0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  1:40 AM

 

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 264

تاريخ: 4/11/57

بيانات امام خمينى در مورد لزوم نظارت مردمى بر امور جارى كشور و حفظ وحدت كلمه

اصلاح ويرانى‏هاى كشور در گرو وحدت اقشار ملت

بسم الله الرحمن الرحيم

من از همه آقايان متشكرم كه در اين موقعى كه ما گرفتار اين مسائل هستيم كمك كردند و كارها را انجام دادند و بايد بگويم كه كار، كار خودشان بوده و منزل، منزل خودشان بوده و اين معنا را تنبه بدهم كه در يك منزل محقرى كار محقرى ما بايد با اجتماع كار بكنيم يعنى دسته جمعى هر كسى يك كارش را بكند و ميسور نيست براى يك نفر يا دو نفر همه كارها را انجام بدهد. آنوقت راجع به كار يك كشورى كه الان تقريباً بايد گفت مصائب هست و تا حالا خرابكارى بوده، كار يك كشورى نمى‏شود انجام بگيرد الا اينكه همه اجزاء كشور، همه افراد كشور در آن همكارى كنند. اگر چنانچه همه ملت ايران، هر كس در هر جا هست اقدام به ساختمان اين مملكت نكند مملكت به حال خرابه يا نيمه‏خرابه باقى خواهد ماند و مسوول خواهيم بود همه. هر كس هر كارى را مى‏تواند بايد به طور مقتضى، با صبر و تحمل و تحمل مزاحمات، تحمل زحمات اقدام بكند. اگر همچو چيزى شد يك مملكت آباد و صحيح و خوب محقق خواهد شد.

ضرورت دقت و نظارت مردم در كليه امور و شوونات مملكت

و باز همه اجزاى مملكت بايد نظارت در امور بكنند كه نتوانند شياطين باز رخنه بكنند. در ادارات دولتى اشخاصى كه رفت و آمد مى‏كنند، اينها بايد نظارت بركارهاى آنها بكنند يعنى مثل سمت بازرسى و تفتيش و اينطور چيزها كه اگر خطائى آنها مى‏كنند، تعمدى مى‏كنند عرض مى‏كنم كه خيانتى مى‏كنند، به دستگاه قضائى اطلاع بدهند تا اينكه آنها تعقيب بكنند.

همه مصيبت‏هائى كه در اين سال‏ها واقع شده است براى اين بوده است كه دستگاه‏ها سرخود بوده‏اند. از آن دستگاه اول گرفته، آن شخصى كه به اسم شاه در مملكت حكومت كرده سر خود حكومت كرده، مقيد به قوانين نبوده. وقتى كه اين سر خود حركت كرده كسانى هم كه دنبال او هستند از او ياد مى‏گيرند، اينها هم سر خود مى‏شوند. وقتى يك مجلسى را به طور سر خودى و بدون رعايت قوانين بوجود آوردند، نمايندگان اين مجلس هم سر خود خواهند شد، پايبند قوانين نخواهند شد. بايد خاتمه پيدا بكند اين مسائل، بايد ايران يك مملكتى بشود كه مترقى به معناى واقعى باشد نه اينكه لفظى و

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 265

همين گفتن ترقى. معنويات يك مملكتى را بايد در صدد بود كه اصلاحش كرد يعنى بايد دست خيانت را كوتاه كرد، دست جنايات را كوتاه كرد. همه جاهائى كه يك عضوى از اعضاى ادارات دولتى يا دولت، عضوى از اعضاى دولت تكفل مى‏كنند، مردم موظفند كه نظارت كنند كه نظارت كنند در آن. آنهائى كه مى‏روند آنجا براى گرفتاريهائى كه مثلا دارند، محاكماتى كه دارند، مى‏روند در كلانترى‏ها، مى‏روند در نظميه، مى‏روند در عرض مى‏كنم دادگسترى و امثال اينها، خودشان بايد ناظر باشند كه چه مى‏گذرد و خودشان مكلفند (اگر بخواهند مملكت اصلاح بشود مكلفند) كه چيزهائى كه گذشته است اگر چنانچه خلاف بوده است، به جاهائى كه براى اين امر تاسيس مى‏شود اطلاع بدهند تا تعقيب بشوند. اگر يك ملتى يك همچو جهتى پيش بيايد كه يك محاكم صالحه‏اى تصرف بكند در همه امور، يعنى برسد به داد مردم، همچو نباشد كه مثل حالا باشد كه دادگسترى‏ها كارى به اين حرف‏ها ندارند يا نمى‏توانند داشته باشند - عرض مى‏كنم كه كلانترى‏ها كه بخواهند مردم را چه بكنند، لخت بكنند، امثال اينها، اگر اينطورها باز ادامه پيدا بكند فرض كنيد كه اين دزد بزرگ رفت، كوچك‏ها جاى او مى‏نشينند و كارها را انجام مى‏دهند. بايد همه‏تان، همه‏مان در اين امور دقت كنيم و دنبال كنيم و فداكارى بكنيم تا اينكه انشاءالله يك مملكت صحيحى بار بيايد.

من از خداى تبارك و تعالى سلامت همه شما را مى‏خواهم و من از اينكه اين مدت شما زحمت كشيديد عذر مى‏خواهم. خداوند شما همه را حفظ بكند و سلامت بدارد و ما حالا مى‏رويم به اين مملكت ببينيم كه آيا چه مى‏شود. هر چه كه بشود همين است. ما بنا داريم كه برويم، حالا چه از بين راه برگرديم و باز هم خدمت شما باشيم و چه برويم و پياده بشويم و آنجا چه بشود. و من اين (را) هم بايد بگويم به شما آقايان كه به آقاى يزدى و بعضى از آقايان گفتم كه من بيعتم را از شماها برداشتم عرض مى‏كنم كه ممكن است كه آنطورى كه اينها تهيه ديدند در اين سفر خطر در كار باشد و من ميل ندارم كه به خاطر من شماها خداى نخواسته در خطر بيفتيد. من سنم ديگر گذشته، شما حالا جوانيد.

يكى از حضار: من به خانم‏ها عرض كردم كه آقا فرمودند احياناً خانم‏ها در هواپيما نباشند. آنها گفتند كه من خدمتتان عرض كنم مگر امام حسين حضرت زينب و خواهران خويش را همراه نبردند.

امام: خوب، حالا امام حسين، امام حسين بود. ما يك جور ديگر است وضعمان. نخير من ميل دارم زحمت خانم‏ها نباشم، آقايان هم همين طور. گمان مى‏كنم كه اگر اينطور بشود كه من بروم عليحده و بعد آقايان بيايند بهتر است.

خداوند عمر شما را زياد كند، موفق باشيد انشاءالله. در هر صورت براى من ناگوار است كه براى خاطر من كسى به زحمت بيفتد. من براى خودم مانعى ندارد اما ناگوار است برايم كه ببينم يكى از برادرهاى من براى خاطر من گرفتار شده است. انشاالله خداوند همه‏تان را حفظ كند و موفق باشيد.

والسلام عليكم ورحمه الله و بركاته




پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها