پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391 10:54 AM
5 : پژوهشهاي جغرافياي انساني (پژوهش هاي جغرافيايي) تابستان 1390; 43(76):67-84. |
نقش فقر اجتماعي و اقتصاد روستايي بر تخريب محيط زيست (مطالعه موردي: مرتع مميزي شده شوررود، بخش شيب آب شهرستان زابل) |
شريفي نيا زهرا*,مهدوي حاجيلويي مسعود |
* گروه جغرافيا و برنامه ريزي شهري، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد زابل |
فقر روستايي به واسطه فشار بر منابع محيطي و بهره برداري غيراصولي و ناپايدار از اين منابع، موجب تشديد تخريب محيط زيست مي شود و بحران هاي زيست محيطي نيز به واسطه تحليل و از بين بردن منابع مورد استفاده روستاييان، بر شدت فقر آنان مي افزايد. هدف از اين تحقيق، بررسي نقش فقر اقتصادي و اجتماعي روستايي بر تخريب محيط زيست در مرتع مميزي شده شوررود در بخش شيب آب شهرستان زابل است. روش تحقيق بر اساس هدف آن، کاربردي است، و داده هاي مورد نياز از طريق روش کتابخانه اي و ميداني جمع آوري شده اند. در روش ميداني ابزار گردآوري اطلاعات پرسشنامه و واحد آماري، سرپرست خانوار (بهره بردار روستايي) است. بدين منظور، تاثير عملکرد مستقيم و غيرمستقيم انسان بر تخريب محيط زيست (مرتع) ناشي از فقر اقتصادي و اجتماعي بهره برداران روستايي، بررسي شده است. نتايج تحقيق نشان مي دهد که پايين بودن متوسط درآمد سرانه خانوارهاي روستايي، بازدهي پايين مرتع و عدم دسترسي به فرصت هاي شغلي، عامل فقر اقتصادي و سطح پايين تحصيلات خانوار روستايي و بالا بودن بعد خانوار، عامل فقر اجتماعي روستاييان استفاده کننده از مرتع بوده است. اين عوامل سبب شده اند تا روستاييان از يک طرف با عملکرد غيرمستقيم براي تامين ضروريات زندگي، به نگهداري بيش از حد دام در فضاي محدود مرتع بپردازند؛ و از طرف ديگر با تاثير مستقيم خود از طريق بوته کني که مي تواند در به تاخير انداختن فرسايش خاک و افزايش طول عمر مرتع مفيد باشد، باعث شدت تخريب پذيري مرتع گردند. به طور کلي، فقر اقتصادي و اجتماعي روستاييان (مرتع) از طريق عملکرد مستقيم (بوته کني به منظور تامين سوخت، فروش و ايجاد آغل) و غيرمستقيم انسان (نگهداري دام مازاد بر ظرفيت مرتع) سبب تخريب محيط زيست شده است. |
كليد واژه: فقر، اقتصادي، اجتماعي، تخريب، محيط زيست، مرتع |
نسخه قابل چاپ |