0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  1:40 AM

 

صحيفه نور ج 5 صفحه 33

تاريخ: 16/11/57

بيانات امام خمينى در جمع روحانيون و ارتشيان و وكلاى مستعفى مجلس شوراى ملى رژيم طاغوت

نصيحت به دولت غير قانون در ترك مناصب غاصبانه و حركت در مسير ملت

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من با اينكه حال ندارم، معذلك چند جمله را بايد عرض بكنم. ما هميشه گفته‏ايم كه ملت سعادتمند باشد و با آرامش زندگى خودش را بگذراند و اين انقلاباتى كه تا حالا پيش آورده‏اند، اين انقلاباتى كه براى ما مصيبت بار مى‏آورد و براى آنها نكبت، ما هرگز ميل نداشتيم كه بشود لكن بى‏عقلى كردند و شد. اگر نصيحت‏هاى اولى ما را پذيرفته بودند مطلب به اينجاها نمى‏رسيد. حالا هم ما باز نصيحت مى‏كنيم آنهائى را كه غاصب هستند، نصيحت مى‏كنيم دولت غيرقانونى را، نصيحت مى‏كنيم ارتش را به اينكه اگر شما مايليد كه اين مملكت آرام بشود و ثابت باشد، دست برداريد. آن كسى كه غير قانونى است برود سراغ كارش، برود سراغ كسب و كارش، ارتش هم برگردد به دامن ملت، ملت او را مى‏پذيرد. اگر به اين نصيحت عمل بكنند، مسائل حل است، آرامش در مملكت پيدا خواهد شد و اوضاع فرهنگى و اقتصادى و ساير چيزها، با تدريج البته، اينها يك وضع خاصى، يك وضع صحيحى پيدا مى‏كند.

به اسم ترقى و تمدن، فرهنگ و اقتصاد مملكت را عقب راندند

گرچه اين مرد كه محمدرضا پهلوى اسمش است، اين رفت و همه اوضاع مملكت را خراب كرد، يك مملكت خرابى براى ما گذاشت و هر جايش را دست بگذاريد خرابى است، اقتصاد از هم ريخته است، زراعت ما را به كلى از بين بردند، به اسم اصلاحات ارضى، فاسد كردند كشاورزى ما را، و بازار درست كردند براى خودشان، به اسم تمدن و ترقى ما را عقب بردند، فرهنگ ما را عقب راندند، تمام اوضاع ايران را خراب كردند جز قبرستان‏ها را كه آباد شد، يعنى قبرستانهاى ما كه عددش چند بود، عدد زيادتر پيدا كرد، آباد شد اما اوضاع مملكتمان همه خراب شد. اينها اگر چنانچه به نصيحت روحانيون گوش بدهند و آنچه كه صلاح ملت است ما به آنها مى‏گوييم آنها هم انقياد كنند، ديگر اين اوضاع پيش نمى‏آيد. نه ديگر قبرستانهاى ما دوباره آبادتر مى‏شود و نه مملكت خراب‏تر، نه خون عزيزهاى ما مى‏ريزد، نه مادرهاى جوان مرده به عزا مى‏نشينند. من نصيحت مى‏كنم اين دولت و

صحيفه نور ج 5 صفحه 34

ارتش را به اينكه شما دست برداريد از اين لجاجت، شما خاضع بشويد به راى ملت، راى ملت اين است كه مى‏بينيد. ملت عبارت از مركز تا آخر و هر جا كه اسمش ايران است، شما در يك ده برويد و ببينيد كه يك دهى داريد كه اين صداها در آن نباشد؟ يك شهرى پيدا مى‏كنيد كه فريادشان بلند نباشد كه ما استقلال و آزادى و حكومت اسلامى مى‏خواهيم و ما اين رژيم را نمى‏خواهيم.

اطاعت از دولت موقت به حسب ولايت شرعى واجب است

احترام به راى ملت بگذاريد، احترام به آراء علماء اسلام بگذاريد، احترام به آراء اقشار مختلفه ملت بگذاريد. زيادتر از اين مردم را به خاك و خون نكشيد. ما دولت را تعيين كرديم به حسب آنكه هم به حسب قانون ما حق داريم و هم به حسب شرع حق داريم. ما به حسب ولايت شرعى كه داريم و به حسب آراء ملت كه ما را قبول كرده است، آقاى مهندس بازرگان را مامور كرديم كه دولت تشكيل بدهد، دولت موقت. براى اينكه آراء ملت را با رفراندم راجع به رژيم استفسار كند ولو اينكه من احتياج به اين نمى‏ديدم براى اينكه آراء ملت اينهمه گفته شده است و فرياد كرده‏اند، اينقدر فرياد اينكه ما حكومت اسلامى مى‏خواهيم و ما رژيم شاهنشاهى را نمى‏خواهيم، كه ديگر احتياج نيست. لكن براى اينكه بهانه‏ها تمام بشود و ثابت بشود به اينكه مطلب اينطور است، ملت ايران مسلم است، ملت ايران يك رژيمى كه بر خلاف اسلام است نمى‏خواهد، ملت اسلام حكم اسلام را مى‏خواهد، حكومت اسلامى را مى‏خواهد، حكومت عدل را مى‏خواهد، براى اثبات اين، ايشان را مامور كرديم به اينكه رفراندم بكند و مقدماتش را فراهم كند كه آراء عمومى را - عرض مى‏كنم - ما استفسار كنيم و مردم هم حالا، من عرض مى‏كنم به آنها كه مردم هم اگر نظرى راجع به اين حكومت دارند، اعلام كنند. فردا مردم همه جا در ايران، در همه شهرهاى ايران، در تهران، در همه محلات تهران نظر خودشان را راجع به اين دولتى كه ما تعيين كرديم اعلام كنند و تظاهرات كنند، نظر خودشان را بگويند. يا نظرشان اين است كه ما دولت اسلامى نمى‏خواهم، خوب، داد كنند كه نمى‏خواهيم. يا نظرشان اين است كه اين دولتى كه تعيين شده است و به ولايت شرعى تعيين شده است و يك حكومت شرعى است، نه، فقط حكومت قانونى باشد يعنى حكومت شرعى لازم‏الاتباع، همه كس واجب است بر او كه از اين حكومت اتباع كند، نظير اينكه مالك اشتر را كه حضرت امير سلام‏الله عليه مى‏فرستاد يك جائى و منصوبش مى‏كرد، حاكم واجب الاتباع بود يعنى حاكم الهى بود، حاكم شرعى بود. ما هم ايشان را حكومت شرعيه داديم به او و حكومت قانونى هم كه هست، بنابراين واجب الاتباع است.

قيام بر عليه حكومت عدل اسلامى جزاى سختى دارد

قيام بر خلاف حكومت اسلامى، قيام بر خلاف حق است و مجازات دارد اما مخالفت با اين رژيم و يا هر رژيمى، مخالفتش معصيت الهى است، لكن مجازات به آن معنا كه يك جزاء عرفى هم داشته باشد ندارد، به خلاف قيام بر ضد حكومت، قيام بر ضد حكومت جزاء دارد در شرع ما و خيلى هم

صحيفه نور ج 5 صفحه 35

سخت است آن جزا. از اين جهت ما سفارش مى‏كنيم به حكومتها به حكومت‏هاى جائر، به استاندارهاى همه جا، به ژاندارمرى‏هاى همه جا، به ارتش، هر جا كه هست، به اجزاء ادارات، به نخست وزيرى‏ها، به كذا، به همه اينها ما اعلام مى‏كنيم كه آقاى مهندس بازرگان حكومت شرعيه دارد از قبل من، و بر همه واجب است كه اطاعتش را بكنند و شما آقايان هم كه از اهل علم و از علما هستيد، مردم را ارشاد كنيد و اگر بناست كه به جاهاى ديگر هم برويد، برويد به همه جا و مردم را ارشاد كنيد و به آنها بفهمانيد كه مساله مساله حكومت عدل است. مساله، مساله حكومت اسلامى است و ما اميدواريم كه بعد اختيار به دست خود شما بيفتد و مجلس را خود شما تعيين كنيد. ما 50 سال است كه مجلسمان مجلس شاهنشاهى بوده، نه مجلس ملى بوده و حالا ما مى‏خواهيم مجلس ملى درست كنيم و اختيار دست خود مردم، وكلا را خود مردم تعيين بكنند، سرنوشت خودشان - رابه - به دست خودشان باشد. انشاءالله خداوند به همه شما سلامت بدهد، به همه شما نصرت بدهد و همه‏تان انشاءالله سالم و شريف باشيد.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

روح الله الموسوى الخمينى


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها