پاسخ به:بانک مقالات تاریخ
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391 4:33 PM
4 : تاريخ ايران (پژوهشنامه علوم انساني) تابستان 1388; -(3 (پياپي 5/61)):73-100. |
تاثيرپذيري و نقد ابن خلدون از مسعودي |
سالاري شادي علي,صفايي صفي اله |
مقدمه ابن خلدون دربردارنده آرا و انديشه هاي عميق و افکار ابتکاري و نبوغ آميز است. اما چون ابن خلدون مقدمه را بر اساس واقعيات سامان داد، در تحليل و بررسي هاي خود از آرا و بينش هاي پيشينيان، بي نياز نبود. در اين راستا ابن خلدون در کتاب مقدمه با تعريف و تمجيد از مسعودي تا آنجا پيش رفت که در مواردي کار خود را تالي کار مسعودي شمرد و آن را الگو خواند و تحت تاثير آن قرار گرفت. مساله اين است که چرا ابن خلدون در ميان مورخان پيشين مسلمان، مسعودي را به عنوان الگو معرفي کرده است؟ چرايي اين مساله به کدامين ويژگي کاري و يا فکري مسعودي باز مي گردد؟ از ديگر سو، ابن خلدون در مواضعي، بر عکس آن تحسين، به سختي از مسعودي انتقاد و حتي مطالب او را رد کرد. عجالتا بايد گفت در مجموع ساختار کتاب مروج الذهب به خصوص سياحت هاي مسعودي و مباحث جغرافيايي آن که خود پايه و اساس مطالب تاريخي او شد، موجبات اين شيفتگي را فراهم کرد. انتقادها نيز بيشتر متوجه آن دسته از موارد است که در قاموس مباحث علم عمران او نمي گنجد. گذشته از آن دو، گاهي موضوعات مشابه مورد توجه هر دو در تحليل و بررسي رويکردهاي متضادي مي يابند. اين نيز از يک سو به ترکيب پيچيده کتاب مقدمه و مروج الذهب و از سوي ديگر به تفاوت و تضاد ديدگاه هاي آن دو باز مي گردد. |
كليد واژه: ابن خلدون، مسعودي، مقدمه، نقد تاريخي |
نسخه قابل چاپ |