بانک مقالات علوم اجتماعی

طرح مساله: صنعت جديد بر نقش زنان از طريق مشاغل توليدي تاثير گذارده است. با افزايش تعداد زناني که به بازار کار وارد مي شوند، آشکار مي گردد که جايگاه آنان با مردان يکسان نيست. هدف پژوهش حاضر تحليل ساختارهاي دستمزد و نقش اين ساختارها در شکاف مبتني بر جنسيت است. بخصوص اين سوال مطرح مي شود که آيا بين زن و مرد در مواردي که دستمزد يکسان دارند، تفاوتي در دانش، مهارت و تواناييهايشان ديده مي شود؟
روش: شرکت کنندگان در تحقيق حاضر 98 مرد از يک شرکت اتومبيل سازي و 98 زن از مجتمعهاي صنايع نساجي به ترتيب در تهران و اصفهان بود. آنها از نظر دستمزد، تحصيلات و سابقه استخدام همتاسازي شدند و ابعاد شغلي آنان با يکديگر بر حسب دانش، مهارت و استعداد (KSA) مقايسه شد. ابزار تحليل شغل پرسشنامه تحليل سمت (PAQ) بود.
يافته ها: يافته هاي تحقيق نشان مي دهد که پس از همتاسازي، زنان از نظر KSA برتر از مردان بودند. به اين معني که زنان با دانش، مهارت و استعداد مشابه، دريافت کمتري از نظام جبران خدمات صنايع کشور دارند. رابطه بين افزايش دستمزد و بهبود مهارت، دانش و استعداد شغلي (KSA) در بين مردان بيش از زنان بود.
نتايج: چون انتظار مي رود KSA زنان در آينده افزايش يابد، توجه به عدالت جنسيتي در محيط کار بر حسب KSA اهميت يافته است.