0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  2:04 AM

 

صحيفه نور ج 8 صفحه 197

تاريخ:30/4/58

بيانات امام خمينى در جمع كاركنان راديو دريا

مى‏خواستند مملكت ما را از انسان خالى بكنند

بسم الله الرحمن الرحيم‏

دستگاه رژيم سلطنتى و آن چيزهائى كه از قبيل رژيم سلطنتى كه رويهمرفته بگوئيم رژيم الهى و غير الهى، رژيم‏هاى غيرالهى براى اينكه وضع‏شان بر حسب نوع اين است كه به ملت خيانت مى‏كنند و براى خودشان دستگاه درست مى‏كنند و به منافع خودشان ملت را به كار مى‏كشند و از ملت جدا هستند، برنامه‏هاى آنها اين است كه با كوشش ملت را به تباهى بكشند و نسل جوان را فاسد كنند. اگر نسل جوان فاسد نباشد آنها از آن خوف دارند و مى‏ترسند كه يك وقت نسل جوان يك عصيانى بكند و آنها را به تباهى بكشد از اين جهت به وسائل مختلف كوشش مى‏كنند كه نسل جوان را به تباهى بكشند كه از مسائل روز و از مسائل زندگى كنار باشند. وسائل متعدده از قبيل مطبوعات كه در خدمت آنها، راديو و تلويزيون، سينما، تئاتر، تمام اينها كه در خدمت آن رژيم‏هاى غير توحيدى هست، تمام اينها براى اين است كه ملت را عقب برانند و از توجه به مقدرات خودشان غافل كنند و احياناً بكشانند به طرف خودشان و آنها سرگرم به كارهاى غير مقدرات خودشان بشوند و آنها هم منافع خودشان راببرند و مطمئن باشند كه كسى مخالفشان نيست و لهذا جميع وسائل فساد جوانها را اينها فراهم مى‏كردند از قبيل مراكز فحشا كه اطلاع لابد داريد كه در تهران خصوصاً چقدر مراكز فحشا بوده است به طرق مختلف كه بعضى از آنها گفتنى نيست اصلاً و همين طور اطراف دريا. در وقتى كه، موقعى كه مردم دريا مى‏روند يكى از امورى كه آنها دامن به آن مى‏زدند همين اختلاطى بود كه بين جوانها و زن و مرد، و اين نه از باب اين بود كه اينها مى‏خواستند به جوانهاى ما مثلاً يك خوشى بگذرد، بلكه از باب اين بود كه اينها را به تباهى بكشند. مراكزى كه در آن مخدرات بود از قبيل مشروبات و دستگاه‏هاى تخديرى ديگرى بود الى ماشاءالله. در سينما جوانهاى ما وارد مى‏شدند، اگر چنانچه چند روز وارد مى‏شدند عادت مى‏كردند و سينما با آن صورت‏هائى كه همه‏اش انحرافى بود، راديوها همه انحرافى، مطبوعات از قبيل روزنامه‏ها، از قبيل مجلات، همه چيزهائى بودند كه جوانهاى ما را منحرف كنند. و از جمله چيزهائى كه باز مغزهاى جوانها را مخدر مى‏كند و تخديرى است موسيقى است. موسيقى اسباب اين مى‏شود كه مغز انسان وقتى چند وقت به موسيقى گوش كرد تبديل مى‏شود به يك مغزى غير آن كسى كه جدى باشد، از جديت انسان را بيرون مى‏كند و متوجه مى‏كند به جهات ديگر. تمام اين‏

صحيفه نور ج 8 صفحه 198

وسائلى كه حالا اين بعضى‏شان بود و الى ماشاءالله وسائل درست كرده بودند، همه براى خاطر اين بود كه ملت را از مقدرات خودشان غافل كنند و متوجه به جهات ديگر بكنند، منحرف كنند او را از مسائل روز كه مبادا مزاحمش بشوند. اين يك برنامه بسيار مفصلى بوده است كه طرح شده نه اينكه من باب اتفاق مثلاً اين مسائل واقع شده، نخير، اين يك طرح‏هائى است كه آنهائى كه طراح هستند، طرح كردند كه اين جوان‏ها را به تباهى بكشانند و علاوه بر اين آن فشارهائى كه بر مردم مى‏آوردند و آن فشارهائى كه به روحانيت آوردند و آن فشارهائى كه به دانشگاه‏ها مى‏آوردند و به ساير اقشار، رويهمرفته خواستند كه مملكت ما را از انسان خالى بكنند و نيروى انسانى را به تباهى بكشند. دستگاه‏هائى كه براى آموزش است، براى پرورش است، تبديلش كرده بودند به دستگاه‏هائى كه ضد او باشد. آموزش‏هائى كه براى انسان مفيد است، براى يك جامعه و كشورى مفيد است، آنها حذف مى‏شد و به جاى او آموزش‏هائى كه مخالف مسير ملت بود، روى شهوات خود فرد بود لكن با مسير ملت مخالفت داشت، با مصالح كشور مخالفت داشت آنها را مى‏آوردند. مقالاتى كه مربوط به سرنوشت ملت بود امكان نداشت در روزنامه نوشته بشود و در راديوها خوانده بشود. مقالاتى كه مخالف مسير ملت بود، مقالاتى كه مخالف مصالح يك ملت بود، مخالف مصالح جامعه بود، اينها رايج بود و مجلاتى كه بايد تربيت كند نسل جوان را، مبدل شده بود به آن تربيتى كه همه ملاحظه كرديد كه مجلات ما چه وضع افتضاح آميزى داشت. همه براى اين بود كه جوان‏ها را از مسيرى كه دارند و مسير انسانى كه بايد اينها بروند، منحرف كنند به يك مسير ديگرى و استفاده كنند. استفاده همچو بكنند كه تمام مصالح يك كشور را از بين ببرند، همه چيز را به تباهى بكشند، همه مخازن ما را به اجنبى دهند و كسى نباشد كه چرا بگويد، براى اينكه توجه مردم را از آن چيزى كه مربوط به زندگى‏شان است منحرف كردند. وقتى جوان‏ها كه اساس يك مملكتى هستند، پايه يك مملكت هستند، همه جوان‏ها بروند طرف فحشا، طرف مواد مخدره، متوجه بشوند به اين مجلات و به اين اوضاع و به آن وضع راديو و تلويزيون و به آن مسائلى كه بود، ديگر براى جوان نه وقتى مى‏ماند كه فكر كند در اين امور و نه مغزش كار كند. موسيقى از امورى است كه البته هر كسى بر حسب طبع خوشش مى‏آيد، لكن از امورى است كه انسان را از جديت بيرون مى‏برد و به يك مطلب هزل مى‏كشاند، ديگر يك جوانى كه عادت كرد كه روزى چند ساعت را با موسيقى سر و كار داشته باشد (كه اينها شايد اكثر راديوشان و تلويزيون‏شان از همين قسم‏ها بود) يك جوانى كه اكثر اوقاتش را صرف بكند پاى موسيقى و اكثر اوقاتش را صرف بكند در اينكه پاى موسيقى بنشيند و اينها، اين از مسائل زندگى و از مسائل جدى بكلى غافل شود، عادت مى‏كند، همانطور كه به مواد مخدره عادت مى‏كند. كسانى كه به مواد مخدره عادت مى‏كنند، ديگر نمى‏توانند يك انسان جدى باشند كه بتوانند در مسائل سياسى فكر بكنند. فكر انسان را موسيقى جورى كند كه ديگر نتواند در غير همان محيط موسيقى و مربوط به شهوات و مربوط به موسيقى نتواند اصلش فكرش را بكند. از اين جهت اينكه پافشارى داشتند به اينكه راديو آنطور باشد و تلويزيون آنطور باشد و مطبوعات و مجلات آنطور باشد و روزنامه‏ها آنطور باشند و سينماها آنطور

صحيفه نور ج 8 صفحه 199

باشند و همه رويهمرفته دست به دست هم بدهند و اين ملت را سرگرم بكنند به اين امور و همه مخازن ما را ببرند كه الان كه رفتند و گم شدند براى مملكت ما يك چيز سالم نمانده، هر جايش دست بگذارى ناسالم است. هياهو كردند، فرياد كردند كه ما مى‏خواهيم شما را به دروازه تمدن بزرگ برسانيم و واقع مطلب دور كردن ملت بود از اصل تمدن، تا چه برسد به تمدن بزرگ. همه را دور كردند از تمدن، از آنى كه استقلال انسان را درست مى‏كند، استقلال فكرى انسان را. تا انسان استقلال فكرى نداشته باشد، نمى‏تواند يك فرد مفيد باشد. و اينها خواستند فرد مفيد پيدا نشود، اصلاً اينها از انسان مى‏ترسيدند. اينها ديدند كه يك مدرس، در زمان رضاخان يك مدرس بود كه در مجلس بود نگذاشت رضاخان آنوقت كه مى‏خواست جمهورى را درست بكند، مدرس نگذاشت ولو بر خلاف مصالح شد و اگر درست شده بود بهتر بود، لكن آنوقت اينها نظر سوء داشتند، يعنى او به سلطنت كه نرسيده بود، او مى‏خواست رئيس جمهور بشود و بعدش حالا كارهاى ديگر بكند و كسى كه جلوى او را گرفت مدرس بود كه نگذاشت اين كار عملى بشود. كسى كه تا آخر ايستاد در مقابلش و بالاخره هم جانش را از دست داد، مدرس بود كه نگذاشت او كارهائى بكند، لكن آخرش هم در يك جائى شهيدش كردند. اينها نمى‏خواهند يك انسان پيدا بشود، كوشش دارند كه دانشگاه اينقدر كه مورد توجه‏شان است و مورد هجومشان هست و تا بتوانند نمى‏گذارند كه برنامه‏هاى دانشگاه يك برنامه‏هاى صحيح باشد. اگر هم از آنجا فرض كنيد يك برنامه صحيح باشد، نمى‏گذارند اينها استقلال داشته باشند هر روز يك غائله و يك بساط درست مى‏كنند، غائله‏هائى ايجاد مى‏كنند كه جوان‏هاى ما سرگرم بشوند. در محيط ما هم همين طور، غائله درست مى‏كنند، مى‏كردند، هر روز يك غائله‏اى درست مى‏كردند، يك بساطى درست مى‏كردند كه همه را سرگرم به او بكنند، و از مسائل اصلى و انسانى ما دور باشيم. جزء همين مسائل، قضيه درياست كه حالا شما مطرح مى‏كنيد و قضيه دريا اين بود كه اين جوان‏هاى نورس و اين دخترهاى نورس در دريا بريزند به جان هم و هر كارى مى‏خواهند بكنند نسل ضايع بشود، انسان ضايع بشود. يك انسان جوانى كه چند ماه در اطراف دريا رفت و دو تا جوان با هم مخلوط شدند، اين ديگر نمى‏تواند فكر بكند كه نفت ما را وقتى مى‏خواهند ببرند بايد چه كرد. اصلاً فكر اين معنى در ذهن جوانى كه آنطورى است نمى‏آيد، آن فقط توجه به اين دارد كه يك شعر عاشقانه بخواند و يك عاشق و معشوقى باشد، اصلاً فكر مى‏رود سراغ اينگونه مسائل، مسير عوض مى‏شود. اينها روى نقشه كار مى‏كنند من باب اتفاق اين نشده كه دريا اينطور باشد، اينجور نشده كه دريا اينطور باشد كه آنطور وسائل برايشان فراهم مى‏كردند. از قرارى كه مى‏گويند همه وسائل را برايشان فراهم مى‏كردند، تشويق‏شان كردند، به همه اين مسائل انحرافى تشويق مى‏كردند. اينها براى اين بود كه جوان‏ها را با هر ترتيبى كه شده، با هر جورى كه شده از مسير زندگى خارج كنند تا اين كه يك ملتى فقير باشد و نفهمد كه الان چيست يك مملكت فقير الان ما داريم و ملت نمى‏دانست چى هست. حالا كه اينها رفتند، چشمشان باز شده و مى‏بينند تمام انبارها را خالى كرده‏اند و قرض كردند و بردند تمام جواهرات را اينها يعنى اكثر جواهرات ما را رضاشاه برد كه به انگليس‏ها رسيد و بسياريش هم ايشان‏

صحيفه نور ج 8 صفحه 200

برده كه نمى‏دانم به كه خواهد رسيد. بانك‏هاى خارج پر است از ارزهاى اينها و پول‏هاى اينها و جوان‏هاى ما توجه به اين مسائل نداشتند براى اينكه توجه خودشان را منصرف كرده بودند به يك جاهاى ديگر يك روح جوان تازه رسيده كه الان وقت شهواتش هست، اگر مسايل شهوى براى او به آنطور رايج بشود و مسائل جدى به آنطور مغفول عنه بماند، بالاخره اين جوان آنطور بار مى‏آيد، ديگر در زمان پيرى هم كه ديگر به درد نمى‏خورد، كارى از او بر نمى‏آيد. آنوقتى كه نيروى جوانى است و بايد به كار بيايد آنوقت اين نيروى جوانى منحرف است كه تهى شده از آنى كه بوده، يك چيز ديگرى جايش نشسته، مسائل ديگرى هست از قبيل همين مسائل غربى و غربزدگى كه اينها بساط طولانى دارد. بالاخره با تمام وسائل حساب كرده روى نقشه‏ها، بسيار محتمل است كه از خارج اين نقشه‏ها ريخته مى‏شود و اينهائى كه مى‏خواهند منافع ما را ببرند، آنها نقشه مى‏دهند و اينها اجرا مى‏كنند يا كارشناس‏ها مى‏آيند به اينجا و نقشه مى‏دهند و اينها اجرا مى‏كنند. اينها يك مسائل حساب شده است و روى يك مقاصد پليدى كه خارجى‏ها داشتند و خود دستگاه داشت.

راديو و تلويزيون آموزنده بايد باشد

الان انشاءالله اميدواريم كه اين مسائل يك مقدارى حل بشود و دست آنها بحمدالله الان كوتاه است و اميدواريم كه تا آخر كوتاه باشد. رژيم رفته است و اميدواريم كه ديگر برنگردد و نخواهد برگشت. حالا بايد جدى بگيريد مسائل را، از آن هزل و شوخى و مسائل غير جدى برگرديد به آن مسائل جدى، مملكت‏تان را اداره كنيد، خودتان بايد اداره كنيد. دستگاه تلويزيون يا دستگاه راديو آموزنده بايد باشد، قدرت بدهد به جوان‏هاى ما، جوان‏هاى ما را نيرومند كند نبايد دستگاه تلويزيون جورى باشد كه ده ساعت موسيقى بخوانند، جوان‏هائى كه نيرومند هستند از نيرومندى آنها را برگردانند به يك حال خمار و خلسه مثل همان ترياك و... موسيقى با ترياك فرق ندارد، ترياك يك جور خلسه مى‏آورد اين يك جور خلسه مى‏آورد. اينها بايد تبديل بشود. اگر بخواهيد مملكت‏تان يك مملكت صحيح باشد، يك مملكت آزاد باشد، يك مملكت مستقل باشد، مسائل را از اين به بعد جدى بگيريد، راديو و تلويزيون را تبديلش كنيد به يك راديو و تلويزيون آموزنده، موسيقى را حذف كنيد نترسيد از اينكه به شما بگويند كه كهنه پرست شديد. باشد ما كهنه پرستيم. از اين نترسيد. همين كلمات نقشه است براى اينكه شماها را از كار جدى عقب بزنند. اينكه مى‏گويند كه اگر چنانچه موسيقى در راديو نباشيد، آنها مى‏روند از جاى ديگر موسيقى را مى‏گيرند، بگذار بگيرند از جاهاى ديگر، شما عجالتاً آلوده نباشيد، آنها كم كم برمى‏گردند به اينجا. اين عذر نيست كه اگر موسيقى نباشد در راديو، آنها مى‏روند از جاى ديگر موسيقى مى‏گيرند. حالا اگر جاى ديگر مى‏گيرند ما بايد به آنها موسيقى بدهيم؟! ما بايد خيانت بكنيم؟! موسيقى خيانت است به يك مملكتى، خيانت است به جوان‏هاى ما، اين موسيقى را حذفش كنيد بكلى، عوض آن يك چيزى بگذاريد آموزنده باشد، كم كم مردم را و جوان‏ها را عادت به آموزندگى بدهيد، از آن عادت خبيثى كه داشتند برگردانيد. اينكه مى‏بينيد

صحيفه نور ج 8 صفحه 201

كه جوانها اگر اين نباشد مى‏روند سراغ موسيقى و جاى ديگر، براى اين است كه اينها عادت كردند و اين شاهد بر اين است كه جوان‏هاى ما فاسد شدند. الان ما موظفيم كه اين نسلى كه فاسد شد برگردانيم به صلاح و نگذاريم آن كوچك كوچك‏هاى ما فاسد بشوند و اينها را جلوشان را بگيريم. بايد جدى باشد اين مسأله. اختلاط زن و مرد در دريا هم از همان نقشه‏ها بوده بايد مردم جديت كنند، خودشان جلو بگيرند و دستگاه‏هاى انتظامى و حكومت‏ها و اينها جلوگيرى بكنند و خود مردم جلوگيرى بكنند راديو اين معنى را تبليغ بكند كه نبايد اينطور باشد، مفاسدش را به آنان بگويد و همين طور راديو يك دستگاهى باشد براى آموزندگى، براى پرورش يك ملتى. با راديو و تلويزيون از همه چيز بهتر مى‏شود پرورش داد مملكت را، براى اينكه راديو و تلويزيون هم ملا و آدمى كه سواد دارد از او استفاده مى‏كند هم آن كس كه سواد ندارد، اما از دستگاه‏هاى ديگر مثل روزنامه و مجله يك دسته مى‏توانند استفاده بكنند در يك جاهاى محدودى. اين الان راديو و تلويزيون جورى شده است كه در همه جا الان شما مى‏گوئيد كه راديوى ما را چهار ميليون جمعيت مى‏شنود. راديوها يك جورى شده است كه حالا همه قشرها مى‏شنوند. اين از راه سمع و بصر شما مى‏توانيد خدمت بكنيد به اين مملكت، چنانچه خيانت كردند به اين مملكت، بهتر مى‏شود به آن آموزندگى و تربيت داد و مترقى كرد و جوان‏ها را به آن تربيت كرد، براى اينكه همه گوش مى‏كنند و همه جوان‏ها گوش مى‏كنند و دهاتى‏ها و روستائى‏ها و آنها همه، هر كس توانست، يك راديو پيدا مى‏كند و نتوانست، رفته منزل رفيقش و گوش كرده است. در هر صورت اين دستگاه‏ها بايد تبديل بشود، اگر بخواهيد مملكت‏تان بماند در دست‏تان و اگر همان بساط و همان برنامه‏ها باشد، بدانيد كه حالا اگر نشود بعد از چند سال ديگر دوباره برگشت مى‏كند به همان مسائل و دوباره بدبختى براى اعقاب شما خواهد بود.

انشاءالله خداوند همه را تأييد كند و همه ملت ما را بيدار كند و همه ملت ما به مصالح خودشان آشنا بشوند و از آن نقشه‏هائى كه براى ما كشيده‏اند انشاءالله مطلع بشوند و خنثى كنند آنها را.

و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته‏


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها