0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  2:02 AM

 

صحيفه نور ج 8 صفحه 61

تاريخ: 16/4/58

بيانات امام خمينى در جمع بانوان مكتب ولى عصر

نقش عظيم تعليم و تربيت در رشد معنوى انسان‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من اميدوارم كه همه خواهرها و برادرها و همه قشرهاى اين ملت و همه ما از خدمتگزاران به اسلام و ولى عصر سلام‏الله عليه باشيم.

ما در يك مملكتى هستيم كه مملكت ولى عصر است و وظيفه آنهائى كه در مملكت ولى عصر زندگى مى‏كنند، يك وظيفه سنگين است. نمى‏توانيم ما لفظا بگوئيم ما در زير پرچم ولى عصر سلام‏الله عليه هستيم و عملا توى آن مسير نباشيم، چنانچه نمى‏توانيم بگوئيم كه ما جمهورى اسلامى داريم و عملا آنطور نباشيم اسلامى نباشيم. شما كه به نام مقدس ولى امر يك گروه متشكلى تشكيل داده‏ايد و زحمت مى‏كشيد و خدمت مى‏كنيد و احكام اسلام را ترويج مى‏كنيد و تعليم و تربيت مى‏كنيد، تعليم بايد پهلويش تربيت باشد، تربيت صحيح، تربيت اسلامى. اگر تعليم تنها باشد بى‏تربيت، فايده ندارد بلكه گاهى مضر است، تربيت بى‏تعليم هم نمى‏شود، به نتيجه نمى‏رسد. اين دوتا بايد با هم باشند، توأم باشند، تعليم و تربيت. انسان يك موجودى است كه با تعليم و تربيت رشد مى‏كند. يك رشد نباتى و حيوانى انسان دارد كه با نباتات و با حيوانات شريك است، همه با هم، اين قافله حركت دارند مى‏كنند، انسان هم يكى از آنهاست، يك نباتى است اول و بعد يك حيوانى مثل ساير حيوانات است و تا سرحد حيوانيت با حيوانات شريك است چنانچه تا سرحد نبات با نباتات شريك است. يك موجودى است كه هم نبات است و هم حيوان و تا سرحد حيوانيت با همه حيوانات شركت دارد. و از آنجا راهش جلوتر مى‏رود. حيوانات با انسان شركت دارند در همين امور مادى، همان خوردن و خوابيدن و توليد مثل كردن، همه حيوانات همينند، انسان هم اگر همين باشد، حيوانى است مثل ساير حيوانات ولو اينكه خوراكش با او فرق داشته باشد، حيوانات هم بعضى‏شان با بعضى خوراكشان فرق دارد، يكى گوشتخوار است، يكى علفخوار است و انسان هم جزء آنهاست كه علفخوار است منتها حالا گوشتخوار هم شده. اگر انسان تربيت و تعليم نداشته باشد توأم با هم، در همين حد حيوانيت باقى مى‏ماند و انسان از ساير حيوانات اگر آن تربيت و تعليم نباشد، بدتر است.

صحيفه نور ج 8 صفحه 62

شعاع آمال و آرزوها و شهوات انسان نامحدود است‏

حيوانات حدود شعاع فعاليتشان خيلى محدود است و حدود تجاوز و تعديشان هم محدود است، يك طعمه‏اى گير مى‏آورد و مى‏خورد و ديگر ذخيره نمى‏كند الا بعضى‏شان و همان وقتى كه سير شد مى‏رود سراغ كارش مى‏خوابد. انسان يعنى اين حيوانى كه حالا نرسيده به حد انسانيت، اين حيوان، اين قسم از حيوان كه ما اسمش را انسان مى‏گذاريم براى اينكه بعدها ممكن است انسان بشود، اين هيچ حدى ندارد، نه در شهوت حد دارد و نه در آمال و آرزوهائى كه بايد باشد حد دارد. شما اگر فرض كنيد براى يك انسانى، يكى از همين‏ها، ابتدائاً خودش خيال مى‏كند كه من اگر يك خانه خوبى داشتم بس بود. وقتى به خانه مى‏رسد مى‏بيند بس نيست، خوب يك باغى هم پهلوى آن خانه بود بس بود، به باغ رسيد مى‏بيند بس نيست، يك مزرعه‏اى داشتيم، خوب، بد نبود. به مزرعه هم مى‏رسد، يك دهكده خوب بود داشته باشيم، به آن مى‏رسد. هر چه بالا مى‏رود زيادتر مى‏شود، ابتدائاً يك چيز مختصرى مى‏خواست، هر چه بالاتر رفت، زيادتر مى‏شود، طمعش زيادتر مى‏شود، آرزويش زيادتر مى‏شود. اينهائى كه يك مملكت دارند، مى‏بينيد كه مى‏روند دنبال يك مملكت ديگر، مملكت‏گيرى مى‏كنند. اگر همه ممالك دنيا را يك انسانى بگيرد، آنوقت به فكر مى‏افتد برود كره ماه، برود آنجا را هم بگيرد، بعد به فكر مى‏افتد برود كره مريخ، آنجا را هم بگيرد، بعد مى‏رود سراغ جاهاى ديگر. آخر ندارد، اين يك موجودى است كه خدا اينطور خلقش كرده است كه در حد حيوانيت، يعنى همان‏هائى كه حيوان مى‏خواست اين زيادترش را دارد، حدود هم ندارد. حيوانات در يك وقت خاصى شهوت دارند، در وقتى كه وقت حمله است، وقتى است كه مى‏خواهند توليد مثل بكنند، در ما بقيش آنطورها نيستند. انسان اينجور نيست، انسان شهوتش هم حد ندارد، نه حدود دارد و نه يك طور خاصى كه غير از آنطورى كه انبيا آمده‏اند محدودش كردند به حدودى، انسان هيچ اين حرف‏ها ندارد، با آن بهترين محارمش هم فرق نمى‏كند پيشش با او، دخترش با اجنبى فرقى ندارد پيش او. يك همچو حيوانى است، در هر چيز نامحدود است. شما يك موجود نامحدود هستيد. اگر اين نامحدودى در طرف حيوانيت صرف شد، يك حيوان نامحدود، يك حيوانى كه با ساير حيوانات فرق دارد، حيوانات ديگر شهواتشان محدود است، آمالشان محدود است، اين انسان نامحدود است، اگر به همين حال حيوانيت باشد و دنبال همين كارهاى حيوانى، دنبال همين شهوات، دنبال همين آمال و آرزوهاى حيوانى كه همه اين آمال و آرزوهائى كه مربوط به طبيعت است، تمام آمال و آرزوهائى كه مربوط به امور طبيعى است، حيوانى است، اگر به اين حد باقى بماند اين تا آخر حيوان است، اينجا صورتش، صورت انسان است وقتى اين پرده برگشت و آن عالم پيدا شد، صورتش هم يك صورت ديگر مى‏شود. همچو نيست كه به صورت انسانيت آنجا محشور بشود، اگر انسان اينجا شد، آنجا انسان است، اگر كسى در اينجا توانست خودش را انسان بكند، آنجا كه برود، آنجا انسانيتش به طور كمال و آنطورى كه چشم‏هاى اين عالم نمى‏تواند او را ببيند، به طور كمال در آنجا تحقق پيدا مى‏كند و اگر چنانچه نتواند اين كار را بكند، مهار را رها كند، خوب بسيارى هستند كه مهار ندارند، رها هستند، آزادند، اين آزاديى كه غربى‏ها

صحيفه نور ج 8 صفحه 63

مى‏خواهند همين است، آزادند، هر چه مى‏خواهند، هر كارى مى‏خواهند بكنند، ظلم بكنند آزاد است، شهوات غير مشروع، آزاد است، بدگوئى به هر كس، آزاد است، قلمفرسائى به ضد هر كس، آزاد است. اگر اين آزاديى كه همين غير محدود بودن اين قسم حيوان، غير محدود بودن اين قسم حيوان، اين حدى ندارد براى خودش، آزاديش را حدى قائل نيست، هر جا جلو برود باز در اين آزادى مى‏خواهد جلوتر برود.

نياز انسان به هدايت انبيا در پيمودن مسير كمال و كنترل غرائز

اگر ما تربيت و تعليم نداشته باشيم، تربيتى كه انبيا آورده‏اند براى اينكه غير انبيا راه را نمى‏دانند، ما الان يك راهى را داريم قهراً مى‏رويم خودمان هم ملتفت نيستيم و آن راهى كه انبيا براى ما آوردند كه از آن راه بايد برويد آن صراط مستقيم كه منتهى مى‏شود به آنجائى كه ماها ديگر الان نمى‏توانيم ادراك بكنيم، اين را انبيا آورده‏اند، مكتب غير انبيااطلاع از ماوراء طبيعت ندارد، هر چه مكتب هست همين طبيعت است، مكتب انبيا است كه ماوراء طبيعت را هم طرح مى‏كند. در مكتب‏هاى ديگر اصلاً طرح نمى‏شود ماوراءالطبيعه، بله مى‏گويند دروغ است. يك آدمى كه اصل نمى‏داند ماوراء طبيعت چيست، همين طور نشسته توى خانه‏اش و مى‏گويد نخير، نيست. انبيا مى‏دانند راه چه هست، از كجا بايد رفت، چه جورى بايد رفت. راهى است كه تا بوسيله انبيا و تعليمات انبيا نباشد، انسان نمى‏تواند به مقصدش برسد. از راه مستقيمى كه انسان را به مقصد مى‏رساند اگر راه انبيا نباشد معوج مى‏شود يا اين طرف مى‏رود يا آن طرف مى‏رود. انبيا هستند كه ما را به راه مستقيم هدايت مى‏كنند و كيفيت تربيت و تعليمى كه براى آن عالم هم باشد، هم اين عالم و هم آن عالم، نه اينكه انبيا به اين عالم كارى ندارند، اين عالم هم با هر چيزى كه بگوئيد، آنها منافى و مخالف با آن نيستند، مخالف با دل بستن به دنيا هستند، اين دو تا اشتباه مى‏شود. آنهائى كه مى‏خواهند عيب‏گيرى كنند مى‏گويند كه با همه تمدن‏ها مخالف است. اسلام با همه تمدن‏ها مخالف است، اين اشتباه است، اسلام با هيچ تمدنى مخالف نيست، اسلام يك تمدنى را ايجاد كرد، ششصد، هفتصد سال يك دنيا را تقريباً اكثر معموره را چيز كرد، با اينكه باز اسلام نبود درست. با تمدن، اسلام مخالف نيست، با دلبستگى و محدود شدن مخالف است كه همه آمال و آرزوى ما همين باشد، همه هم ما همان علفمان باشد، تمام همت ما اين باشد كه خوب بخوريم، خوب بخوابيم و خوب شهوات. دلبستگى را مخالف است. اين هم انسان علفش باشد يا الفش باشد، با اين مخالف است اسلام. تمدن به اعلى مرتبه، مهار، مهار در معنويت. همه مظاهر تمدن را انبيا قبول دارند لكن مهار شده، نه مطلق و رها. شهوات را جلويش را نگرفتند، جلوى اطلاقش را گرفتند، جلو رهائى و آزادى را گرفتند. يك كسى، در همان زمان‏هاى سابق به يك ظريفى كه از آشناهاى ماست راجع به امور جنسى گفته بود كه فلان، اين حل شده. اين گفته بود اين را در صدر خلقت، خرها حل كرده بودند. آن آزادى كه شما مى‏گوئيد كه حل شده همان است كه حيوانات در صدر خلقت آزاد بودند. انبيا آمدند اين آزادى را جلويش را بگيرند و الا اصلش را مخالف نيستند،

صحيفه نور ج 8 صفحه 64

دعوت هم به آن كرده‏اند، اين دعوت به ازدواج، اينقدر تعريف از ازدواج براى اينكه هم ازدواج بشود، هم انحراف نباشد. از اين شهوات مطلق، از اين مراكز فساد و فحشا انبيا جلوگيرى مى‏كنند، نه از اصل شهوت. اصل شهوت طبيعى است و بايد هم كار خودش را انجام بدهد اما حدود دارد. اگر تربيت و تعليم آنطورى كه انبيا و تحت تربيت انبياست تحقق پيدا بكند، انسان، هم اينجايش صحيح مى‏شود و روى يك نظمى تحقق پيدا مى‏كند و اين آكل و مأكول و اين تعديات و اين تجاوزها و اين اختلاف‏هاى طبقاتى پيدا نمى‏شود و هم آن طرف، كه عمده آن طرف است، آن حيات جاويدى كه آخر ندارد، هم آن طرف تأمين مى‏شود. كوشش كنيد كه شما كه حالا منتسب به ولى امر سلام‏الله عليه هستيد، مكتب ولى امر را به آن توجه كنيد كه براى تعليم و تربيت اين انسان است كه از حد حيوانيت برساندش به حد انسانيت و رشد انسانى پيدا كند و تربيت انسانى پيدا كند و تعليمات، تعليمات صحيح باشد. خداوند همه شما را انشاءالله موفق بدارد.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته‏


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها