پاسخ به:بانک مقالات مدیریت دولتی
جمعه 8 اردیبهشت 1391 12:07 PM
4 : چشم انداز مديريت دولتي بهار 1389; 1(1):69-85. |
رابطه ميان هوش عاطفي و سبک مرجح رهبري مديران |
لاجوردي سيدجليل,جمالي نظري آرزو* |
* دانشکده مديريت و حسابداري، دانشگاه شهيد بهشتي |
مطالعه حاضر با هدف تبيين رابطه ميان هوش عاطفي و سبک رهبري مديران تدوين شده است. ضرورت پژوهش از آنجايي نشات مي گيرد که توانايي رهبران در درك و مديريت هيجانات خود و ديگران، سبب افزايش مشاركت و تعهد کارکنان، بهره وري و در نهايت رضايت بيشتر مشتريان مي شود، از اينرو مي توان از هوش عاطفي به عنوان عامل اساسي موفقيت ياد کرد. براي اين منظور، جامعه آماري تحقيق حاضر، متشکل از مديران ارشد وزارت مسکن و شهرسازي است. نتايج نشان دهنده آن است که رابطه مثبت و معناداري ميان هوش عاطفي و سبک رهبري مشارکتي و در مقابل رابطه منفي و معناداري ميان هوش عاطفي و سبک رهبري آمرانه وجود دارد. ليکن، رابطه معناداري ميان هوش عاطفي و سبک رهبري حمايتي يافت نشد. همچنين بين هوش عاطفي و سبک رهبري مشاوره اي رابطه مثبت ضعيفي وجود دارد. در بررسي رابطه ميان متغيرهاي جمعيت شناختي و هوش عاطفي، رابطه معناداري ميان جنسيت، تحصيلات، سن و هوش عاطفي به دست نيامد و در مقابل رابطه مثبت و معناداري ميان سنوات خدمت و هوش عاطفي يافت شد. همچنين با استفاده از مدل رگرسيون چندگانه آشکار شد که 23% تغييرات رهبري آمرانه، 12% تغييرات رهبري مشاوره اي و 25% تغييرات رهبري مشارکتي به واسطه هوش عاطفي تعيين مي شود. |
كليد واژه: هوش عاطفي، رهبري آمرانه، رهبري حمايتي، رهبري مشاوره اي، رهبري مشارکتي |
نسخه قابل چاپ |