0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  1:48 AM

 

صحيفه نور ج 5 صفحه 83

تاريخ: 27/11/57

بيانات امام خمينى در جمع استادان دانشگاه ابوريحان بيرونى و پرسنل نيروى هوائى

تلاش و تبليغات اجانب به منظور تضعيف روحانيت و وارونه جلوه دادن حقيقت اسلام

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من قبل از هر چيز تشكر مى‏كنم از آقايان اساتيد و دانشجويان كه تشريف آوردند و مامواجه با هم واقع شديم. مع الاسف در اين دوران گذشته وضع را طورى كرده بودند كه بين ما و دانشگاه و همه دانشگاه‏ها جدائى انداخته بودند و لهذا در اين مدت‏هاى طولانى ما با اين وجوه كريمه مواجه نشده بوديم و حالا تقريبا اول امراست و من اميدوارم كه تا آخر رابطه بين روحانيت و دانشگاه كه آن هم روحانيت است برقرار باشد.

شما آقايان مى‏دانيد كه اين اختلافى كه بين جناح در ايران واقع شد و واقع مى‏شود اگر فرصت داده بود، اينها چيزهائى بوده است كه اجانب با مطالعات خودشان به آنجا رسيده بودند كه بايد جاهائى كه مى‏تواند انسان تربيت كند آنجاها را بكوبند. آنها بعد از مطالعاتى كه كردند هم در ماديات ما و هم در معنويات ما و هم در انسان‏ها مطالعات زياد كردند و كارشناس‏هايشان از شايد دويست سال پيش از اين مشغول به اين كارهابوده‏اند و همه زمين‏هاى ايران را اينها گرديده‏اند و هر چه بوده است در اينجا نقشه برادرى كردند و مطالعات راجع به وضع فرهنگ مملكت‏هائى كه مى‏خواهند آنها ازشان بهره بردارند، در وضع دانشگاه‏هاى ما، در وضع دانشگاه‏هاى دينى ما مطالعات زياد اينها كردند و به آنجا رسيدند كه چند چيز مانع از استفاده آنهاست يكى اسلام است. آنها فهميدند كه اگر چنانچه اسلام با آن وضعى كه دارد و با آن تعليمات واقعى كه دارد، اسلام در اين ممالك پياده بشود، براى آنها هيچ حظى و هيچ بهره‏اى نخواهد بود و آنها را قطع مى كنند دستشان را و لهذا يك افرادى را چه از داخل و چه از خودشان وادار كردند كه اسلام را وارونه نمايش بدهند. اسلامى كه از اول قيام كرده است بر ضد طاغوت، آنها مى‏گويند اسلام در خدمت طاغوت است. وقتى كه شما تاريخ را مى‏بينيد و ملاحظه مى‏كنيد، از آن اول كه رسول اكرم قيام كردند، با همين مردم فقير، با همين مردم مستضعف ايشان قيام كردند. در مقابل آن قلدرها و آن زورگوها و آن باغدارها و آن مكنت دارها و قافله‏دارها كه در آنوقت مظهر طاغوتى بود، اسلام قيام كرد و بعد هم تمام عمر، اسلام و ائمه ما د ر مقابل طاغوت هميشه ايستاده بودند. اين معناكه گفته بشود كه اسلام در خدمت طاغوت است ، اسلام افيون

صحيفه نور ج 5 صفحه 84

است، اين چيزى است كه آنها القاء كردند و آنهائى كه دنباله‏رو آنها بودند و از خدام آنها بودند، آنها هم تعقيب كردند در ايران. اينها مشغول شدند، آنها هم از خارج مشغول شدند به طورى كه شايد در بين بسيارى از مردم يك همچو چيزهائى در ذهنشان بيايد و حال اينكه كسى كه (سند اسلام قرآن است) قرآن را مطالعه كند و ببيند كه وضع قرآن چه بوده است و كسى كه شارع اسلام را، رسول اكرم را ملاحظه كند و تاريخ او را ببيند و وضع زندگى او را ببيند مى‏داند كه قرآن در مقاتله با قلدرها آيات زياد دارد و رسول اكرم (ص) سيره‏اش اين بود كه از اول مقاتله مى‏كرد با اين اشخاص كه مى‏خواستند مردم را استثمار كنند، مى‏خواستند مردم را استخدام كنند، بر اينها قيام كرد. بنابراين يك رشته تبليغات آنها اين بوده است و شما دانشمندان بايد در كتابها و در مسائلى كه مى‏نويسيد، اين مسائل را طرح بكنيد و نقاط ضعف را بگوئيد.

يك مسئله ديگر اين بوده است كه روحانيون را كه مى‏ديدند كه اشخاصى موثر هستند و در تاريخ ديده بودند كه در مقابل قدرت‏ها اينها قيام مى‏كنند، اينها را بشكنند پيش ملت و لهذا گفتند روحانيون دربارى هستند، آنها اصلاً عمال دربار هستند، اينها اشخاصى هستند كه مى‏خواهند مردم را خواب كنند و ديگران از اين مردم استثمار كنند و حال اينكه كسى كه تاريخ را ديده است مى‏بيند كه روحانيون هم هميشه در هر عصرى، آن كه قيام كرده بر ضد طاغوت روحانيون بودند. در زمان مشروطه روحانيون قيام كردند، زمان تحريم تنباكو روحانيون قيام كردند، در اين زمان هم كه شما مشاهده مى‏كنيد كه قشر روحانى قيام كرد و هم خون داد، هم حبس رفت، هم زجر كشيد، هم تبعيد كشيد، همه اين كارها را كشيد، لكن قيام كرد.

اشاعه تعليمات انحرافى در دانشگاه‏ها از اقدامات استعمارى

يكى از مواردى كه اينهاباز ديدند كه اگر چنانچه اينها هم قدرت پيدا كنند، نمى‏گذارند آنها كارهاى خودشان را بكنند، دانشگاه‏هاى ما بود. اينها دانشگاه‏ها را با هر قدرتى كه داشتند عقب نگه مى‏داشتند، نمى‏گذاشتند كه اساتيد ما درست بچه‏هاى ما را تعليم كنند، نمى‏گذاشتند كه بچه‏ها تعليماتشان درست بشود. اين هم براى اين بود كه مى‏ديدند كه اگر چنانچه دانشگاه بطور صحيح عمل كند، مستقل باشد، بعد كه اين جوانها از دانشگاه بيرون بيايند ضد استعمار بيرون مى‏آيند. اين هم يكى از چيزهائى بود كه اينها، نقشه‏اى بود كه اينها كشيده بودند.

كوشش اجانب براى ايجاد اختلاف بين روحانى و دانشگاهى

روى هم رفته براى رسيدن به آمال خودشان دانشگاه را در مقابل دين قرار دادند، دين را در مقابل دانشگاه قرار دادند، يعنى علما را مقابل دانشگاهى‏ها قرار دادند، دانشگاهى‏ها را مقابل علما. سالهاى طولانى مى‏گذرد كه روابط ما بين ما و شما نيست و اين براى اين است كه تعليمات آنها از اول اينطور بوده است كه اينجور وضع را موجود كنند كه ما و شما را از هم جدا كنند و

صحيفه نور ج 5 صفحه 85

شما آن آيه اول را كه خوانده‏ايد، حالا بخوانيد آن آيه اول را. نماينده حضار: بسم الله الرحمن الرحيم و اذكروا نعمه الله عليكم اذ كنتم...

امام: همين آيه شريفه را شما بايد مد نظر قرار بدهيد كه ما با هم به جنگ تقريبا بايد گفت بوديم در اين مدت و خداوند به ما منت گذاشت كه ما هم با هم برادر شديم. الان بايد حفظ اين برادرى را ما بكنيم، شما به ما نظر سالم داشته باشيد، ما به شما نظر سالم داشته باشيم. همه ما برادر هستيم، همه ما اهل يك دين هستيم، اهل يك كتاب هستيم، اهل يك ملت هستيم.

وحدت و برادرى لازمه سازندگى كشور است

الان شما مى‏بينيد كه ايران آشفته است، ايران را خراب كردند و رفتند، وضع كشاورزى ما را بكلى از بين بردند، وضع فرهنگ ما را عقب نگه داشتند. وضع ارتش ما اين بود كه ديديد و همه چيزهاى ما الان تقريبا آشفته و بهم ريخته است و بايد همه اقشار ملت از دانشمندان كه در درجه اول هستند واز ساير اقشار همدست و هم قوه با هم براى ساختن يك مملكتى كه بواسطه اين سلطنت پنجاه و چند سال اينها رو به خرابى رفت و هى بوق زدند كه تمدن بزرگ و هى خراب كردند!! الان ما هيچ تقريبا بايد گفت نداريم، ما يك مملكت خراب عرض مى‏كنم كه برق زده، زلزله زده (هر چه اسمش را مى‏خواهيد بگذاريد) داريم كه هر جاى آن دست مى‏گذارند مى‏بينند خرابى هست و ما الان همه مان با هم موظفيم كه دست به دست هم بدهيم، برادر باشيم با هم و همه با هم بسازيم ايران را.

خرابكارى عمال اجانب تحت پوشش ملى گرائى

شما آقايان كه در دانشگاه هستيد، الان هم يك دسته‏اى كه اينها هم از اجانبند يعنى از عمال اجانبند، الانى كه ما مى‏خواهيم يك ايران آزاد مستقل درست بكنيم، اينها نمى‏توانند ببينند. يك دسته‏اى كه الان شلوغ دارند مى‏كند اينها نمى‏توانند ايران را مستقل ببينند، ايران را بايد حتماً يا پيوسته به شوروى ببينند يا پيوسته به امريكا و اينها بيشتر به نظر من مى‏رسد كه اينها وابسته به امريكا هستند به اسم ديگرى كه نزديك به شوروى است. اينها را شما هدايت كنيد، اگر چنانچه قابل هدايتند، هدايت كنيد و جوانهاى ما را هدايت كنيد كه اين آشوبى كه الان دارد مى‏شود مقابل انقلاب، يك انقلاب اسلامى كه همه مردم را با هم متحد كرده است، الان يك دسته اى افتاده‏اند توى كار و اين انقلاب را مى‏خواهند آلوده بكنند و اينها را معرفى كنيد به شاگردان خودتان، به جوانهاى ما كه اينها براى عمال غير هستند. اينها آمده‏اند با يك صورت ملى، عمله‏اى هستند براى غير و مى‏خواهند وضع ايران را باز به همان حال اول برگردانند منتها با يك صورت ديگرى. اين وظيفه‏اى است كه الان براى شماها هست و نگذاريد در دانشگاه اين آلودگى‏ها پيدا بشود و اين تظاهراتى كه، شنيدم ديروز

صحيفه نور ج 5 صفحه 86

تظاهراتى بوده است اينها، پيدا بشود. شما بدانيد كه اين تظاهر كنندگان از تتمه همان رژيم فاسد هستند، با اين صورت الان در آمده‏اند چنانچه آن آدمى كه نخست وزير بود، از تتمه همان رژيم فاسد بود به صورت ملى و سر قبر مرحوم دكتر مصدق برو و از آن كارها، حالا يك صورت ديگرى پيدا كرده‏اند بصورت مثلا روشنفكرى و امثال ذلك. شما بايد آقايان همه‏تان با هم دست به دست هم بدهيد و نگذاريد اين آشوبگران آشوب بكنند در محيط شما وباز شما را ناراحت كنند وباز دست‏هاى شما را عقب بزنند نگذارند شما مستقلا كار بكنيد. خداوند انشاءالله همه شما را نصرت بدهد و همه ما را به وظيفه خودمان آشنا كند و سلام من بر همه شما.

نماينده استادان: ما مى دانيم كه وقت شما را نبايد بگيريم ولى اتفاقاً در همين جائى كه فرمائيد، يك نقطه نظرهايى ما داريم. همين‏هائى كه حضرتعالى فرمائيد، صحبت آن كسى است كه شكل مار را كشيد و بعد به مردم گفت كه خوب حالا اين مار است، يا اينكه نوشته. مى‏آيند عقايد مردم را با يك عينيت‏هاى مسلمى كه بسيار بهتر از آن را در اسلام گفته اند، به مردم مى‏گويند منتها به آن طريق و مردم را به آن سمت‏كشند و الان شديداً دارند فعاليت مى‏كنند. به نظر بنده الان در تلويزيون و در راديو، اگر كه كسانى از آن‏ها ما بخواهيم اعلام بكنيم، آقايان كمونيست‏ها، آن تئوريسين‏ها يشان، آن دانشمندانشان، آن نخبه‏ترين آنها بيايند، ما توى تلويزيون جلوى مردم مى‏نشينيم با آنها بحث كنيم.

امام: آن‏ها حاضر به بحث نيستند، آنها همه شلوغ كارى مى‏كنند.

نماينده: بله حداقل اين است كه مردم قانع مى‏شوند، اينها الان دارند تحميق كنند و شديداً هم دارند تحميق مى‏كنند. اين را به عرضتان برسانم كه درست به عرضتان برسانم تو كارخانه‏ها الان هم رفته متاسفانه، جاهاى مختلف، تو دانشگاه‏ها رفتند. خيلى راحت و واضح اعلام مى‏كنيم، ما توى راديو تلويزيون اعلام مى‏كنيم ما حاضريم با اينها به بحث بنشينيم مردم خودشان ببينند.

بررسى زندگى سران اسلام و مقايسه با ادعاى كذب سران كمونيست در طرفدارى از توده‏ها

امام: مردم را بايد آگاه كرد. ما بايد هر طايفه‏اى را از روساى آن طايفه بشناسيم مثلا وقتى وارد شديم در اسلام ببينيم آن كه اسلام را ايجاد كرد، آن كه اسلام را تقويت كرد، خودش چه كاره بود. مطالعه كنيم در پيغمبر اسلام، در حضرت امير سلام الله عليه، ببينيم اينها خودشان چه كاره بودند، اينها خودشان كه دعوت مى‏كردند به اينطور مسائل، خودشان هم عامل بودند يا نه. تاريخ نشان ميدهد كه خودشان عامل‏

صحيفه نور ج 5 صفحه 87

بودند و در درجه اعلاء هم عامل بودند. حضرت امير در عين حالى كه ممالك كثيره اى كه الان هست از معموره‏هاى دنيا تحت سيطره‏اش بود، وقتى كه يك يهودى به او ادعا كرد، ادعا به يك سلطان وقت، به يك امير وقت كرد كه ايران و عراق و حجاز و مصر و همه اينها تحت سيطره‏اش بود، رفت پيش همان قاضى كه حضرت امير او را قاضى كرده بود، ادعا كرد كه فلان چيز از من است و پيش حضرت امير است، قاضى خواست حضرت امير را، آمد نشست جلو، جلوى قاضى نشست، محاكمه كردند و حكم بر خلاف حضرت امير داد، قبول كرد حضرت امير منتها يهودى مسلم شد به وسيله اين جهت كه ديد وضع اينطورى است. اين يك نمونه از قضيه دمكراسى بودن اسلام. نمونه ديگر راجع به وضع زندگى خود او، خود او همان روزى كه بااو بيعت كردند، بيل خود را برداشت رفت سراغ كارش، تيشه‏اش را برداشت رفت سراغ (يك قناتى مى‏كند با دست خودش) كارش، زندگى‏اش هم از همه افراد رعيتش پائين‏تر بود، براى اينكه يك آرد جوئى، يك نان جوئى، سرش را مى‏بست كه اولادش نروند يك چيز، مثلا روغن،، چيزى داخلش بكنند و خوراكش اين بود در صورتى كه امير اين همه بود. از آنطرف مى‏آئيم سراغ اين آقايانى كه مى‏گويند كه ما توده هستيم، كمونيست هستيم، مى‏رويم سراغ سران اينها. در جنگ عمومى من خودم شاهد بودم كه سران سه دولت آمدند، متفقين، سران سه دولت، يك چيزى، مجلسى در ايران داشتند، يك كنفرانسى در ايران داشتند، آمدند ايران. شايد اكثر شما يادتان نباشد ولى خوب من يادم هست اينها، چرچيل يكى‏شان بود، روزولت يكى شان بود، استالين يكى شان. چرچيل را آنطورى كه نقل كردند چرچيل آمد به فرودگاه و از آنجا با تا كسى آمد و رفت سراغ كارش. آن يكى هم همين طور ساده آمد. اما آقاى استالين گاو هم همراهش آورده بود كه مبادا شير غير اين گاو را بخورد. زندگى اشرافى اى كه او داشت هيچ كس نداشت، در عين حال مى‏گفتند ما با ساير افراد مثل هم هستيم! وقتى خود من در همان وقتى كه اين با اين وضع آمد كه همه چز برايش مهيا بود و چقدر با تشريفات وارد شد، حتى گاو را آوردند كه مبادا از شير گاو مثلاً ايران بخورد يا گاو غير تربيت شده بخورد، من خودم مى‏رفتم به مشهد با اتوبوس و از تهران، از آن طرف تا طرفهاى مشهد مال آنها، مال لشكر روسيه بود، اين افرادى كه نظامى بودند مى‏آمدند براى سيگار گدائى مى‏كردند، در عين حال تبليغات اينطور بود كه مى‏گفتند قارداش، به هم مى‏گفتند قارداش يعنى برادريم ، مثل هم هستيم. بايد به اينها گفت كه شما مى‏گوئيد كه مثلاً بايد همه يك جور باشند، اسلام را ملاحظه كنيد با آنها، با سران خودتان، سران مسلمين را ملاحظه كنيد با سران خودتان ببينيد وضع اينها چه جورى بوده است، آنهائى كه تاسيس اين امور را كردند خودشان چه وضعى داشتند، آنهائى كه چيز بودند، خودشان چه وضعى داشتند. آن كسى كه اصل ماركسيسم را به جا آورده براى خاطر يك زن اين كار را كرده. شما بايد ملاحظه كنيد، يك خرده به اينها بفهمانيد و ببينيد چه چيزى اينها، چه تئورى اينها دارند كه در اسلام نيست آن و بهتر از آن نيست. چه چيزى آنها مى‏خواهند كه در اسلام بيشتر از او نيست و بهتر از او نيست.

صحيفه نور ج 5 صفحه 88

بكوشيد در شناسائى چهر ه واقعى خرابكاران و آگاه‏سازى جوانان

اينها يك مردمى هستند كه اينطور نيست كه منطق سرشان باشد، شمابگوئيد بيائيد بنشينيم با هم مباحثه بكنيم. منطق ندارند، اينها حمله مى‏كنند به اين طرف و آن طرف، منزل‏هاى مردم را دارند غارت مى‏كنند. اين براى اين است كه مى‏خواهند شلوغى به پا كنند. اينها مى‏خواهند الان وضع را شلوغ كنند و از اين شلوغى استفاده كنند براى ارباب‏ها و من احتمال ميدهم كه امريكا باشد، نه شوروى باشد. من احتمال ميدهم چون اينها در دربار هم بودند، همين كسانى كه عرض بكنم طبل كمونيست را زدند، سران بزرگشان توى دربار خدمتگزار بود. بنابراين بايد شما بر فرض حالا آن‏ها دارند شلوغى مى‏كنند، بايد شما جوانها را آگاه كنيد، جوانهايى كه الان پيش شما هستند برايشان صحبت كنيد، آگاه كنيد، بفهمانيد به ايشان كه احتراز كنند از اين دسته‏اى كه الان افتاده‏اند توى ايران و دارند خرابكارى مى‏كنند و اين خرابكارى حتماً بدانيد كه به نفع ديگران است و اينها از عمال غير هستند منتها به اين صورت در آمدند، مثل اين آقا كه از عمال غير بود و مى‏خواست باز شاه را برگرداند به اينجا، با صورت مليت و امثال ذلك و انشاءالله خداوند همه را توفيق بدهد، مويد كند و ايران امروز محتاج به وجو د شما هست، محتاج به همه چيز هست. ما همه با هم بايد دست به دست هم بدهيم و اين احتياج را رفع كنيم. انشاءالله خداوند همه‏تان را حفظ كند.

نماينده حاضرين: اين افتخار براى ما امروز و خودمان و فاميلمان و بستگانمان واقعا فراموش نشدنى است وبراى تمام ملت ايران و ملل مسلمان جهان عيد بزرگى است.

امام: من خدمتگزار همه شماها هستم.

نماينده: بزرگترين درس را به ماها داديد و ما از اين جهت از شما واقعاً تشكر كنيم‏

امام: خداوند حفظ كند شماها را موفق باشيد و سلامت باشيد.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها