پاسخ به:بانک مقالات تاریخ
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391 4:35 PM
: تاريخ ايران (پژوهشنامه علوم انساني) زمستان 1387; -(59/5):139-170. |
نخستين دريافت هاي ايرانيان از تمدن جديد و تاثير نظري و عملي آن در الگوي نوسازي اميرکبير |
منصوربخت قباد* |
* گروه تاريخ، دانشگاه شهيد بهشتي |
ظهور تمدن جديد در اروپا و انتشار آن به ماوراي اروپا از مجراي استعمار، به اجبار نوسازي را بر جوامع شرقي و از جمله ايران، تحميل کرد. اما نوسازي اجباري به جاي تاسيس تمدن جديد به دوگانگي و التقاط تمدني منجر شد. رفع اين نقيصه جز با نوسازي اختياري و انتقال کامل تمدن جديد ممکن نبود. اما، انتقال تمدن جديد بدون الگو و طرح معين نظري و عملي ممکن نمي شد. يافته هاي اين تحقيق نشان مي دهد که اميرکبير از کليت تمدن جديد درک و تصوير ذهني مشخصي داشت و اقدامات نوسازانه او بر اساس الگو و طرح معيني در نظر و عمل آغاز و هدف اصلي او تاسيس تمدن جديد بود. اما، شکست اقدامات او نه به دليل مشکلات و نقايص شناختي و ادراکي از تمدن جديد، بلکه، به علت غلبه مدافعان شرايط و مناسبات جاري و مخالفت آنان با اصلاحات و نوسازي همه جانبه بود. |
كليد واژه: الگوي نوسازي، تمدن جديد، تفکر جديد، ميرزا نقي خان اميرکبير، پطر کبير |
نسخه قابل چاپ |