0

بانک مقالات علوم اجتماعی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم اجتماعی
دوشنبه 25 اردیبهشت 1391  11:17 PM

 7 : نامه علوم اجتماعي بهار 1385; جدید(پياپي 27):181-203.
 
دلايل ناكامي نظام برنامه ريزي توسعه در ايران عصر پهلوي دوم
 
طالب مهدي,عنبري موسي
 
 
 

بيش از پنجاه سال است که از عمر نهاد برنامه ريزي در ايران مي گذرد و دولت، همچنان اين نهاد را مطمئن ترين راه توسعه و رشد اقتصاد کشور مي داند. برنامه ريزي براي دولت، مهمترين عامل دلگرمي و اميدوار کننده ايي بوده است تا کارگزاران و مجريان آن پيوسته باور داشته باشند، مهمترين و نهايي ترين رسالت خود را در قبال جامعه انجام مي دهند. حال آنکه اين منظر، ابتدايي ترين درک از سامان برنامه ريزي و مهمترين دليل شکست آن در جامعه ايران (حداقل عصر پهلوي) بوده است.
تجربه نظام برنامه ريزي در عصر پهلوي دوم نشان مي دهد که برنامه ريزي دولتي توسعه به دلايل مختلف اجتماعي و سازماني، پيامدي جز نابساماني و ايجاد تضادهاي چندگانه در لايه هاي زندگي اجتماعي مردم نداشته است. سامان برنامه ريزي در کشور بيش از آنکه مترصد توسعه باشد، عاملي براي کنترل آن و تحکيم نفوذ دولت در چرخه اقتصاد، سياست و فرهنگ بوده است. نظام برنامه ريزي که از منظر نظام جهاني در راستاي وابستگي و توسعه سراسيمه طراحي و تنظيم شده است، در ايران بر ديکتاتوري دولت و دو گانگي ساختاري در بخش هاي مختلف جامعه افزود.
مقاله حاضر، که روند برنامه ريزي توسعه در ايران عصر پهلوي دوم را بررسي مي کند، دو دسته محدوديت هاي عملياتي و ساختاري را به همراه تعامل و همزيستي نامناسب دولت با سامان برنامه ريزي، مهمترين دليل ناکامي برنامه ريزي توسعه در کشور قلمداد مي کند.

 
كليد واژه: برنامه ريزي، توسعه، دولت، نظام برنامه ريزي در ايران، برنامه هاي توسعه، مهندسي اجتماعي، ساختار دوگانه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها