پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391 10:52 AM
12 : پژوهشهاي جغرافياي انساني (پژوهش هاي جغرافيايي) زمستان 1390; 43(78):221-236. |
اصل تماميت ارضي از ديدگاه جمهوري اسلامي ايران |
زارعي بهادر*,ذكي ياشار |
* دانشكده جغرافيا، دانشگاه تهران |
در جهان كنوني، سرزمين، پهنه اي جغرافيايي است با مرزهاي پيراموني مشخص كه جنبه حقوقي حاكميت را بدنه و ساختاري جغرافيايي مي بخشد. امروزه، حفظ استقلال و تماميت ارضي و مرزي کشورها به عنوان يک اصل جهاني مورد توجه و تاکيد قرار گرفته است. سازمان ملل، حقوق بين الملل و قانون اساسي کشورها، مهمترين منادي چنين نگرشي هستند. هر چند به نظر مي رسد در قرن بيست و يک، سازه حکومت و قلمرو جغرافيايي کشور تا حدودي دچار تحول خواهد شد، اما اصل حفظ تماميت ارضي، خدشه ناپذير خواهد ماند. نگرش جهان انديشي اسلام در دوره گذشته، بر اساس تقيه و ضرورت در حال تغيير ماهيت به پذيرش قلمرو محوري اسلام است. با وجود غلبه تفکرهاي دارالاسلامي و امت محوري در آغاز تدوين قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران برخاسته از انديشه ديني و عقيدتي شوراي مقننين قانون اساسي و تصميم سازان کلان کشور و تاکيد بر مرزهاي فرهنگي جهان اسلام، اختصاص هفت اصل به قلمرو ملي، ضرورت حفظ و پاسداشت تماميت ارضي آن را مي توان از برجستگي ها و ويژگي هاي بارز آن و زمينه ساز ساخت يک حکومت ملت پايه دانست. تغييرناپذيري مرزها، مگر با شرايط استثنايي و اصلاحات جزئي و با موافقت قواي سه گانه و مقام رهبري در نوع خود قابل توجه و تامل است. |
كليد واژه: تماميت ارضي، قانون اساسي ايران، خطوط مرزي، مرزهاي عقيدتي |
نسخه قابل چاپ |