پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391 2:03 AM
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى انجمن اسلامى كاركنان وزارت كشور و استادان و دانشگاهيان اصفهان
اقدامات عمال اجانب اعم از ترور يا تخريب نمايانگر ياس و نابودى جبهه باطل است
بسم الله الرحمن الرحيم
من اينطور احساس مىكنم كه باقيمانده رژيم مأيوس شدند، مأيوس شدند از اينكه بتوانند ديگر يك كارى انجام بدهند. دليل مأيوس شدن، اين دست زدن به اين ترورها و به اين كارهاى خرابكارى است. خوب لابد شنيديد كه امروز هم يكى از علماى تهران را ترور كردند لكن موفق نشدند كه بكشند، سه تا گلوله اصابت كرده است به يكى از علماى تهران. اينها دليل بر ضعف است، كسى كه خودش را ديگر ضعيف مىداند و از بين رفته مىداند به اين امور تخريبى دست مىزند و در اطراف كشور مىخواهد يك شلوغكارىهائى بكند و اذهان را مشوش كند و به خيال خودشان ارعاب كنند، در صورتى كه ملت ما ديگر نمىترسند از اينها. خود آنها كه بودند با همه قوايشان ملت از آنها نترسيد، در خيابان رفت، در خيابانها از بچههاى كوچك تا مردهاى بزرگ، زنها مردها رفتند در كوچهها و در خيابانها و فرياد كشيدند و با فرياد الله اكبر و اسلامى شكست دادند اينها را. بنابراين يك خيال باطلى است كه اينها مىكنند كه با يك ترور يك شخصى يا فرض كنيد كه يك پايگاهى را يك وقت يك تخريبى بكنند ديگر كارى مىتوانند انجام بدهند. اينها مأيوس از اين مسائلند از اين جهت يك همچو خرابكارىهايى مىكنند و بايد ملت قوى باشد و با قوت نفس، با اراده مصمم پيش برود و بايد ما يك سؤالى از اينهائى كه، بعضى از اين طايفههايى كه دست به اين شلوغكارىها مىزنند و خودشان را اسلامى معرفى مىكنند يا طرفدار خلق و توده و امثال ذلك، طرفدار آنها حساب مىكنند، ما يك سوالى از اينها بكنيم كه خوب و شما اگر اسلامى هستيد و مسلمان هستيد، چطور بر خلاف اسلام اقدام مىكنيد؟ و كشتن يك شخصى كه در عمرش هميشه مشغول به ترويج اسلام بوده است، به تائيد از مكتب اسلام بوده است مثل مرحوم آقاى مطهرى يا سوء قصد به عالمى كه در تمام عمرش مشغول به خدمت بوده است، هيچ كس از او يك چيزى كه بر خلاف مصلحت اسلام باشد نديده است، مثل آقاى، آقا سيد رضى كه الان هم در بيمارستان خوابيدهاند، اين باكجاى اسلام (اين) جور در مىآيد؟ شما مدعى هستيد كه ما مسلمان هستيم و براى اسلام مىخواهيم خدمت كنيم و علماى اسلام را، اولاد پيغمبر را مورد اصابه قرار مىدهيد.اگر آن دسته باشند، و اگر آن دستهاى باشند كه مىگويند ما طرفدار تودهها و خلق و اينها هستيم، مىگوئيم شما در اين پنج ماهى كه جمهورى اسلامى متحقق شده است،
جز خدمت به مردم در اين پنج ماه چيزى ديديد كه حكومت فعلى، مأمورينش ريخته باشند منزل يك كسى و يك آدم بيگناهى غارتى كرده باشند، بيگناهى را گرفته باشند جز اينكه آن اشخاص فاسد را محاكمه مىكنند و كسانى كه فوج فوج مردم را كشتند يا امر به كشتن كردند. آيا شما زراعتهاى مردم را آتش مىزنيد نمىگذاريد كه زراعت كنند و كشت كنند، وقتى هم كشت كردند، نمىگذاريد برداشت كنند وقتى هم خرمن كردند، خرمنها را مىسوزانيد، اين خدمتى است به ملت؟ خدمتى است به توده مردم؟ آن رفراندمى كه همه مردم با آن موافق بودند و رأى دادند و صد، نود و هشت، نود و هشت و نيم رأى دادند، شما اگر چنانچه توده مردم را مىخواهيد، مصالح مردم را مىخواهيد، خوب اين مردم مىخواهند همهشان، چه شد كه خرابكارى كرديد؟ چه شد كه تحريم كرديد بعضى شماها؟ صندوقهائى كه، بعضى صندوقها را آتش زديد با اسلحه مانع شديد از اينكه بعضىها رأى بدهند، اين موافق با مصلحت تودهبود؟ حالا كه دارند براى اين مردم خدمت مىكنند، خانه سازى مشغولند الان، پاكسازى مشغولند الان، مردم دارند خدمت مىكنند، شما در مقابل اينها اينطور دست به هرج و مرج مىزنيد، اينها موافق با مصلحت مردم است؟ و ما از اين كارهائى كه اينها مىكنند هميشه در دادگاهها، همين است كه در دادگاهها اگر يك كسى يك كارى مىكرد، مىروند دنبال اينكه چه شخصى از اين نفع برده، آن كسى كه صاحب نفع است كى هست تا اينكه راه پيدا كنند بر اينكه از چه طريقى اين جرم واقع شده است. ما هم در اينجا وقتى كه ملاحظه مىكنيم كه اين خرابكارى مثلاً خرمنسوزىها، نگذاشتن اينكه مردم زراعت كنند، جلوگيرى از كارمندانى كه مىخواهند كار بكنند، جلوگيرى از كارخانههايى كه مىخواهد به راه بيفتد، بايد ببينيم اين به نفع كه تمام مىشود، تا ما برويم سراغ آن كه اينها از عمال آن طايفهاند كه به نفع آنها تمام مىشود و به نظر مىآيد كه در باب زراعت كه حتماً به نفع آمريكاست. آمريكاست كه عرضه دارد، زراعتهاى خودش را زيادى دارد و اگر چنانچه مشترى نداشته باشد، بايد بسوزاند يا بايد به دريابريزد. ساير كشورها اينطور نيستند. آنها هم محتاج (هستند) به شوروى هم از آمريكا صادر، مىشود.اين خرمنسوزى و جلوگيرى از كشاورزى به نفع آمريكاست و اما، حدسى كه ما مىزديم كه اين اشخاصى كه خودشان را چپى معرفى كنند يا به نفع خلق به خيال خودشان معرفى مىكنند اينها عمال آمريكا هستند، نه اينكه مربوط به آن طايفه ديگر باشند. مىشود به آنها هم باشند اما بيشتر احتمالش اين است كه اينها آمريكائى باشند، ساخته آنها باشند چنانكه اساس حزب توده را من يادم است، آن كسى كه حزب توده را در ايران ايجاد كرد سليمان ميرزا بود. سليمان ميرزا همسفر من بود در مكه، آدم نمازخوان و آدم مؤمن. دو تا هم، بچه از سر راه برداشته بود كه معامله اولادى با آنها مىكرد، آن هم برداشته بود آورده بود مكه، اين توده به آن معنا كه اينها مىگويند نبود كه اعتقاد هيچ نداشته باشد. اصلا اين از طريق انگليسها اين طرح را ريخته بود. آنوقت، در آنوقتى كه سليمان ميرزا بود. زمان سابق بود، آمريكائىها خيلى در اينجا چيز نداشتند بلكه هيچ، اين كه زياد دست داشت انگليسها بودند ولهذا رضاشاه (را) هم انگليسها آوردند، به طورى كه خود آنها در راديو گفتند، گفتند ما اين را آورديم و بعد كه خيانت كرد بيرونش كرديم. حالا ديگر انگليسها نيستند، هر چه هست
آمريكاست كه زيادتر، در اينجاها، هم نفع و طمع زيادتر است هم نفوذش در اين ممالك شرقى بيشتر است و انشاءالله اين نفوذ در ايران ديگر قطع شد و قطع مىشود.
از اين جهت به نظر آدم مىآيد كه اين شلوغكارها به نفع آمريكا دارند كار مىكنند. اگر مدعىاند كه به نفع ملت و آنطور كه ادعا مىكنند كه ما مىخواهيم ملت چه بشود، خوب اينها مىبينند كه الان كارهاى زيادى براى اين ملت شده است، كارهائى شده است كه همهاش به نفع ملت مىبوده، اگر واقعاً اينها ملى هستند، خوب چيزى كه به نفع ملت است بايد بيايند كمك بكنند، همانطورى كه مىبينيد كه در جاهايى كه الان دارند زراعت بر مىدارند اجزاء ادارات و عرض مىكنم كه دكترها و مهندسين و زنها و مردها توى بيابان مىروند و با مردم كمك مىكنند كه اين سابقه ندارد در ايران يك همچو وضعى، خوب، وقتى يك همچو وضعى در ايران حالا پيش آمده كه دكترها هم مىروند توى كشتها و براى مردم كمك مىكنند، معممين هم، علماى بلاد هم بعضى وقتها مىروند كمك مىكنند به مردم، در تلويزيون من ديدم كه اشخاصى كه آنجا بودند، اشخاص، خلاصه ازاين صنف جمعيت بودند، رعيتها نبودند كمك مىكردند، زن بود، مرد بود. اگر اينها راست ميگويند كه رأى ملت اينها مىخواهند خدمت بكنند، خوب آنها هم بيايند بااينها شريك بشوند در برداشتن زراعت، در كشت و زراعت، چرا جلوگيرى از كشت مىكنند؟ بعد هم كه كشت كردند مردم، زحمت يك ساله يك كشاورز يا چند كشاورز كه يك خرمن است آن را آتشش مىزنند. اين صحيح است كه يك كسى ادعا بكند كه من موافق با خلقم، من خدمتگزار به خلقم، خدمتگزار به توده هستم لكن خرمنش را آتش مىزنم، زراعتش را به باد فنا مىدهم؟ اينها، آدم بايد ازشان بپرسد، آن طايفه را ازشان بپرسد كه شما مىگوئيد من مسلمانم، آدم مسلمان، مىشود كه يك كسى مسلم باشد و اينطور شلوغكارى بكند و آدمكشى بكند و اينها؟ يا تودهاى هستيد و اهل مثلاً طرفدارى از خلق به قول خودتان، آدمى كه طرفدار است، مىشود كه يك آدم طرفدار مردم و ضعفا و مستمندان برود دم چيزها بايستد بگويد كه كار نكنيد، بيائيد حقوق را از ما بگيريد و كار نكنيد؟ اين پول از كجا مىآيد كه اينها مىدهند به كارمندان كه كار نكنند و حقوق بگيرند؟ براى كار نكردن حقوق بگيرند؟ اين جز اين است كه مىخواهند اختلال (پيدا بشود؟)، آن پول مبدأش آن خزانههاى ديگران است و مىخواهند هم اختلال پيدا بشود در امر مملكت بلكه دوباره آن اربابها بيايند و اينها هم به نوائى برسند؟ لكن بايد بدانند كه نه، ديگر مسأله از اينها گذشته، راه طى شده تا نيمه راه و اين باقىاش هم طى خواهد شد.
تأكيد بر گسترش تحول اسلامى در كليه دستگاههاى مملكتى
شما همه مى بينيد كه يك نهضت اسلامى در همه جا پيدا شده، يك تحول اسلامى پيدا شده. اين تحول اسلامى كه در مردم پيدا شده است و همه يك علاقهاى پيدا كردهاند به اسلام و توجه كردهاند كه با اسلام مىشود پيشرفت كرد، اين علاقه رابه اين زودى نمىشود ديگر از مردم گرفت. مردم ديدند كه اسلام كار از آن مىآيد، اين هم كه مىبينيد كه اينها الان جديت مىكنند كه مثلاً اشخاص مبرزى را چه
بكنند، براى اينكه اينها هم از اسلام ترسيدهاند، اينها ديدهاند به اينكه اسلام از آن همچو كارى آمده است كه يك ملتى كه هيچ نداشت بر همه چيز مقدم شد، فقط ايمان داشت، فقط فرياد مىكرد الله اكبر و با فرياد الله اكبر بيرون كردند اينها را، دست همه اينها را قطع كرد. الان همه چيز مال خودتان هست منتها از بس كه خرابى به جا گذاشتهاند، دولت تا آمده بيايد يك خردهاى ترميم بكند خرابىها را، يك مقدارى البته طول دارد و البته بايد همه وزارتخانهها، همه ادارات، همه دستگاهها بايد يك تحول اسلامى پيد ابكند. يعنى ما كه حالا مدعى هستيم همهمان به اينكه رژيممان رژيم اسلامى است، جمهورى اسلامى داريم، انجمنهاى اسلامى بپا مىكنيم، بايد كوشش كنيم به اينكه فرمهائى كه در وزارتخانههاست اسلامى بشود كه كسى كه وارد مىشود در وزارت مثلاً كشور، ببيند كه وارد شده در يك جايى كه همه چيزش اسلامى است و همه، همهشان اسلامى هستند، يك چيزهاى غير اسلامى به چشمش نخورد. نمىشود كه ما مدعى بشويم كه جمهوريمان اسلامى است لكن وقتى برويم در اين اداره، باز همان مسائل سابق باشد، در آن اداره. هم اين نمىسازد با هم، تناقض (است) اين، من مدعى باشم اسلامى هستيم، رژيممان اسلامى است لكن محتوايش نباشد. بايد با كوشش شما آقايان كه انجمن اسلامى درست كرديد آنجا و اميدوارم كه همه ايران يك انجمن اسلامى باشد. انجمن اسلامى انشاءالله با كوشش شما جوانها، با كوشش همه زن و مرد ايران، يك مملكت اسلامى بشود كه آنطورى كه احكام اسلام همه جا برود و بدانند مردم كه يك همچو رژيمى هم مىشود در دنيا باشد كه در آن ظلم نباشد، در آن خلاف عدالت نباشد، در آن دزدى نباشد، در آن فحشا نباشد، بازارش بازار اسلامى باشد. البته اينها يك مقدارى كوشش لازم دارد، يك مقدار تعقيب لازم دارد، يك مقدارى رنج مىخواهد اين چيزها، اين مملكت از خودتان است، مثل اينكه براى منزل خودتان شما زحمت مىكشيد حالا بايد براى مملكتتان زحمت بكشيد. يك روزى بود كه اين منطق بود كه خوب ما زحمت بكشيم و ديگران ببرند، چرا؟ امروز آنطور نيست كه يك ديگرى داشته باشيم كه زحمتهاى شما را ببرد، اين عايد خود مملكتمان مىشود، عايد خود كشور مىشود و زحمتها هدر نمىرود و آنچه باز من بايد حالا عرض كنم به شما قضيه كوشش كردن در اين قانون اساسى و خبرگان است كه وقتى كه بنا شد خبرگانى تهيه بشوند، بايد كوشش كنيد كه يك اشخاصى كه متعهد باشند، مؤمن باشند، چپ و راستى نباشند، امين باشند، يك همچو اشخاصى را (كه) مطلع از اسلام باشند، اسلامى باشند، ما مىخواهيم يك قانون اسلامى را رسيدگى بكنيم و آن اسلام را كه بخواهيم رسيدگى بكنيم بايد يك اشخاصى باشند كه اسلام را بدانند چه است، احكام اسلام را بفهمند چه است، معتقد باشند كه اسلام يك رژيمى است كه لازم است كه در مملكت ما باشد. الان بايد همه قوا را روى هم بگذاريد براى اينكه اين قدم، قدم كه دارد نهضت پيش مىرود در هر قدم همان قدم راتعقيب كنيد كه انشاءالله پيش برويد و اميدوارم كه خداوند همه شما را حفظ كند و موفق باشيد و به خدمتگزارى، همه ما انشاءالله به خدمت به اين مردم، خدمت به اين مستمندان موفق باشيم.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته