پاسخ به:بانک مقالات حقوق
یک شنبه 24 اردیبهشت 1391 2:30 PM
4 : مقالات و بررسيها بهار و تابستان 1383; 37(دفتر 75 (2)):61-72. |
آيا غزالي مخالف فلسفه است؟ |
گنجي محمدحسين* |
* دانشكده الهيات دانشگاه شهيد چمران اهواز |
رابطه دين و فلسفه همچنين نسبت نقل و عقل، از مسايل مهمي است كه از ديرباز ذهن متفكران اديان مختلف را به خود مشغول كرده است. انديشمندان مسلمان نيز از اين امر مستثنا نبوده و در اثار خود به اين مطلب پرداخته اند. درفرهنگ مسلمانان مشهور آنست كه متكلمان به اين دليل كه مباني فلسفه را معارض با شريعت مي دانسته اند، با فلسفه مخالف بوده اند. بارزترين چهره مخالف فلسفه را ابوحامد غزالي، انديشمند بزرگ قرن 5 قمري مي دانند كه با نوشتن تهافت الفلاسفه، ظاهرا بزرگترين لطمه را به فكر فلسفي درعالم اسلام وارد كرده است. دراين مقاله، به روشي تطبيقي و با توجه به سير تاريخي مساله مورد بحث، آراء و مباني غزالي با فارابي و ابن سينا از فيلسوفان مقدم بر او، و ابن رشد از فيلسوفان قرن 6 قمري و از معروف ترين معارضان او، و طباطبايي از فيلسوفان معاصر، مقايسه گرديده و نشان داده شده كه مخالفت غزالي و ديگر متكلمان - با فلسفه، در حقيقت مخالفت با آراي معيني از فلسفه، و نه خود فلسفه بوده است. بنابراين مخالف شمردن وي با فلسفه چندان درست به نظر نمي رسد. |
كليد واژه: |
![]() |
نسخه قابل چاپ |