،اين عرض مىكنم كذاها، اينها چرا نمىآيند ملحق بشوند به همين جمعيتها؟ و با همينها كارشان، چرا همه دست به هم نمىدهند؟ نوشتههايشان جورى باشد كه وحدت كلمه ايجاد كند، گفتههايشان جورى باشد، جمعيتهايشان اينطور باشد. چرا مىروند توى مجلس نمىدانم وكلا و مىگويند كه اسلام ديگر به درد نمىخورد ؟ جز اين است كه مىخواهند فساد كنند ؟ ولو يك كلمه مفتى كه به يك كسى بگويد، كه در كسى تأثير نمى كند، اما خود اين معنى نشان اين را مىدهد كه اين رشد نيست. الان اگر اين تميز مىداد كه اين اسلام بود كه همه شما را از خارج كشيد اينجا و حالا آزاد شديد، اين اسلام بود كه شما را از انزوا بيرون آورد، شما همه توسرى خور سازمان امنيت بوديد، شما همه نمىتوانستيد اظهار وجود كنيد، حالا كه اسلام آمده و شما را از زاويه بيرون كشيده و از خارج وارد كرده در ميدان عمل، حالا بر ضد همان اسلامى كه همچو خدمتى براى شما كرده است، قيام كرديد ؟ ! اين را بايد اسمش را چى گذاشت ؟ اين را اسمش را مىگوييد تشخيص نمىدهند ؟ اينقدر با اسلام بد هستند كه حتى حاضرند كه امريكا و شوروى براينها حكومت كنند و اسلام روى كار نيايد. چه جورى است وضع؟ اصلاح كنند مردم خودشان را. بايد اين طبقه روشنفكر و اين طبقهاى كه عرض مى كنم كه كار آمد هستند، خودشان را اصلاح بكنند .اين
طبقه مردم زود سالم مىشوند، دست نخوردهاند اينهاما هر چى داريم از اين طبقهاى كه ادعا كنند كه ما روشنفكريم و ماحقوقدانيم و ما نمىدانم طرفدار چه هستيم و اينها، ما هر چه داريم از اينها داريم صدمه مىخوريم. چرا دست به هم نمى دهند كه اين كار را بكنند؟ چرا جلوگيرى مىكنند از اين سيلى كه راه افتاده است و مىخواهد كارها را اصلاح بكند ؟ اين دردهايى است كه هست و شماها بايد درمان بكنيد و دست به هم بدهيد كه درمان بكنيد. حالا شماها كه آمديد، اين عمل را بكنيد تا ببينيم سايرين چه مىكنند. اگر من ديدم شماها كرديد آنوقت... و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته