پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391 1:41 AM
بيانات امام خمينى در جمع صادركنندگان خشكبار و دانههاى كشاورزى
نابودى سرمايههاى انسانى ومادى در طول پنجاه سال حكومت سياه پهلوى
بسم الله الرحمن الرحيم
عرض كنم كه شما آقايان شايد بهتر از من مطلع باشيد كه در اين پنجاه سال حكومت سياه پهلوى، براى ايران تقريبا بايد گفت هيچ نگذاشتند، يعنى سرمايههاى انسانى را و سرمايههاى مادى ما را اينها از بين بردند. دانشگاهها كه بايد سرمايه انسانى براى ما درست كنند، اينها به وضع عقب افتادهاى نگه داشتند و دستور داشتند كه نگذارند آنجاها كه يك انسان كامل و خدمتگزارى بار بيايد و سرمايههاى ماديمان آنكه زيرزمينى بود نفت بود، دادند به اين و آن و در ازاء آن چيزهائى گرفتند كه به درد ما نمىخورد، بلكه پايگاه درست كردند براى آمريكا يعنى نفت ما را دادند و به اسم اينكه ما اسلحه مىخواهيم، مىخواهيم كه در مقابل همه دول چه بكنيم، با اين اسم اسلحههائى آوردند كه در مملكت ما كارشناسى ندارد نسبت به اين مسائل و بايد خود آنها باشند و اين براى اين بود كه اگر شوروى يك ايرادى مىكرد كه چرا پايگاه درست كرديد، اينها بگويند كه پايگاه مال خود ايران است و اسلحه هم پول نفت است، لكن واقع مطلب اين بود كه اسلحهها پول نفت نبود بلكه نفت را بردند و به ازاء او براى خودشان كار درست كردند، اين يكى از خيانتها بود كه در تاريخ بايد ثبت بشود و وضع اقتصادى مملكت هم، شما بهتر مىدانيد كه چطور به چه زمينهاى رساندهاند.
مملكت ما را خراب و قبرستانهاى ما را آباد كردند
عمده چيزى كه در ايران، خاصيتى كه در ايران بود كشاورزى بود، كشاوزى ايران غنى بود و محصولاتش زائد بود بر آن مقدارى كه احتياج داشت و بايد صادر كننده باشد و ما امروز وارد كننده هستيم و هرچه داريم بايد از غير، از خارج بياوريم. مراتع ما را، مراتعى كه بسيار مراتع عالى است، به غير دادند. يكى از مراتعى كه كارشناسان گفتند كه بهترين مراتعى است كه در دنيا از حيث تربيت دام، آن را آنطورى كه به من نوشته بودند به ملكه انگلستان و آن شركتى كه او شريك بوده است به آنها واگذار كرده است و جنگلها را منع كردند از مردم، لكن دادند به غير، به خارجىها، بالاخره مملكت ما را به صورت مفتضحى درآوردند كه من كرارا گفتم كه مملكت ما را خراب كردند، لكن قبرستانهاى ما را آباد كردند، جوانهاى ما را در قبرستانها بردند و مخازن ما را به خارج به غارت
بردند، حالا هم كه فرار كردند، با جيب پر فرار كردند. چه خودش، چه كسانى كه مربوط به خودش بود، جيبها را پر كردند و در خارج رفتند و مملكتى كه الان دست شما افتاده است، يك مملكتى است كه از همه چيز وارفته است، حالا بايد بسازيد و يك مملكتى است كه اجنبى زده بايد گفت جنگ زده، زلزله زده، اين بايد ساخته بشود نه اينكه خيال كنيد كه يك قشرى بتواند، نه يعنى نه حكومت مىتواند اين كار را بكند، نه بازرگان مىتواند اين كار را بكند، نه كشاورز مىتواند، همه بايد دست به هم بدهيد، جامعه ملى انسانى ايران كه انشاءالله از زير بار اين اختناق و اين گرفتاريها بيرون بيايد، دست به دست هم بدهند و اين وظيفه ملى را انجام بدهند كه مملكت خودشان را از اين انهدامى كه دارد پيدا مىكند، نجات بدهند، از جمله اشخاصى كه (يعنى اصنافى كه) در اين امر خيلى چيز دارند، بازرگانها هستند، اينها هم بايد در حد خودشان تشريك مساعى بكنند، ماها موعظه بكنيم و صحبت بكنيم و آنها هم فعاليتهاى ديگرى، ديگر از ما كار ديگرى كه ساخته نيست. ما بايد همان - صحبت بكنيم و اينها، آقايان هم فعاليت بكنند و اميدوارم انشاءالله كه ما اگر هيچ پيروزى پيدا نكرده بوديم الا رفتن اين طايفه، اين سلسله كافى بود بر ايمان، لكن البته كافى الان نيست بايد ما دنبال بكنيم تا اينكه نهضت را به آخر برسانيم و يك حكومت عادل در اينجا باشد، يعنى يك حكومتى باشد كه نخواهد جيب خودش را پر بكند، يك حكومتى باشد كه خودش را از ملت بداند و خدمتگزار بداند، نه خودش را آقاى ملت بداند اين حكومتهايى كه داشتيم سلاطين هميشه اينطور بودند كه اينها عقيدهشان اين بوده است كه همه اينها عبد ما هستند، همه اين ملتها عبيد ما هستند، اين بر خلاف سنت انبياء بوده است برخلاف سنت اولياء بوده است، بر خلاف عقل انسانى است، بر خلاف حقوق بشر است، بر خلاف قوانين دنياست و اينها هيچ وقت عمل نمىكردند.
اميدواريم كه سرنوشتمان سرنوشت قرآن باشد
بايد حالا انشاءالله حكومتى پيش بيايد كه مسئول باشد پيش ملت، مجلسى باشد كه از خود ملت باشد. مادر 50 سال، مجلسى كه از خودمان باشد نداشتيم. هميشه مجلسى بوده است كه ديگران، حالا يا خارجى براى ما افرادى را تعيين مىكردند، چنانچه محمدرضا خان گفت كه ليست مىفرستادند، يا اينكه نه، اگر آنها هم نمىكردند، خود اينها، سر نيزه اينها بود كه تعيين مىكردند. ما سرنوشتمان سرنوشت سر نيزه بود و ما اميدواريم كه سرنوشتمان سرنوشت قرآن باشد. انشاءالله خداوند انشاءالله همه شما را موفق كند و همه ما را موفق كند به خدمتگزارى.
سئوال يكى از حضار: خيلى متشكريم عوض همگى استدعا مىكنم در تاييد فرمايشاتتان اگر مصلحت باشد، عين همين كميتههايى كه هست يا هر كس ديگرى را كه تعيين كنيد، صلاح بدانيد يك نقر را تعيين بفرمائيد كه به امر صادرات اين مملكت برسد و ما بتوانيم با او تماس بگيريم و انشاءالله به حول وقوه خداوند صادرات مملكت را سر و صورت بدهيم. يك وضع خيلى بدى
در آمده در اثر حكومتهاى فاسد.
پاسخ امام: انشاءالله اميدواريم كه اين كار درست بشود و آقاى مهندس بازرگان را ما انتخاب كرديم براى اينكه دولت تشكيل بدهد، يعنى دولت موقت و ايشان را من مىشناسم و مرد صالحى است و آقايان هم بايد پشتيبانى كنند از او و در روزنامه پشتيبانى خودشان را اعلام بكنند و ايشان انشاءالله دولتشان را تشكيل مىدهد و مجارى امور انشاءالله اميدواريم به خواست خدا به حال اول برگردد واين طور مسائل، اين طور مشكلات انشاءالله حل بشود، البته
يكى از حضار: خيلى متشكريم البته انتخاب ايشان مورد تائيد همه هست و واقعا همانطور كه اول حضورتان عرض كردم، به طور كامل تبريك مىگوئيم به همه ملت و ما صددرصد پشتيبان ايشان هستيم و هرچه بتوانيم تا سر حد جانمان از اين حكومت آتى كه انتخاب فرموديد حكايت مىكنيم، چشم امر فرموديد، در روزنامهها و هر وسائل ديگرى كه بتوانيم در تاييد و پشتيبانى از ايشان كوشا باشيم.
امام :موفق باشيد.
يكى از حضار :فقط مطلب اين بود كه بعضى آقايان در اين چند روزى كه من مىخواستم خدمتتان شرفياب بشوم و اينها، يك چند تا آقايان كه به من مراجعه كردند، راجع به يك امر خير بود كه اگر يك وقتى از حضرت آيت الله يك غيبتى شده، ايشان حلال بفرمايند.
امام: من همه را بخشيدم.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته