0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  12:08 PM

 

صحيفه نور ج 2 صفحه 52

23/2/1357

بيانات امام خمينى درباره جنايات شاه‏

بسم الله الرحمن الرحيم

جنون مستبدين در هنگام سقوط

من نمى‏دانم از كجا شروع كنم، مصيبت‏ها را بگويم يا بشارت‏ها را، همه جا الان در ايران مصيبت است و همه بشارت. اين مطلبى را كه من سابقاً پيش بينى كردم كه اين ديكتاتورها و اين مستبدين و چماق به دست‏ها در اواخر عمرشان، آن وقت كه سقوط خودشان را پيش بينى مى‏كنند و مى‏بينند يا به مرگ، يابه مرگ مقام و سياسى، ديوانه مى‏شوند، اعصابشان را به كلى از دست مى‏دهند و با حال ديوانگى و جنون با مردم معامله مى‏كنند، الان همان مطلب را ايرانى‏ها بالعيان دارند مشاهده كنند و شما آقايان دستى از دور بر آتش داريد.

قم مركز روحانيت و اسلام، در قبضه لشكر جرار محمدرضا

الان قم مركز روحانيت مركز فقه اسلام در قبضه لشكر جرار مغول است لشكر جرار محمدرضا شاه بدتر از چنگيز است و خانه‏هاى مردم را آن طور كه به ما اطلاع دادند، همانطور - دارند - يكى پس از ديگرى دارند تفتيش مى‏كنند و معلوم نيست كه دنبال چه مى‏گردند. الان جيش در قم با توپ و تانك و مسلسل مقيم است و تمام مدارس و خانه‏هاى آقايان هم به حسب قاعده در تحت مراقبت پليس جيش است و - در منزل آقايان - هجوم كرده‏اند به منزل مراجع و در داخل منزلشان، آدم كشتند و جنايت كردند. الان آقايان در مريضخانه هستند، در بيمارستان، الان به حسب آنطورى كه اطلاع امروز بوده است، آقايان در بيمارستان هستند.

سقوط اين خاندان نزد ملت از پنجاه سال پيش بوده است

اين جنونى است كه عارض شده است بر اين شخص و نمى‏دانم به كجا خواهد منتهى شد. اين حال عصبى است كه چون خود را ساقط مى‏بيند، پيش ملت كه از اول ساقط بود، از آن روزى كه رضا شاه به امر انگلستان حمله كرد بر ايران و كودتا كرد، اولش اشخاص با اطلاع مى‏فهميدند و بعد هم كه شروع كرد به اراذلى و اوباشى و پليسش با مردم آنطورها، با علما آنطورها رفتار كرد، با زن‏ها آنطور رفتار كرد، با مدارس دينى آنطور رفتار كرد، با تبليغات دينى آنطور رفتار كرد، مردم فهميدند كه

صحيفه نور ج 2 صفحه 53

گرفتار چه اعجوبه‏اى و چه حيوانى هستند. اين كه از اول اين خاندان ساقط بود پيش ملت، سقوط از حالا نيست از پنجاه سال پيش از اين، اينها ساقط بودند پيش ملت، منتهى حالا يك جنبشى در ملت ايران پيدا شده است و به حسب آنطورى كه گفته شده است بيش از سى شهر در ايران تظاهر بر ضد اين مرد كردند و (مرگ برشاه) گفته‏اند.اين سى شهر اين همه ايران، اينها به منطق شاه از خارج كشور با تذكره قاچاقى وارد ايران شده‏اند و يك عده معدود آشوبگرند اينها! تمام مراجع اسلام، تمام علماى بلاد از اول تا آخر كه بر ضد اين شخص قيام كرده‏اند و آنطورى كه امروز اطلاع داده‏اند پنجاه وشش نفر از علماى تهران از رفتن به مسجد اعتراضاً به اين كارها، خوددارى كردند و اعلام كردند كه نمى‏روند به مسجد براى خاطر اعتراض براينها، اينها همه با تذكره قاچاقى از بيرون آمده‏اند! و اين عده آشوبگرند! اخلالگرند! علماى تهران علماى قم، علماى خراسان، علماى آذربايجان، علماى يزد علماى كرمان علماى همه جا، اينها يك مشتى آشوبگر هستند!!

محمدرضا، مصلحى كه ما را به دروازه تمدن بزرگ مى‏رساند!!!

آن كه آشوبگر نيست محمدرضاخان است! اين آشوبگر نيست! اين مصلح هست! اين دارد ما را به دروازه تمدن بزرگ وارد مى‏كند! اگر كسى اين كتابى كه براى ايشان نوشته‏اند - خودش كه عقلش نمى‏رسد كه بنويسد، اينها برايش مى‏نويسند، من نمى‏دانم حالا مطالعه هم كرده است كه بفهمد چه جفنگ‏هائى تو اين كتاب هست يا مطالعه هم نكرده اگر كسى اين كتاب را ببيند واقعاً خجالت مى‏كشد كه يك قلمى اينطور اينطور بى بندوبار، اينهمه اختناق اينهمه گرفتارى مردم، اينهمه كشتار اينهمه زدوبند اينهمه فروختن ملت به اجانب، اينهمه خيانت بر ملت مسلم ايران اينها را همه خدمتگزارى بخواند (آزادى است در ايران) يك آزادى‏اى كه هيچ كس نمى‏داند! هر كس اين كتاب را بخواند و از كره مشترى آمده باشد و اين كتاب را بخواند خيال مى‏كند كه اين يك مطلبى است كه همان طرز فكر افلاطون است. معلوم مى‏شود كه ايران يك عالم ديگرى است، يك عالمى ماوراى اين عالم است. اما وقتى كه بيايد در ايران وارد بشود و ببيند طرز حكومت ايران چه جور است و طرز حكومت شاه چه جور است آنوقت مى‏فهمد كه همه‏اش لاف و گزاف، بيخود گفتن، توى كتاب نوشتن هست. بخوانيد اين كتاب را، البته آن كسى كه نوشته آدم مطلعى هم بوده است، حالا نمى‏دانم خودش مطالعه كرده يا نكرده اما آن آدم، آدم مطلعى بوده كه نوشته لكن نشسته و از ماوراى طبيعت، از ماوراى اين عالم چيز نوشته. ايشان هم كه مى‏خواهند ما را، به دروازه تمدن بزرگ برسانند يعنى اين كار انجام شده است، ما در دروازه تمدن هستيم! الان ما وارد شهر ماوراى طبيعت هستيم! در تمدن بزرگ ما الان وارد هستيم! اما چه داريم؟ شما يك چيزى كه ما داشته باشيم، خودمان داشته باشيم، جز دروغ گفتن و گزافه كه از خودمان است، ماوراى ان ما چه داريم؟ جز اين جنايت‏چه داريم؟ جز آدم كشى، جز اختناق، جز دروغگويى، حتى مخبرين روزنامه با آن وضعى كه چهل، پنجاه سال است داشته‏اند، حالا اعتراض كردند كه ما را اينقدر وادار به دروغگويى نكنيد، مخبرين روزنامه‏ها، اينها

صحيفه نور ج 2 صفحه 54

اعتراض كرده‏اند كه اينقدر ما را به دروغگويى وادار نكنيد. اساتيد دانشگاه‏ها از قرارى كه گفته مى‏شود، اعتراض كردند كه ما نمى‏رويم سر اين كلاس‏ها و درس‏ها با اين وضعى كه شما پيش آورديد در دانشگاه‏ها، اينها هم لابد يك دسته از اوباش هستند!!

مخالفين ديكتاتورى در اصطلاح شاه مشتى اراذل بيگانه‏اند

اين علماى تهران كه الان بنا دارند كه از قرارى كه امروز اطلاع رسيده است كه اعتراضاً دست از جماعت بردارند و اين حوزه قم كه الان در حال تعطيل وانعطال است، اينها همه يك مشتى اوباش هستند كه از خارج مرز با تذكره‏هاى دروغى آمده‏اند در ايران! آذربايجانى‏ها همه‏شان كه همچو قيامى كرده‏اند كه بيسابقه تقريباً بوده است، همچو تعطيلى كردند كه بيسابقه بوده است، اينها هم يك مشتى اراذل بودند! يزدى‏ها هم همين طور، همه ايران، تمام ايران يك مشتى اراذل به اصطلاح اينها هستند كه اينها نمى‏فهمند چى چى مى‏گويند! در اصطلاح اينها هر كس كه مخالف با ديكتاتورى است، مخالف با كسانى است كه به اسلام دارند خيانت كنند، كسانى كه به اين ملت خيانت كرده‏اند، هر كه مخالف اينهاست يك مشت اراذلى است كه از خارج آمده!

ادعاى پوچ شاه در پشتيبانى ملت از او

الان هم با اين همه بساطى كه در ايران در آمده است و اينهمه مخالفتى كه از همه شهرها، سى و چند شهر، همه شهرهاى ايران بايد گفت، سى و چند شهر خوب دهاتش هم بوده است، از دهات هم مى‏گويند هست اين مطالب، الان هم با همه اين مسائلى كه اينها روبرو هستند، باز وقتى كه صحبت مى‏كنند ابداً از آن حرفهاى اول دست برنمى‏دارند، (تمام ايران با ما موافقند! تمام اصناف! همين ديشب اين مطلب بوده كه صدوبيست و چند رئيس صنف گفته‏اند. تمام اصناف تهران با شما وفادارند! و به انقلاب شاه و ملت راى دهند! و معترضند به اين آشوبگرها! به اين آشوبگرهااعتراض دارند واز دولت خواسته‏اند كه اينها را مجازات كنند!) اين صدوبيست و چند صنف خارج از ايرانند اينها يا تهرانند و بازار تهرانند؟ اگر تهران است و بازار تهران است، بازار تهران كه حالا مى‏گويند چهار روز است بسته است. حالا امروز را من اطلاع ندارم اما مى‏گويند چهار روز بسته بوده، اعتراض داشته‏اند، هياهو از بازار بلند مى‏شود. مبدا هياهو دانشگاه هست و بازار، دانشگاهى‏ها از خارج آمده‏اند؟ بازار تهران هم از خارج آمده‏اند؟ آن اصناف و صدوبيست و چند صنفى كه همه اظهار وفادارى كرده‏اند اينها زيرزمين، در زير زمين اينها هستند. ما در خارج نمى‏بينيم اينها راحلال زاده اينها را نمى‏تواند ببيند. اينها همه، همه موافقند!! همه سى و چند ميليون جمعيت ايران همه موافقند!! چند هزار، چند نفر معدود، اول كه مى‏گفتند به عدد انگشت هاى مثلاً انسان، كم كم يك قدرى زيادش كردند، حالا رسيده به چند هزار، دوسه هزار جمعيت كه با اينها مخالفند! ديگر چندين ميليون جمعيت همه موافق هستند!! اما اين جمعيت كجاست ما نمى‏دانيم، اين جمعيت در

صحيفه نور ج 2 صفحه 55

يزد است؟ در قم است؟ در تهران است؟ در مشهد است؟ آذربايجان است؟ كردستان است؟ اهواز است؟ اينها كجا هستند كه ماوراى اين جمعيتى كه الان در ايران موجود هست، هستند؟ جمعيتى كه در ايران الان موجود است، همه مى‏دانند، همه خبرگزارى‏هايى كه بايد اطلاع بدهند اطلاع دادند و گفته مى‏شود كه بيست و چند (بعضى‏ها 25 شهربعضى‏ها 33) شهر از شهرهاى ايران همه اعتصاب كرده‏اند، همه تظاهر كرده‏اند بر ضد شاه، در راديو هم هست. يك كلمه هم گفته شده است كه اينها، شاه يا دستگاه شاه از فلان طلبه كه من باشم مى‏بينند ولى من مى‏بينيد ولى من مى‏گويم تمامش زير سر خود اوست، تمام اين سى و چند شهر كه قيام كرده‏اند، با تحرك خود ايشان قيام كرده‏اند. دزد اگر بخواهد بگويد كه دست من را حاكم بريده است، بايد به او گفت نه خودت بريدى حاكم اجراى قانون مى‏كند، تو خودت دست خودت را بريدى، تو دزدى كردى و كسى كه دزدى بكند دستش به هدر مى‏رود.

سقوط حتمى شاه

تو فكر كن كه (اگر قوه تفكر براى تو ديگر باقى مانده باشد، سقوط خودت را به چشمت دارى مى‏بينى و قوه تفكر از دستت رفته) تو فكر كن كه در اين پنجاه سال بر اين ملت، تو و پدرت چه گذراندى، اين ملت از دست پدرت، بعد از آن از دست تو به آنها چه گذشته است. اينهمه داغ‏ها كه در دل اولياى اين مقتولين هست از آن زمان تا حالا، از زمانى كه در مسجد گوهرشاد آن جنايت را آن مرد جنايتكار كرد لعنه الله تعالى تا امروز كه با دست تو اين جنايات دارد اجرا مى‏شود، با اين ملت شما چه كرديد.

با اين هرزگى‏ها جلوى انفجار ملت را نمى‏توان گرفت

مى‏خواهيد انفجار نشود؟ ديگر يك كسى بايد باشد كه راس انفجار باشد و مردم را به انفجار وادار كند؟ اين خود به خود منفجر است اين ايران، ايران خود به خود منفجر است. مگر مى‏شود جلوى انفجار را با اين هرزگى‏ها گرفت كه گروه انتقام يك وقت درست مى‏كنند و كميته پيكار درست مى‏كنند و اين حرف‏هاى نامربوط؟ مجلسشان را وقتى كه مى‏روى گوش مى‏كنى حرف‏هاى اين چهار نفر بيچاره‏اى كه آنجا براى خاطر اينكه سال ديگر هم اينها مجلس بروند خودشان هم گفتند اين را كه سال ديگر هم اينها مجلس بروند ببينيد چه حرفها مى‏زنند، حتى وكيل خود آذربايجان مى‏گويد (اينها آذربايجانى نيستند، آذربايجانى كه با شاه مخالف نمى‏شود) پس اينها كجائى‏اند؟ تبريزى‏ها كجائى‏اند آقاى وكيل؟! آن وضع مجلس ما و آن انحطاطى كه پيدا شده است در مجلس، يك وقت مدرس توى مجلس هست، يك وقت هم اينها كه مى‏بينيد.يك وقت مدرس است كه مى‏ايستد و مقابل همه صحبت مى‏كند و مقابل رضاشاه مى‏ايستد، تا آخر نفس ايستاد بعد هم او را كشتند البته.

يك وقت هم اينها هستند كه براى خاطر اينكه يك روز ديگرى هم وكيل بشوند، حالا يك همچو حرف‏هايى مى‏زنند كه همه، هم خودشان مى‏دانند دروغ مى‏گويند هم ديگران مى‏دانند كه اينها دروغ

صحيفه نور ج 2 صفحه 56

مى گويند. معذالك مى‏گويند، براى جلب نفع خودشان، جلب رضايت رضاشاه محمدرضاشاه سخط خداى تبارك و تعالى را بر خودشان مى‏خرند. اين وضع مجلس ما، آن وضع قوانين ما، آن وضع احكام شرعى ما، آن وضع بازار ما، آن وضع نفت ما، آن وضع استقلال ما.

خدا مى‏داند كه بعضى از اين صاحب منصب‏ها گاهى همين جا قاچاقى پيش من مى‏آيند، چه خون دلى اينها دارند از اين مستشارهاى آمريكايى كه هر چند وقت يك دفعه يك جبهه‏هاى تازه‏اى مى‏آيد اينجا و با ما چه مى‏كند و چه معاملاتى اين نانجيب‏ها با اينها مى‏كنند.

چرا صاحب منصب‏هاى ما اينقدر بى‏عرضه‏اند؟

من نمى‏دانم، واقعاً براى من معماست كه اين صاحب منصب‏هاى ما چرا اينقدر بى‏عرضه‏اند، چرا اينها اينقدر بى عرضه هستند؟ چرا نشستند تو خانه‏شان تا اينطور تحميلات بر آنها بشود؟ چرا مستشارهاى آمريكايى را اجازه مى‏دهند كه با آنها اينطور رفتار كنند؟ چرا اين مردك را بيرونش نمى‏كنند؟ به ما مى‏گويند كه خوب اگر اين برود كى جاى اين بيايد به جايش؟ من گفتم اگر اين برود عبيدالله هم بيايد بهتر از او است براى اينكه هر كس بيايد حالا فكر مى‏كند. يك مقدار اين حالا كهنه كار شده و اواخر عمرش است و عصبى شده و ديوانه شده است و به هر جازند و مى‏كشد و نمى‏دانم به كجا مى‏رسد. اما اگر چنانچه او برود هر كه بيايد، هر كس را شما تصور كنيد بيايد، در اول امر تا يك مدت‏هايى مردم راحت هستند، اگر اين باشد يكساعت راحتى نيست، اگر اين برود هر كس بيايد مردم باز يك مدتى راحت هستند. خيال نكنيد كه حالا اگر اين رفت دنيا به هم مى‏خورد، هيچ چيز به هم نمى‏خورد. اين صاحب منصب‏ها كجا هستند؟ هى ارتشبد كذا و نمى دانم سپهبد كذا و سرلشكر كذا، حرف است اينها، مثل وكلا مى‏مانند، وكيل هستم!!! وكيل كجا و ملت! هر كدام از قول ملت حرف مى‏زنند. مرديكه خودش هست تنهايى، آنوقت گويد ما و همه ملت. آخر اين ملتى كه همه الان بر ضد اين مرديكه قيام كرده‏اند، اين ملتى كه مى‏بينند همه چيزشان را اين آدم از دست داده و برده و از بين برده است، اين ملتى كه مى‏بينند جوان‏هاى آنها را به فساد كشيده دخترهاى آنها را مى‏خواهد به فساد بكشد، اين ملت همه‏شان موافقند با اصل انقلاب؟! انقلاب شاه و ملت؟! باز هم خجالت نمى‏كشند مى‏گويند انقلاب شاه و ملت!! بگويند انقلاب آمريكا راحت كنند خودشان را، بگويند دستور آمريكا، انقلاب آمريكا، چه بايد كرد، همانطور كه خودش در يكى از نوشته‏هايش گفت كه خوب صلاح ديدند كه ما باشيم، آن متفقين صلاح ديدند كه ما باشيم عجالتاً، خدا لعنتشان كند اينها را كه همچو صلاحى براى ما ديدند.

حكومت نظامى و وحشت رژيم‏

الان قم حكومت نظامى است از قرارى كه گفته مى‏شود، تبريز حكومت نظامى است، مشهد

صحيفه نور ج 2 صفحه 57

حكومت نظامى است يا بدتر از نظامى، حكومت نظامى اينطور نيست كه، حكومت نظامى، يك نظامى هست كه يك نظامى مى‏آيد حاكم مى‏شود و بعضى رفت و آمدها و بعضى اجتماعات را جلو مى‏گيرد، اما بريزند تو خانه مردم، حكومت نظامى است؟ بريزند تو خانه مردم تفتيش كنند؟ همه محله‏هاى قم را مى‏گويند همين طور احاطه كرده‏اند و مشغول تفتيش هستند، دنبال اسلحه مى‏گردند. اينها از سايه خودشان مى‏ترسند بيچاره‏ها، خيال نكنيد اين اشتلم‏ها را هيچ (خيال)، هيچ خيال نكنيد اينها چيزى هستند، اينها الان از سايه خودشان مى‏ترسند. همچو خوف اينها را برداشته كه مثل گربه‏اى كه آن آخر ديگر به همه چيز حمله مى‏كند و با دست و پنجه و چه حمله مى‏كند از خوفش، اينها هم به آن مرتبه رسيده‏اند كه حالا با دست و پنجه و لگد و هر چيز هست مسلسل و تانك و توپ و اينها حمله مى‏كنند به مردم، به مردم بى دفاع، خانه‏هاى قم را مى‏گردند، گفتند در آذربايجان هم بنا دارند اين كار را بكنند، بايد همه ايران را اينها تفتيش بكنند، بايد همه ايران را اينها بگردند.

اساس انفجارات و انقلابات، خود شاه است.

تمام اينها با تحريك خود ايشان است، نه تحريك من. من هم يك طلبه‏اى هستم كه مثل ساير آقايان طلاب، مثل ساير آقايان شهرها من هم يك ناله‏اى مى‏كنم از دست اين، آن كه اساس مطلب است، آن كه اساس اين انقلابات است، آن كه اساس اين انفجارهاست خود اين آقاست، خود اين آدم است، اساس خود اين است، آن كه خيانت مى‏كند بايد اگر آمدند گفتند خيانت و داد و قال و آشوب دارند مى‏كنند خيانت مى‏كنند، نگويند محرك دارند. تو محركى، به خيانتت تحرك كردى مردم را، تو به اين مردم خيانت كردى مردم هم در مقابلش ايستادند و حرف مى‏زنند، حرف است. الان بيچاره‏ها چه بكنند، تو همه حيثيت اين مملكت اسلامى را از دست دادى و بردى و الان هم مشغول فعاليتى براى بيشتر از دست دادن و بردن.

مردم ديگر به تنگ آمده‏اند

مردم ديگر به تنگ آمده‏اند، مردم از جان خودشان هم به تنگ آمده‏اند، جوانش را مى‏كشند خودش باز مى‏آيد، قم آدم مى‏كشند باز توى محلاتش بچه و بزرگ و آنها حمله مى‏كنند براى اينكه از جانشان هم سير شده‏اند مردم. ديگر با اين وضع، با اين اساسى كه تو بنيان گذاشتى در اينجا، براى كى يك راحتى هست، يك راحتى يك روزه هست؟ يك راحتى يك ساعته هست تا اينكه يك زندگى داشته باشد؟ آخر، زندگى اينطور را مردم ترجيح مى‏دهند كه نباشد اينطورى، پس تقصير از خود توست و ديگر هم نمى‏توانى اصلاحش كنى. توبه تو پيش ملت پذيرفته نيست. ممكن است يك توبه حقيقى بكنى و مال مردم را دستشان بدهى و همه جنايات را جبران بكنى، خدا ممكن است، خدا بزرگ است بپذيرد اما ملت نمى‏پذيرد. ماها نمى‏توانيم توبه تو را بپذيريم، توبه تو مرگ است، توبه گرگ مرگ است. ديگر آن آخرى افتاده به اين كه دستور داده‏ام كه خيلى مردم را چيز نكنند، همين ديشب مى‏گفت كه

صحيفه نور ج 2 صفحه 58

(دستور دادم - كه - امر كه ديگر مردم را چيز)، اين همان توبه گرگ است كه مرگ است. تو حالا با يك راه ديگرى مى‏خواهى راه باز كنى براى جنايات، و الا تو ممكن نيست كه دست بردارى از جناياتت. كسى كه اعصابش اينطور خرد شده و خراب شده مى‏بيند همه ملت با او مخالف هستند، ارباب‏ها هم، مى‏ترسد كه اگر ملت مخالفتشان طول بكشد، آنها هم دستشان را از سرش بردارند و خدا مى‏داند كه اگر يك روز دستش را اين آمريكاى خبيث از سر اين بردارد، اين را هيچ برايش نمى‏گذارند بماند، همان اطرافيانش هم خواهند خورد او را.

هيچ اسلحه‏اى با ايمان و قيام ملت نمى‏تواند مقابله كند

ولى حالا ملت چه بكند؟ مستشارهاى خارجه ريختند به اينجا و همه چيز دست آنها هست، قدرت دست آنهاست ملت ضعيف است. اين اشخاصى كه از حقوق بشر هى دم مى‏زنند، همين‏ها ملت ما را به اينطور گرفتارى كشاندند. چه بكند يك ملت ضعيفى كه اسلحه ندارد؟ - چيز ندارد - ولى هيچ اسلحه‏اى با ايمان نمى‏تواند مقابله بكند. هيچ اسلحه‏اى با قيام ملت نمى‏تواند مقابله بكند. امروز همه اسلحه‏ها نمى‏توانند مقابله كنند با قيام مردم، هر چه بكشند باز نمى‏توانند. اين مصيبت‏ها كه مى‏بينيد كه همه شهرها الان گرفتار هستند، هر روزى يا گرفتار پليسش هستند يا گرفتار جندى‏ها و لشگرى‏ها هستند با تانك و توپ و مسلسل، يا گرفتار يك دسته‏اى هستند كه مى‏آيند تظاهر مى‏كنند و زنده باد و جاويد باد مى‏گويند و توى خانه بعضى مراجع مرديكه رفته و تفنگش را كشيده و چه كرده كه من همه شما را مى‏كشم اگر نگوييد جاويد كذا، آنها هم نگفتند و به او چه كردند از قرارى كه شنيدم، اينها گرفتار اينها هستند كه بايد جاويد كذا بگوييد. مگر با گفتن جاويد، جاويد مى‏شود؟ گذشت ديگر مطلب، برود سراغ كارش، اگر بتواند جانش را از دست اين ملت نجات بدهد، يواشكى فرار كند. بيخود برنامه حركتش را به خارج از كشور لغو كرد به خيال اينكه خودش در دست بگيرد قدرت را، آدمكشى را خودش در دست بگيرد، نبادا جا را خالى كند ديگرى بيايد جايش، چه بروى چه نروى تو ديگر رفتنى هستى بيچاره و خودت اين كار را كردى، ما اين كار را نكرديم، ملت اين كار را نكرد، تو اين كار، اساس را تو درست كردى. اگر يك حكومت صحيح بود، يك قدرت صحيح بود و يك مجرى قدرت صحيح بود و دلسوز ملت بود، اسلامى بود، ممكن بود اين مسائل پيش بيايد؟ ممكن بود تظاهرى بر خلافش بشود؟ امكان نداشت چنين چيزى، پس اينكه مى‏بينيد كه همه يكدل و يك جهت تظاهر بر ضدتان مى‏كنند، بدان كه زير سرخودت است اين مسائل، تو اين كارها را كردى.

در همه مصيبت‏ها بشارت پيروزى ملت هست‏

اينها مصيبت‏هاى ماست و بشارت‏ها، در همه اينها بشارت، بشارت پيروزى ملت، بشارت قطع ايادى اجانب ان شاءالله، بشارت قطع اين دودمان و رفتن اينها از اين مملكت يا از اين عالم، اينها همه بشارت است و مردم بايد قوى، دلخوش، بى‏هراس باشند.

صحيفه نور ج 2 صفحه 59

اسلام از اول بر ضد شرك، كفر و بى‏عدالتى قيام كرده‏

هر انقلاب اسلامى در آن يك مطلبى هست، در آن يك كشتنى هست، يك ناراحتى هست - همچو نيست كه - خوب اسلام را ما بايد ببينيم اولش چه جور به دست آمد، اين اسلام، اين پيغمبر اكرم (ص) آنوقتى كه اجتماعات را درست كرد و توانست قيام بكند بر ضد شرك و كفر و بى‏عدالتى‏ها، با چه مصيبت‏هايى گرفتار بود، چه جنگ‏هايى كرد و چه كشتارهايى داد و خودش چه زحماتى كشيد و چه جراحاتى برداشت. اسلام از اول وقتى زاييده شده است، آن روزى كه اعلام شد به اينكه حالا ديگر بايد قيام كرد در مقابل اينها، از آن روز برنامه‏اش اين بود كه بزند و بكشد و كشته بشود براى اصلاح حال جامعه، براى اينكه اين دزدها و اين خيانتكارها را قطع اياديشان را بكند، قطع حياتشان را بكند، اينها مضر به جامعه هستند، اين باغدارها و اين كاروان‏دارهاى قريش مضر به جامعه هستند، اينها بايد از بين بروند. از اول اسلام وضعش اين بوده، وقتى دست من و شما رسيده، اسلام درآمده به اين صورت كه جز مطالعه كتاب كار ديگر نمى‏كنيم و كار ديگر هم نمى‏گوييم بكنند.

به داد حوزه نجف برسيد

خدا مى‏داند كه من براى حوزه‏ها متاسفم، من براى حوزه نجف متاسفم، آقا حيثيتش را دارد از دست مى‏دهد حوزه نجف، حيثيت را پيش مسلمين دارد از دست مى‏دهد، من متاسفم براى اين اشخاصى كه نيستند، من براى يك حوزه متاسف هستم، يك حوزه هزار ساله و هزار و چند صدساله دارد حيثيتش را از دست مى‏دهد. شما ملاحظه كنيد در تمام اين صحبت‏هايى كه در ايران هست از اول تا آخر برويد مطالعه كنيد، تمام اعلاميه هايشان را مطالعه كنيد، اعلاميه چه جناح متدين، چه جناح روشنفكر، چه جناح اهل علم، برويد مطالعه كنيد، اسمى از نجف ديگ نيست، نجف منسى است، يك قدرى به داد اين نجف برسيد شما آقايان.

حوزه قم حوزه زنده است، كشته مى‏دهد، مى‏كشد، كشته مى‏دهد، عرض مى‏كنم كه اگر بتواند مى‏كشد، الان هم در تحت فشار هست و معذالك زنده است، معذالك ايستاده است. طلبه قم ايستاده است، قمى ايستاده است، ملت قم ايستاده است، كتك مى‏خورد و ايستاده است. طلبه قم كشته مى‏دهد و ايستاده است و لهذا زنده است، اصلاً در اذهان مردم قم است هر چى هست و من براى نجف متاسفم. من قمى هستم اما براى نجف متاسفم. ما علاقه داريم به همه اينها، ما علاقه داريم به يك همچو حوزه هزار و چند صد ساله، نگذاريد اين حوزه از بين برود، نگذاريد اين حوزه منسى بشود.

به قيامتان سازمان دهيد

بايد حالا كه ايران قيام كرده است و خداوند توفيق بدهد به آنها بايد نظام داشته باشد، بى نظام نبايد باشد. روابط بايد باشد بين حوزه قم، حوزه تهران و همه شهرستان‏ها روابط مى‏خواهد، سازمان بايد بدهيد به اين قيام، متفرقات نباشد، سازمان داشته باشد كه اگر يك روزى قم ايستاد، تمام ملت بايستد، متفرق نباشد، جناح‏ها همه با هم بشوند.

صحيفه نور ج 2 صفحه 60

جناح‏ها بدون روحانيت يك شاهى ارزش ندارند

اين اشتباه هست كه بعض جناح‏ها از قرارى كه امروز به من كاغذ بعضى از آقايان رسيد اينها ديگر از روحانيت صحبت نمى‏كنند، نمى‏فهمند اينها، اينها نمى‏دانند كه بى روحانيت يك شاهى اينها ارزش ندارند. اگر چنانچه دست ناپاكى در كار نباشد و اينها را وادار نكند به اينكه در نوشته‏هايى كه مى‏نويسند روحانيت را ساقط كنند و اگر مقصود اين نباشد كه جناح‏ها با هم مختلف بشوند و متشتت بشوند و از راه بى فهمى باشد، بى ادراكى باشد و هواى نفس باشد، اصلاح كنند خودشان را، تمام جناح‏ها با هم بشوند، سازمان واحد باشد، يك حزب الهى در مقابل حزب رستاخيز، حزب خدا، حزب‏الله، همه با هم باشيد، همه باهم صحبت كنيد همه با هم قيام كنيد، همه با هم قعود كنيد. هر دسته‏اى عليحده و آن براى خودش، آن براى خودش، غلط است امروز. روحانيين با آنها، آنها با روحانيين، دانشگاهى با شما شما با دانشگاهى، بازارى با همه، كارگر با همه.

مصيبت مشترك است، همه با هم قيام كنيد

همه شما يك مصيبت داريد، همه گرفتار يك مصيبت هستيد. مصيبت، مصيبت مشترك است. همه مصيبت زده هستيم. يك امرى نيست كه اختصاص به روحانيت داشته باشد، اختصاص به احزاب داشته باشد يا اختصاص به دانشگاهى داشته باشد. اين مطلبى نيست كه اختصاص داشته باشد، اگر نفت را مى‏برند، نفت همه را دارند مى‏برند، اگر يك مشت آهنپاره بيخود وارد مى‏كنند در مملكت، براى همه هست اين مصيبت، اگر مستشارهاى آمريكا را در اينجا مى‏آورند، اين مصيبت براى همه هست، براى يكى و دو تا نيست، اگر پايگاه براى آمريكا درست مى‏كنند، اين براى همه هست، اگر خيانت به ما مى‏كنند، خيانت به ملت مى‏كنند، خيانت به همه است. همه دست به دست بدهيد، عليحده هر كس براى خودش يك سازى بزند، اين غلط است، اين شكست است. بايد سازمان داده بشود به اين قيام با اين نهضتى كه الان بالفعل موجود است، بايد عقلاى قوم سرهاى قوم سازمان بدهند به اين، يعنى روابط پيدا بشود بين همه جناح‏ها، همه شهرستان‏ها بايد با هم روابط داشته باشند، بايد، مجالس در روز واحد باشد. يكى از اقسام روابط كه من سابق مى‏خواستم در قم ايجاد بكنم و نگذاشتند ايجاد بشود - خداوند اصلاحشان كند انشاءالله من بنابر اين گذاشتم كه در تمام ايران، يك روز تعطيل، يك روز اجتماع باشد، اجتماع اهل علم يعنى فرض كنيد روز شنبه يا شب شنبه تهران يك اجتماع اهل علمى باشد، خراسان اجتماع اهل علمى باشد، فلان ده هم اجتماع اهل علمى باشد، فلان جا هم چه باشد، اين يك سازمان بود، نگذاشتند، نفهميدند.

حالا آقايان بيدار بشويد، ملتفت باشيد، دشمن شما حالا هم قوى است، حالا با چاقو آمده به ميدان، حالا با تانك آمده به ميدان حالا - عرض بكنم كه با مسلسل آمده به ميدان، لكن نترسيد از

صحيفه نور ج 2 صفحه 61

اين مسلسل‏ها، مسلسل‏ها چيزى نيستند، شما حقيد، حق با شماست، خداوند تعالى با شماست، سازمان بدهيد به اين، نهضتى كه الان در ايران پيدا شده است، روابط بايد با هم باشد. آقايان علما با همه جناح‏ها، همه جناح‏ها با آقايان علما، همه ملت با هم سازمان داشته باشد. سران قوم در يك وقت معين اجتماع داشته باشند با هم كه اگر يك روزى يك كلمه‏اى فرض كنيد از يك جايى صادر شد، تمام با هم يك كلمه باشند، يك حركت باشند اهالى ايران. مژده مى‏دهم به همه جناح‏هايى كه در ايران براى اسلام، براى احقاق حق قيام كردند كه (ان الصبح لقريب) نزديك است انشاءالله.

براى رسيدن به پيروزى، هواهاى نفسانى را بكشيد و همه با هم باشيد

شما پيروزيد انشاءالله اما به شرط اينكه عوامل مختلف در كار نباشد، به شرط اينكه هواهاى نفسانى، اين براى خودش بكشد و آن براى خودش بكشد، اين نباشد در كار. همه با هم برادريم، من يك طلبه هستم، تو هم يك آقا هستى، آن هم يك كاسب هست، آن هم يك دانشگاهى هست، آن هم يك دكتر هست، آن هم يك مهندس هست آن هم يك روشنفكر هست، همه ما با هم مصيبت واحده داريم، همه با هم بايد بنشينيم و شيون كنيم.

خداوند انشاءالله به همه جناح‏ها توفيق بدهد، به همه سلامت بدهد. خداوند انشاءالله قطع ايادى اجانب را از مملكت اسلامى بكند و از همه ممالك اسلامى بكند

والسلام عليكم و رحمه‏الله و بركاته


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها