پاسخ به:بانک مقالات علوم اجتماعی
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391 2:57 PM
1 : رفاه اجتماعي پاییز 1384; 5(18 (فقر و نابرابری در ایران)):13-40. |
فقر و جنبش هاي اجتماعي در ايران |
پيران پرويز* |
* دانشگاه علامه طباطبايي |
در اين مقاله ابتدا كوشش شده است تا دو مفهوم كليدي بحث، يعني فقر و جنبش هاي اجتماعي تعريف و ديدگاه هاي مختلفي كه به بررسي اين مفاهيم پرداخته اند، معرفي گردند. در رابطه با مفهوم فقر و جنبش هاي اجتماعي همچنين به اغتشاش مفهومي گسترده اي كه به ويژه در ايران وجود دارد اشاره شده و از ديدگاه هاي عمده در مطالعة فقر و فقرزدايي ياد شده است. پس آن گاه با مروري بر مهم ترين انواع جنبش هاي اجتماعي در غرب و در جهان سوم، تلاش شده است تا نشان داده شود كه گرچه تغييرات اساسي در سطح جهان ـ از جمله پيدايش دولت رفاهي، جذب شدن جنبش هاي كارگري در درون اتحاديه ها و سنديكاها (كه نهادهاي ميانجي براي بي آزارسازي جنبش كارگري محسوب مي شوند) و يا جهاني شدن ـ نقش طبقة كارگر و لذا جنبش هاي كارگري را به شدت كاهش داده است، ليكن روابط فقر و جنبش هاي اجتماعي رابطه اي پايدار باقي مانده است. امروزه جنبش هاي چندطبقه اي جانشين جنبش متشكل كارگران گرديده ليكن هنوز تهي دستان شهري مهم ترين نيروي محركة جنبش هاي اجتماعي اند. از اين رو، رابطه فقر و جنبش هاي اجتماعي در دوره هاي مختلف مورد اشاره قرار گرفته اند. همچنين كوشش شده است تا نشان داده شود كه در حال حاضر بخش عمده اي از جنبش هاي اجتماعي، خشونت ستيز و درون سيستمي مي باشند و چنان چه دولت هاي جهان سومي هوشمندانه آن ها را به رسميت نشناسند امكان تبديل شدن آن ها به حركات شورش گرانه تخريبي وجود دارد كه ممكن است به دخالت بيگانگان منجر شود. |
كليد واژه: ايران، جنبش اجتماعي، فقر |
نسخه قابل چاپ |