پاسخ به:مقالات زبان های خارجی
جمعه 1 اردیبهشت 1391 6:50 PM
2 : پژوهش زبان هاي خارجي پاییز و زمستان 1382; -(15):19-29. |
جويس و منطق مكالمه رويكردي «باختيني» به اوليس جيمز جويس |
مقدادي بهرام,بوباني فرزاد |
ميخاييل باختين از بزرگترين نظريه پردازان در حوز? نقد ادبي به ويژه در زمين? رمان به شمار مي آيد. وي با معرفي مفاهيمي همچون منطق مکالمه، چند صدايي و عنصر کارناوالي در نظري? ادبي خود، توانست از منظري کاملاً نو به رمان بنگرد. آراء و عقايد وي در باب رمان چندآوايي – که از مشخصه هاي اصلي آن تعدد صداها و آگاهي هاي شخصيت ها است – و ديدگاه ويژ? او در مورد کارناوال، و عنصر خنده و نيروي زايند? نهفته در اين پديده ها، ابزارهايي مناسب در اختيار خواننده قرار مي دهد، تا وي بتواند به خوانشي ژرف از اين ژانر ادبي دست يابد. با بکارگيري و تکيه بر اين مفاهيم است که مي توان از رمان اوليس اثر جيمز جويس، که به زعم بسياري، بزرگترين رمان قرن بيستم است، برداشتي نو را انتظار کشيد. کثرت صداها و آگاهي هايي که در اين رمان هر يک جهان بيني خاص خود را ارائه مي کنند و همچنين استفاد? جويس از تکنيک جريان سيال ذهن و تک گويي دروني، اين اثر را بي گمان در فهرست رمان هاي چند آوايي قرار مي دهد. بعلاوه، وجود تشابهات فراوان بين جويس و رابله – که از نظر باختين عناصر کارناوال و خنده را در ادبيات جاودان نمود – بررسي حضور اين عناصر را در رمان ذاتاً کميکِ جويس، هموارتر مي سازد. اين نوشته سعي بر آن دارد که پس از معرفي رمان جويس و نيز تعريف و تشريح آراء و نظريات باختين، به رديابي دو مفهوم محوري تفکر وي، يعني چندآوايي و عنصر کارناوالي در اوليس بپردازد. |
كليد واژه: |
نسخه قابل چا |