پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391 1:48 AM
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى كانون نويسندگان ايران
كوشش استعمار با ايجاد تفرقه بين دو جناح روحانى و روشنفكر براى غارت ذخائر
بسم الله الرحمن الرحيم
من از آقايانى كه اينجا تشرف آوردهاند و اظهار لطف كردهاند متشكرم، من از چيزهائى كه در اين نهضت، ثمراتى كه در اين نهضت يافتم، يكى رو برو شدن با چهرههاى تازهاى است كه تاكنون ما با آنها روبرو نبوديم، از هم جداكردند قشرهاى ملت را، از هم جدا كردند، روحانيون را از روشنفكران، از طبقات متفكر جدا كردند و آنها را با هم در صف مقابل قراردادند و اين دراثر كوششهايى بود كه استعمار براى اينكه بتواند ذخائر ما را ببرد اين كوششها را كردند كه قشرهاى روشن ملت را، قشرهاى كارآمد ملت را، آنهائى كه مىتوانند در مقابل آنها و اجانب ايستادگى كنند و مىتوانند آنها را عقب بزنند، براى اينكه اينها مجتمع نشوند و متفرق باشند، بلكه با هم در دو جناج مخالف و گاهى با هم اختلافات شديد وجديد پيدا بكنند، كوششها كردند البته به آمال خودشان هم بسيار رسيدند. روحانيون را در نظر شما طبقه نويسنده و متفكر، طورى قلمداد كردند كه حاضر نبوديد از آنها يادى بكنيد و شما را در مقابل روحانيون طورى قلمداد كردند كه آنها هم حاضر نبودند از شما ذكرى بكنند. اين تفرقه باعث شد كه آنها به آمال خودشان رسيدند و با آزادى همه ذخائر ما را بردند و با آزادى بدون مزاحم، مملكت ما را به عقب راندند وعقب مانده نگه داشتند و نيروهاى انسانى ما را نگذاشتند شكوفا بشود.
وحدت اقشار رمز موفقيت و بهترين ثمره نهضت
ما در اين نهضت اخير، آنچه را كه مىتوانم بگويم بهترين ثمرات اين نهضت است، اين وحدتى كه حاصل شد بين قشرهاى مختلف، دانشگاهى به روحانيين نزديك شد، روحانيين به آنها نزديك شدند با همه اينها نزديك شد دهقان و شما الان مىبينيد كه در سرتاسر ايران تمام طبقات با هم همفكر و هم عقيده و يك صدا جمهورى اسلامى را مىخواهند و رمز موفقيت ما كه قدرتهاى بزرگ دنيا را عقب نشاند و يك قدرت شيطانى مثل قدرت خاندان پهلوى را فرو ريخت، اين رمز موفقيت همين وحدت اقشار ووحدت كلمه بود. اگر بنا بود كه قشر روحانى تنها مىخواست به جنگ اينها برود خفه مىكردند او را، نويسنده مىخواست به جنگ آنها برود آنها را از بين مىبردند، دانشگاهى مىخواست
اين كار بكند نمىتوانست، بازارى مىخواست اين كار را تنها بكند نمىشد، دهقان مى خواست بكند نمىشد. اينكه همه چيز را ما بدست آورديم و انشاءالله بعد هم بدست مىآوريم، اين براى همين هم پيوستگى است كه بين اقشار ملت حاصل شد و ما بايد اين همبستگى را نگه داريم.
تكليف بر نويسندگان،در استفاده از قلم در راه آزادى ملت و نشر فرهنگ اسلامى
آقايان، شما نويسندگان الان تكليف بسيار بزرگى به عهدهتان هست، پيشتر قلم شما را شكستند، الان قلم شما باز است لكن استفاده از قلم در راه آزادى ملت، در راه تعاليم اسلامى بكنيد. اين ملت كه بينيد، تمامشان زير بيرق اسلام است كه وحدت كه پيدا كردند، اگر نبود قضيه وحدت اسلامى، ممكن نبود اجتماع اينها، الان از بچه چند ساله تا پيرمرد هشتاد ساله همه با هم اينها در اين نهضت شركت دارند و همه با هم در اين پيروزى شركت دارند و همه با هم همصدا آزادى را طلب كنند و استقلال را و الحمدلله اينها دست آمده است و جمهورى اسلامى را مى خواهند و آن هم انشاءالله با آراء عمومى به دست مىآيد . آنچه كه لازم است الان براى همه ما، حفظ اين وحدت است. در دانشگاه گاهى الان ديده مىشود كه يك تشنجاتى واقع مىشود، اين يا آگاهانه است يا از روى بى آگاهى. در هر صورت اگر خداى نخواسته آگاهانه باشد، بايد بگويم خيانت است و اگر نا آگاهانه باشد، بايد بگويم جهالت است.
امروز روزى نيست كه اين ملت اين پيروزى را به دست آورده است ما با تشنجات اين را به هم بزنيم، امروز روزى نيست كه ما با حمله به مراكز عمومى يا به مراكز خصوصى اين نهضت را آلوده كنيم. امروز روز وحدت كلمه است. همه ما، هر كدام در هر راهى كه هستيم ،در هر راهى مسلكى كه داريم، همه الان بايد مجتمع بشويم تحت يك لواء، اگر مجتمع نشويم تحت يك لواء همه ما را از بين خواهند برد.
مطلب نهائى دفن رژيم شاهنشاهى و اجتماع تحت لواى اسلام است
پيشتر كه به من پيشنهاد مىكردند در پاريس بودم، بعضى آمدند و پيشنهاد كردند به اينكه خوب است قدم قدم جلو برويم و حالا شاه را نگهش داريم و سلطنت بكند و بعدش حكومت نكند و بعدش ما مجلس درست كنيم و بعدش چه كنيم و بعدش اينها را از بين ببريم. من به آن آقا كه آدم صحيحى بود وليكن فكرش اشتباه بود،به آن آقا گفتم كه شما تضمين مى كنيد اين معنا را كه اين نهضتى كه الان حاصل شده،بعد از خوابيدن دوباره روشنش كنيد؟ گفت نه. گفتم شما تضمين مىكنيد كه اگر ما مهلت به شاه داديم يك قدم به جلو برود، فردا همه ما را از بين نبردگفت نه. گفتم الان اين آتشى كه روشن شده است، از اين آتش ما بايد استفاده كنيم، اگر الان ما تمام مقاصدمان را حاصل نكنيم، در شكست خواهيم بود بلااشكال. الان ما بايد همان مطلب نهايىمان را عرضه بكنيم. مطلب نهائى ما رفتن رژيم منحوس شاهنشاهى كه در طول تاريخ معلوم است جنايات آنها و رفتن جناحهاى چپ و راست و
آنهائى كه مىخواهند، امپرياليستها يا چپىها كه مىخواهند ما را اسير كنند. ما از الان بايد مستقل باشيم، نه طرف راست نه طرف چپ، بلكه همه تحت لواى اسلام مستقل. اگر بخواهيد مملكتتان مستقل بشود، اگر بخواهيد آزادى براى شما پيدا بشود، افكار متشتت را الان كنار بگذاريد و با هم همصدا با هم اين بار را به منزل برسانيد.
حفظ وحدت كلمه و مقابله با مشكلات ناشى از دخالت اجانب يك تكليف شرعى است
شما مىدانيد كه الان مملكت ما يك مملكت آشفته است، الان همه چيزهاى ما فروريخته است، اقتصاد ما عقب مانده است يعنى كردند اين كار را با ما ، كشاورزى ما را عقب راندند به طورى كه ما الان هم همه چيزمان محتاج به خارج است، صنعت ما را نگذاشتند شكوفائى پيدا كند، صنعتهاى كوچك را هم از بين بردند و ارتش ما را آنطور كردند كه مىدانيد، همه چيز ما را از بين بردند، نيروى انسانى ما را از بين بردند. اينها در اين طول تاريخ و در اين زحماتى كه كشيدند همچو كردند كه ما نتوانيم خودمان فكر بكنيم، فكر استقلال در ذهن ما كم مىآمد، قشرهاى مردم توجه به اين معانى نداشتند كه ما بايد مستقل باشيم، فكر اين را نمىكردند كه بشود يك همچو سلطنتى را به زمين زد، فكر اين را نمىكردند كه آمريكا با آنهمه تجهيزات، شوروى با آنهمه تجهيزات نتوانند دخالت بكنند در امر داخلى ايران. اينها مىخواستند بكنند. البته پيغامها دادند، تشرها زدند، حرفها زدند كه ما را عقب بنشانند لكن ما عقب ننشستيم و ديديم كه بايد ما تكليفمان اين است كه جلو برويم و من هركس كه آمد از اينهائى كه يك همچو يواش يواشىها را مىخواستند راه بروند و ميانه روى كند، به آنها گفتم كه تكليف، خدائى است، تكليف من نيست كه بكنم، با من نيست كه يك قدرى آسان راه بروم، من يك تكليف الهى دارم و مطابق تكليف الهيم عمل مىكنم، كشته بشوم عمل كردم به تكليف الهيم، پيش ببرم عمل كردم به تكليف الهيم. شما تكليف الهى داريد، متكى به خدا باشيد، متكى به امام زمان سلام الله عليه باشيد و شما پيش مىبريد انشاءالله. اگر اين وحدت كلمه حفظ بشود كه رمز پيروزى ماست، ما پيشرفت كرديم و به آخر مىرسانيم و ديگر اجازه نخواهيم داد كه ثروتهاى ما را ببرند و فقراى ما اينطور در كوچهها بخوابند، بى نان و بى آب و اگر چنانچه اين وحدت كلمه خداى نخواسته از بين برود دوباره بدانيد كه آنها هوشمندند، آن روزى كه ما وحدت كلمه را از دست داديم آنها حمله خواهند كرد و باز يك قلدرى را مثل رضاخان يا به اسم او يا ديگرى مىآورند، به هر رژيمى كه باشد مىآورند سر كار، باز همان معانى است و همان آش و همان كاسه است و همان عقب ماندگى ست و همان ذلت است و همان چيزها است.
امروز بايد وحدت كلمه حاصل بشود يعنى حفظ بشود. مىبينيد وحدت كلمه الان هست، در همه اقشار الان هست لكن اشخاصى كه بخواهند اين وحدت را به هم بزنند وبخواهند تضعيف كنند، آنهائى كه اين وحدت را ايجاد كردند، بخواهند آنها را تضعيف كنند، اينها بايد تجديد نظر در فكر
خودشان بكنند، توجه بكنند، ما خيرخواه شما هستيم، ما خيرخواه اين ملت هستيم، اسلام خيرخواه شماهاست، اسلام دنيا و آخرت شما را سعادتمند مىكند.
عمل به دستورات مترقى اسلام ضامن سعادت دنيا و آخرت انسان
با اسلام آشتى بكنند آنهائى كه آشتى ندارند، بيايند زير لواى اسلام، بيايند تعليمات اسلامى كه نگذاشتند، همين اجانب نگذاشند تعاليم اسم معلوم بشود، يك قشرى كه به آنها مربوط نيست رها كردند، آن قشرهائى كه به آنها مربوط بود، آن تعاليمى كه به آنها مربوط بود و با منافع آنها مخالف بود، آنها را نگذاشتند ما مطالعه بكنيم، نگذاشتند ما انتشار بدهيم. شما بدانيد كه اسلام همه چيز را دارد يعنى از قبل از اينكه ازدواج واقع بشود بين مرد و زن تا آنوقتى كه توى قبر مىرود، آثار دارد، احكام دارد، دستور دارد، همه دستورهاى مترقى، همه دستورهائى كه براى سعادت انسان، چه در اين دنيا چه در آن دنيا مفيد است.
و من آن چيزى را كه از نويسندگان مىخواهم اين است كه همانطور كه ما طلبه مكلف هستيم، شما آقايان نويسندگان هم مكلف هستيد، الان قلمتان،از قلمتان استفاده كنيد و براى خير اين ملت و براى خير اين جامعه قلمفرسائى كنيد، خداوند به همه شما سلامت و عزت بدهد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته