پاسخ به:بانک مقالات تاریخ
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391 4:34 PM
7 : تاريخ ايران (پژوهشنامه علوم انساني) تابستان 1388; -(3 (پياپي 5/61)):151-179. |
تاثير تمرکزگرايي بر اقتصاد سياسي عصر پهلوي اول |
يزداني سهراب,شجاعي ديوكلائي سيدحسن* |
* دانشگاه شهيد بهشتي |
تحولات سياسي ايران، پس از جنگ جهاني اول شرايطي را رقم زد که ايجاد تمرکز سياسي را به مهم ترين ضرورت جامعه ايران تبديل کرد. تحقق اين امر نيازمند ايجاد نهادها و فراهم کردن ابزارهايي چون ارتش، نظام هاي اداري و آموزشي جديد و شبکه حمل و نقل بود. انجام چنين کارهايي نياز به صرف هزينه هاي زياد داشت. به همين دليل حکومت ناچار بود براي تامين هزينه ها، منابع اقتصادي کشور را در اختيار بگيرد و به سياست گذاري اقتصادي بپردازد. ماهيت خودکامانه حکومت انجام چنين کاري را آسان مي کرد. در چنين وضعي، اگر چه حکومت مي توانست سياست هاي اقتصادي را در راستاي تامين منابع مالي مورد نياز خود بکار گيرد. اما وابستگي اقتصاد ايران به بازار جهاني نظام سرمايه داري، و تاثيرپذيري اقتصاد ايران از تحولات بازار جهاني موجب مي شد تا حکومت به تنها عامل تصميم گيرنده در سياست هاي اقتصادي تبديل نشود. گرايش به صنعتي سازي در دوره رضاشاه تحت تاثير همين عامل بوده است. |
كليد واژه: تمرکزگرايي سياسي، اقتصاد سياسي، پهلوي اول |
نسخه قابل چاپ |