پاسخ به:بانک مقالات تاریخ
شنبه 16 اردیبهشت 1391 10:18 PM
7 : گنجينه اسناد زمستان 1389; 20(4 (پياپي 80)):96-122. |
مقايسه تحليلي خاطره نگاري با تاريخ شفاهي |
نورايي مرتضي,ابوالحسني ترقي مهدي* |
* دانشگاه اصفهان |
خاطره، از جمله مواد و مصالح مورخ در تحقيق تاريخي و همچنين، بنياد تاريخ شفاهي، به عنوان روشي متفاوت در تاريخ نگاري، مي باشد. خاطره نگاري با شيوه ها و قالب هاي مختلف، سابقه اي طولاني در تاريخ فرهنگ و ادب ايران دارد. در سال هاي اخير، به دلايل متعدد، در ميان طيف وسيعي از رجال و شخصيت ها، سنت قديمي خاطره نويسي در اشکال گوناگون آن، رواج يافته است. از سوي ديگر، فرآورده هاي روش علمي تاريخ شفاهي، به عنوان يکي از جديدترين روش هاي گردآوري داده هاي تاريخي موردنياز مورخان و محققان تاريخ، جامعه شناسي و روان شناسي، رو به افزايش نهاده است. در اين ميان، برخي، عنوان تاريخ شفاهي را بر انواعي از خاطرات نيز اطلاق مي نمايند. بنابراين، شناخت خاطره، خاطره نويسي و تاريخ شفاهي، به منظور بررسي تطبيقي و مقايسه تحليلي اين دو، ضرورت دارد. پرسش کليدي، اين است که آيا اطلاق عنوان تاريخ شفاهي بر انواع خاطره (خودنگاشت، ديگر نگاشت، مکتوب و شفاهي) از نظر علمي صحيح است؟ اين، در حالي است که خاطره نويسي و تاريخ شفاهي از ابعاد ماهيتي، ساز و کار و کارکرد، تفاوت هاي اساسي با يکديگر دارند. اين مقاله، بر آن است تا با ارايه تعاريف رايج خاطره، خاطره نگاري و انواع آن، به تشريح کارکردها و مقايسه ويژگي ها، تمايزها و تفاوت هاي خاطره نگاري با تاريخ شفاهي، بپردازد. افزون بر اين، اشاره کوتاهي هم به حافظه، به عنوان ظرف خاطره شده است. |
كليد واژه: حافظه، خاطره، خاطره نگاري، زندگينامه، روايت، تاريخ شفاهي |
نسخه قابل چاپ |