پاسخ به:بانک مقالات رشته علوم تربیتی
جمعه 22 اردیبهشت 1391 8:48 AM
8 : مطالعات تربيتي و روان شناسي 1389; 11(2):165-184. |
تاملي بر تمرکزگرايي، تمرکز زدايي و بازگشت مجدد به تمرکزگرايي و بررسي دلالت هاي آنها براي نظام برنامه درسي ايران: منظري جديد |
امين خندقي مقصود*,دهقاني مرضيه |
* دانشگاه فردوسي مشهد |
پس از دوره نسبتا طولاني تمركزگرايي و با آغاز تجارب تمركززدايي از دهه 70 به اين سو، تمايل دولتها به نظام هاي متمركز و غيرمتمركز در حال نوسان بوده است. از آنجايي که تمركززدايي عمدتا ريشه در عرصه هاي سياسي و اقتصادي دارد، بنابراين تمركززدايي از اين عرصه ها به نظام هاي برنامه درسي و آموزشي رخنه كرده است. مشكلاتي نظير كمبود نيروي انساني متخصص، جهاني شدن و مقاومت از طرف معلمان موجب توجه دوباره دولتها به تمركزگرايي به منظور ارتقاي كيفيت آموزش و رفع اين مشكلات شده است. در اين مقاله ضمن تبيين تمركزگرايي و تمركززدايي، به ويژه در عرصه آموزش و پرورش و نظام برنامه درسي، به علل عمده انحراف از هدف اصلي تمركززدايي، از جمله توجه بيش از حد به مسايل حاشيه اي آن نظير مسايل مالي، اجرايي و مديريتي (مواجهه سخت) و توجه کمتر به مسايل کيفي و محتوايي آموزشي و برنامه درسي (مواجهه نرم) اشاره شده است. اين دو نوع مواجهه عملا در تمركززدايي نظام آموزشي و برنامه درسي پديدار شده و برداشتهايي غلط و نادقيق از تمرکززدايي و تمركزگرايي به دنبال داشته است. در پي آن استدلال شده که فهم ويژگي هاي درست هر دو نظام و در نتيجه، مواجهه سنجيده و درست با آنها مي تواند به روند اصلاح برنامه درسي ياري رساند. در نهايت، دلالتهاي تمركزگرايي، تمركززدايي و بازگشت مجدد به تمرکزگرايي در مورد نظام برنامه درسي ايران، با توجه به زمينه هاي تاريخي و فرهنگي منحصر به فرد آن در بخش بحث و نتيجه گيري اين نوشتار تشريح شده است. |
كليد واژه: تمرکزگرايي، تمرکززدايي، تمرکزگرايي مجدد، برنامه درسي، نظام آموزشي |
نسخه قابل چاپ |