پاسخ به:بانک مقالات علوم اجتماعی
سه شنبه 26 اردیبهشت 1391 8:42 AM
11 : نامه علوم اجتماعي مهر 1382; 11(1 (پياپي21)):271-301. |
ابهام زدايي از منطق موقعيت (بخش اول) |
پايا علي* |
* مركز تحقيقات سياست علمي كشور وزارت علوم، تحقيقات و فناوري |
كارل پوپر، فيلسوف اتريشي الاصل مقيم انگليس، آنچه را كه با عنوان "منطق موقعيت" يا "تحليل موقعيت" معرفي كرده به منزله ابزاري روش شناسانه (متدولوژيك) براي علوم اجتماعي و انساني در نظر گرفته است. هر چند اين متدولوژي با اقبال شمار زيادي از محققان همراه بوده، اما نحوه معرفي اين رهيافت از جانب پوپر، گذشته از تغييراتي كه طي سالها و در جريان تحريرهاي مختلف در آن واقع شده، با ايجاز و اختصاري همراه بوده است كه در مواردي مخل فهم دقيق ميشود و بعضا" نوعي توهم ناسازگاري دروني را با برخي ديگر از آراء اين فيلسوف به وجود ميآورد. در مقاله ذيل، ضمن معرفي نقادانه رهيافت پوپر و اشاره به كاستيهاي احتمالي آن، كوشش مي شود تا قرائت سازگاري از مدل "منطق موقعيت يا تحليل موقعيت" به عنوان مدل تبيين كننده مناسب براي فهم متاملانه در حوزه علوم اجتماعي و انساني، ارائه شود. اين مدل بر مفاهيمي همچون، موقعيت و شرايط، نهادها و بر ساخته هاي اجتماعي، حيث التفاتي، كنش و عمل، عقلانيت، معنا و نقش ظرف و زمينه در فهم امور، رويدادها و متون تاكيد ميكند. به اعتبار نقشي كه مدل "تحليل موقعيت يا منطق موقعيت" در وحدت بخشي ميان رهيافتهاي تبيين كننده مختلف، از جمله مدلهاي علي، مدلهاي متكي به تعميمهاي قانون مانند،تبيينهاي متكي به نقش شخصيت و تفسيرهاي متكي به متن (هرمنيوتيك) بازي ميكند مدلي فراگير و كارآمد است كه در قياس با برخي از مدلهاي علوم اجتماعي و انساني از اين مزيت مضاعف برخوردار است كه يافته ها و دعاوي اش عيني و نقد پذير و متعلق به حيطه عمومي هستند. |
كليد واژه: |
نسخه قابل چاپ |