پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391 1:49 AM
بيانات امام خمينى در جمع روحانيت غرب تهران
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
تشكر از جديت روحانيت در روشنگرى و هدايت ملت ايران
من از شما آقايان كه در اين مدت طولانى، اطلاع دارم زحمات جانفرسا كشيديد و تحمل جنايات رژيم را كرديد تشكر مىكنم. خداوند تعالى به شما علماء اعلام و شاگردان مكتب امام زمان سلام الله عليه عمر و بركت و عزت عنايت فرمايد، شما در اين راه جديت كرديد و روشنگرى كرديد و ملت را به قيام وادار كرديد، شما هدايت كرديد مردم ، را روحانيت ايران هدايت كرد مردم را و بحمدالله روشنگريهاى شما اثر خودش را كرد و مردم ايران يكپارچه با هشيارى قيام كردند و مسائل به اينجا رسيد، لكن از اينجا به بعد بسيار مشكلتر است.
يك مملكت آشفته، يك كشور شكست خورده، يك كشور دزد زده، غارت زده بجا گذاشتند، نيروهاى انسانى ما را عقب راندند، نگذاشتند ترقى بكنند و مخازن ما را بردند و جواهرات ايران را حمل كردند و به خارج بردند و ايران را بطور شكست خورده فقير باقى گذاشتند.
الان بهر جهتى از جهات كشور كه ملاحظه بكنيد مىبينيد كه احتياج به سالها، سالهاى دراز فعاليت دارد تا بشود به صورت قبل از دزد - زدگى برگردد.
در اقتصاد، بكلى اقتصاد اينجا شكست خورده است، فرهنگ، فرهنگ استعمارى بوده است، ارتش، ارتش انگل بوده است، ديگران او را هدايت مىكردند و همه چيزها بطور شكست خورده و منهدم باقى مانده است.
شما وارث يك مملكت ويرانه هستيد كه بايد به همت شما و ساير اقشار اين ويرانه دوباره از سر سازندگى پيدا كنيد.
بايد با همكارى تمام اقشار اين ويرانه ساخته شود
اول توقع اين نيست البته و نبايد توقع اين باشد كه بطور اعجاز يك شبه همه امور اصلاح بشود، انهدام آسان است، يك سيل مىآيد يك شهر را خراب مىكند، يك زلزله مىآيد يك شهر را ويران مىكند، لكن ساختن آن شهر بعد مشكل است، البته الان توقعات خيلى زياد است، هر روز
توقعات زيادى هست كه روى اين معناست كه توجه به اين نكردند كه پنجاه سال، بيشتر از پنجاه سال رنج كشيدند و صبر كردند، حالا مىخواهند كه همين رنجهاى پنجاه ساله با يك شب يا با يك ماه ترميم بشود، اين امرى است غير ممكن.
بايد ما همه بهم دست بدهيم و شما آقايان محترم مردم را موعظه كنيد و مردم همه با هم دست به هم بدهند و اين ويرانه را بسازند، دولت تنها نمىتواند اين كار را بكند، يك طائفه نمىتوانند اين كار را بكنند براى اينكه خرابى آنطور نيست كه يك جا باشد تا يك قوه بتوانند، الان همه اوضاع بهم ريخته است و محتاج به اين است كه همه باهم از اين به بعد، همه با هم در ساختن اين خرابه شركت بكنيد. بايد شما آقايان در مساجد، در محافل عمومى مردم را متوجه بكنيد كه الان همه شما مكلف بر اين هستيد كه در اين ساختمان شركت بكنيد، هر كس بهر مقدار كه مىتواند.
الان زراعت ما و كشاورزى ما بكلى منهدم است و بايد آقايان توصيه بكنند در مجالسشان، در مساجدشان، توصيه بكنند، اشخاص بفرستند به اطراف كه مردم را آگاه كنند كه كشت و زرع بكنند كه احتياجمان از خارج برطرف بشود، مملكت ايران كه يك ناحيهاش ممكن بود براى تمام ايران كافى باشد، مثلاً آذربايجان اگر چنانچه كشت بشود، ممكن بود براى ايران كافى باشد، حالا همه چيزش از خارج مىآيد، يعنى اين اصلاحاتى كه اينها به خيال خودشان كردند، عالما عامداً فاسد كردند، نه اينكه اشتباه كردند، آن مردك آمد گفت من اشتباه كردم، لكن تعمد كرد در امور، اينطور نبود كه اشتباه باشد، عالم عامد بود در خراب كردن اين مملكت، كشاورزى را عالم عامد بود كه بصورت اصلاحات ارضى به فساد بكشاند، مامور بود براى اينكه مملكت ما را بازار قرار بدهد براى ديگران و ما بايد از ديگران وارد كنيم و ما بازار آنها باشيم، اگر چنانچه اين مرد نبود مملكت خودمان براى خودمان براى خودمان كافى بود، لكن اين مرد يا نامرد به واسطه آن نوكرى كه داشت، ماموريتى كه براى وطنش داشت، مامورش كرده بودند، بيايد و اين وطن را از بين ببرد و برد و رفت و منتها همه چيزهاى ما را برداشت و رفت.
كشاورزى ما به اين حال رسيده است و تبليغات لازم است يعنى اشخاصى كه در راس واقع هستند، اشخاصى كه مردم از آنها اطاعت مىكنند و مردم را هدايت مىكنند اينها بايد مردم را وارد كنند به اينكه كشاورزى را از سر بگيرند و كشاورزى را به صورت اول انشاءالله يا بهتر در آورند، لكن نبايد توقع داشت كه همين امروز كه اين بساط برچيده شد، همان فردا همه كارها مطابق دلخواه همه مردم هيچ امكان ندارد اين معنا و لهذا اين مراجعات كثيرى كه الان مىشود كه هر كدام يك توقعاتى دارند اين روى اين است كه هر كس فكر مىكند حال خودش را، متوجه نيست كه مصادف با چه مصيبتى هستند، الان دولت با چه چيز مصادف است، الان دولت در هر جا كه دست مىگذارد خرابى است و براى آبادى او محتاج به يك صرف وقتى است، صرف مخارجى است كه همه اينها لنگ است، بايد شما مردم را هدايت كنيد كه آقا شماها پنجاه و چند سال است كه زير زجر بوديد و تحمل كرديد، چند سال است كه تحمل شما تمام شد و بحمدالله به قدرت الهى برچيده شد اوضاع، حال بايد چند سال هم صبر بكنيد كه بتدريج اين كارها درست بشود، يك ارتشى كه بايد از سر ساخته بشود،يك كشاورزى
كه بايد از سر ساخته بشود، يك نابسامانى هايى كه هر كدامش صرف وقت لازم دارد، الان هريك از اين چيزهاى دولت كه پيش من مىآيند، وزراء مىآيند يا رئيس ارتش مىآيد قرنى مىآيد، ديگران مىآيند، خوب اينها همه شان من مىبينم كه عاجزند از اينكه بتوانند به اين زودى كار را انجام بدهند و اينها هم حق دارند، اين طور نيست كه مسامحه مىكنند، جديت دارند مىكنند، مشغولند همه، شب و روز مشغولند اينها، لكن وضع طورى است كه نمىشود به اين زودى انجام داد، بايد كمك كنيد به اينها.
تاكيد بر تقويت دولت مردمى و پرهيز از كارشكنى
مثلاً يكى از كمكهائى كه از آقايان ساخته است اين است كه در اين پادگانهائى كه اينها كسى را مىگذارند و در شهربانى در كلانترىها كه كسى مىگذارند تاييد كنيد، كارشكنى نكيند، اين طور نباشد كه يك دولتى در مقابل دولت باشد كه تضعيف بشود، تاييد كنيد، يك دولتى است كه مال خودتان است، حالا مثل دولتهاى سابق نيست، دولتى است كه مال خود شما هست، دولتى است كه منشا از اراده خود شما هست. اين را بايد تاييد كرد، نه اينكه هر كارى كه آن كند، مقابلش يك چيزى بكنيد، يا همينطور اگر كسى را تعيين كردند براى كلانترى يا براى ارتش در پادگانها از او تاييد كنيد، كارشكنى نكنيد، به مردم وادار كنيدكه تاييد كنند، مردم را ارشاد كنيد كه اينها را تاييد كنند تا بتوانند رشته امور را به دست بگيرند و اين آشفتگىها به آخر برسد.
يك مملكت آشفته است كه با همت شما بايد درست بشود، با همت علماء بايد درست بشود، يا همت - عرض مىكنم - همه طبقات بايد درست بشود، الان هم يك آشفتگىهاى زيادى هست كه مفسدين افتادند توى مردم و پخش اكاذيب مىكنند و مىروند در اين كارخانهها به آنها مىگويند كه ببينيد هيچ چيز نشده، خوب آن بيچارهها هم نمىدانند كه هيچ چيز نشد، نبوده، آنيكه شد، حساب نمىكنند كه يك قدرت شيطانى و يك استبداد مبرمى را بهم زدند، اين را حساب مىكنند كه حالا كه آنها رفتند پس حالا باز هم هيچ شيطانى و يك استبداد مبرمى را بهم زدند، اين را حساب مىكنند كه حالا كه آنها رفتند پس حالا باز هم هيچ چيز نشد! خيال كردند كه حالا بايد مثلاً تا آنها رفتند يك دست غيبى بيايد و همه، چيز را براى همه... اينها مفسد هستند اينها مىخواهند مردم را اغوا كنند و شماها بايد در مقابل آنها ايستادگى بكنيد، مردم را هدايت بكنيد، هر كس مىتواند برود در اين كارخانهها براى مردم صحبت كند، بفهماند كه اينها مىخواهند باز اوضاع سابق را مىخواهند باز آن قلدرىهاى سابق را برگردانند به صورت ديگر، البته ديگر شاه برگشتنى نيست - شاه سابق - لكن مىخواهند با وضع ديگر همان بساط را درست بكنند.
هوشيار باشيد كه اسلام قابل پياده شدن است خصوصا حالا
بيدار كنيد مردم را، هشيار كنيد مردم را، توى اين كارخانههااشخاص مطلع، اشخاص با فهم از علماء و غيره بروند آنجاها با مردم صحبت بكنند، بفهمانند كه اينها چه اشخاصى هستند، اينها اشخاصى
بودند كه بزرگانشان در خود دربار خدمت مىكردند حالا آمدند اين حرفها را مىزنند، حالائى كه اين ملت پا برهنه اين پيروزى را برد، از اطراف دارند هجوم مىآورند و مىآيند به ايران براى اينكه در اين سفره شريك باشند، - اين - بايد به مردم اينها را فهماند و ما مى بينيم بعضى از اشخاص خيلى مبتذل از خارج آمدند و اينجا صحبت مىكنند و در راديو صحبت آنها را مىكنند كه اسلام نمىشود پياده بشود و خوب غلط مىكند اين آدم كه اين حرف را مىزند، بايد در مساجد بگوييد كه حق اين مطالب از براى آنهانيست، چه مىدانيد اسلام چه است؟ اينها رفتند در خارج خوابيدند، ملت ما پيش برده، حالا آمدند به اين خيالات افتادند كه يك چيزى دست آنها بيايد بايد اينها را علماء اعلام در مساجد بگويند، اسلام قابل پياده شدن است، اگر اسلام قابل پياده شدن نباشد پس ما بگوئيم خداى تبارك و تعالى نقص داشته در احكامش!! هان؟! البته اسلام جلوگيرى از مفاسد مىكند، جلوگيرى از... اگر مقصود از اينكه حالا نمىشود اسلام را در حالا پياده كرد، مقصود اين است كه بايد سينماهاى ما با همان زنهاى لخت و با همان كارهاى زشت بايد بشود، البته اسلام با اينها مخالف است، اما اسلام با همه ترقيات موافق است، با همه پيشرفتها موافق است، اسلام براى پيشرفت آمده براى ترقى آمده اين حرفهائى كه بعضىها حالا آمدند مىزنند اينها را بايد آقايان از آن جلوگيرى كنند تا تكرار نشود و از فعاليتهائى كه بر ضد اسلام الان دارد مىشود باز بايد خود آقايان اشخاص را انتخاب كنند، بفرستند در اين جاهائى كه اينها مىروند و با مردم صحبت كنند، مردم را بيدار كنند. خداوند انشاءالله همه آقايان را حفظ كند و من عذر مىخواهم كه آقايان آنجا نشستند و من اينجا نشستم، من و شما هر دو برادر هستيم و اصلاً صف واحد است، قضيه رهبرى در كار نيست، صف واحد، باهم همه، همه با هم به پيش انشاءالله.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته