پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391 10:39 AM
6 : پژوهشهاي جغرافياي انساني (پژوهش هاي جغرافيايي) بهار 1391; 44(79):87-102. |
بررسي تاثير ميان کنش فضايي بر تعادل فضايي در ساختار شهري بجنورد با استفاده از فن چيدمان فضا |
پيله ور علي اصغر*,عطايي سينا,زارعي عبداله |
* گروه جغرافيا و برنامه ريزي شهري، دانشگاه بجنورد |
گوناگوني در ديدگاه هاي ارائه شده در زمينه رشد و توسعه ساختاري کارکردي شهرها، بيانگر گستردگي و پيچيدگي شهر و مسائل مرتبط با آن است که همين مساله بيان کننده ويژگي پويايي شهر است. يکي از اهداف مهم اين نظريه ها رسيدن به تعادل فضايي است. هدف اين مقاله، بررسي ساختار فضايي شهر بجنورد و نقش عوامل کالبدي - عملکردي در شکل دهي به اين ساختار است. اين بررسي با مطالعه همکنش هاي فضايي کاربري ها و ميزان هم پيوندي شبکه شهري براي دستيابي به ساختار فضايي مناسب، انجام شده است. يکي از مباحث اين مقاله، چگونگي ايجاد تعادل فضايي در شهر بجنورد، در چهارچوب توليد و جذب سفرهاي درون شهري به کمک مدل چيدمان فضاست. در اين مقاله با فرض اينکه همبستگي بين ميان کنش فضايي و موقعيت مکاني مناطق شهري از عوامل موثر کالبدي بر تحقق تعادل فضايي هستند، فرضيه بيان شده را بر روي شهر بجنورد براي تعيين وضعيت دو عامل مهم ميان کنش فضايي و موقعيت مکاني هر يک از سي و يک منطقه شهري بجنورد را براي بررسي تعادل فضايي به آزمون گذاشته است. روش تحقيق تحليلي - اسنادي بوده که به صورت ابتکاري و ترکيب مدل ها و با استفاده از روش نظريه جاذبه ميزان ميان کنش فضايي بين مناطق شهري، انجام شده است. سپس با استفاده از مدل چيدمان فضا، ميزان يکپارچگي مناطق برآورد شده و آن گاه با استفاده از رگرسيون خطي رابطه علي بين اين عوامل معادله سازي شده است. در شهر مورد مطالعه، ميان کنش فضايي مناطق و يکپارچگي آنها و ارتباط اين دو عامل با يکديگر بيانگر اين موضوع بوده است که تعادل فضايي، شاخص مهم و اساسي بوده که در نتيجه بررسي در اين پژوهش، در شهر بجنورد کمتر نمايان است. نتيجه پژوهش نشان مي دهد همبستگي بين موقعيت مکاني مناطق و ميان کنش فضايي يا وجود ندارد يا در کمترين مقدار قرار دارد. بنابراين ساختار کالبدي - فضايي شهر نامتعادل بوده و ميزان يکپارچگي مناطق بسيار کم است. |
كليد واژه: ميان کنش فضايي، ساختار فضاي شهري، تعادل فضايي، چيدمان فضا، بجنورد |
![]() |
نسخه قابل چاپ |