پاسخ به:مقالات زبان های خارجی
جمعه 1 اردیبهشت 1391 6:27 PM
6 : پژوهش زبان هاي خارجي بهار 1384; -(23):79-92. |
جهانبيني رئاليسم |
معتمدي آذري پرويز* |
* دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات |
در ادبيات نوين، كه همزمان با آغاز دوره واقعگرايي است، ناهنجاري و بلاهت به عنوان نمونههايي از وضع بشر نشان داده ميشود. ادبيات واقعگرا يا رئاليسم، ادبيات نوين عصر حاضر است، كه سعي در نماياندن واقعيت دارد. واقعگرايي تنها يك سبك ميان سبكهاي ادبي ديگر نيست، بلكه زيربنايي است براي ساير سبكهاي ادبي كه به گرايشهاي گوناگون قابل تفكيكاند، براي نمونه: واقعگرايي به سبك كافكا، با مجازي كردن واقعيت، ايجاد ترس و دلهره و سعي در بيان و القاي مفهوم پوچي. يا واقعگرايي به سياق توماس مان، كه در عين توجه به مردم و حفظ جايگاه بورژوازي و شخصي نويسنده، به اوضاع نابسامان بشري با ديدي انتقادي مينگرد. يا سبك گوتفريد بن يعني به هيچ گرفتن مردم و يا سبك برتولدبرشت، كه در همنوايي با جبهه سوسياليسم و پيوستن به آن خود را مينماياند. |
كليد واژه: |
نسخه قابل چاپ |