پاسخ به:بانک مقالات تاریخ
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391 5:01 PM
2 : تاريخ نامه ايران بعد از اسلام (نشريه دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تبريز) بهار و تابستان 1390; 1(2):25-42. |
تاثير متقابل نقاشي چيني و ايراني در عصر مغول |
پرغو محمدعلي* |
* گروه تاريخ، دانشگاه تبريز |
بعد از استيلاي لشکر چنگيز بر بلاد اقوام اويغور و منحل شدن اين طايفه در تاتارها، سبک نقاشي مانوي – اويغوري توسط مغولان در چين منتشر و رايج شد و ذوق و سليقه استادان اين سرزمين متمدن که خود نيز به اين فن علاقمند و در آن مهارت داشتند، در آن اثر کرد و به تدريج سبک نقاشي ايراني – مانوي پس از گذشتن از دست هنرمندان اقوام اويغور و مغول، در چين به عنوان سبک خاصي شناخته شد و همين سبک نقاشي است که در عهد ايلخانان مغول توسط هنرمندان چيني با بهره مندي از روش ها و سنت هاي هنري نقاشي چيني، دوباره در راستاي مبادلات فرهنگي و هنري به ايران برگشت و به عنوان «سبک چيني» مشهور گرديد. علت عمده اين امر نيز عزيمت برخي از هنرمندان چيني به امر ايلخانان، به ايران بود. در نتيجه اين امر و رفت و آمد مردم ايران به چين به تدريج نقاشي سبک چيني در ايران انتشار يافت. بر اثر نفوذ هنري نقاشان چين و استفاده از کاغذ، قلم و مرکب چيني و شکل و شيوه رنگ آميزي و ترکيب خطوط و ترسيم صورت بعضي حيوانات و پديده هاي ذي روح که در ميان فرهنگ و هنر مسلمين سابقه نداشته، مثل اژدها و بعضي از حيوانات افسانه اي ديگر، به تدريج اجزاي و عناصر جديدي در نقاشي ايراني داخل شد و در تصاوير خلق شده، نقش صورت هاي مغولي با چشم هاي بادامي و گونه هاي برجسته معمول گرديد و اين اختلاط و تاثير و تاثرات سبک نقاشي چيني و ايراني در يکديگر، به ويژه در عهد تيموريان در قالب «مکتب هنري هرات» به اوج خود رسيد. |
كليد واژه: ايران، چين، هنر، نقاشي، مغول، مکاتيب هنري |
نسخه قابل چاپ |