پاسخ به:بانک مقالات رشته علوم تربیتی
جمعه 22 اردیبهشت 1391 8:47 AM
5 : مطالعات تربيتي و روان شناسي 1389; 11(2):103-120. |
روند تحول تفکر انتقادي در دانشجويان دانشگاه فردوسي مشهد |
جاويدي كلاته جعفرآبادي طاهره*,عبدلي افسانه |
* دانشگاه فردوسي مشهد |
اين پژوهش بررسي چگونگي روند تحول تفکر انتقادي دانشجويان دانشگاه فردوسي مشهد را کانون توجه خويش قرار داده است. بدين منظور، پژوهشي پيمايشي در مقطع زماني معيني؛ براي تعيين ميزان تفکر انتقادي دانشجويان سال اول و سال چهارم انجام شده است. افراد نمونه در اين پژوهش 144 نفر دانشجوي کارشناسي دانشگاه فردوسي مشهد هستند که به روش نمونه گيري تصادفي چند مرحله اي انتخاب شده اند. در اين پژوهش، آزمون تفکر انتقادي واتسون- گليرز بعنوان ابزار اندازه گيري مورد استفاده قرار گرفته است. در اين پرسشنامه مولفه هاي اصلي تفکر انتقادي عبارتنداز: استنباط، شناسايي مفروضات، استنتاج، تعبير و تفسير و ارزشيابي. براي مقايسه نمره تفکر انتقادي بين دو جنس و دانشجويان علوم انساني و ساير رشته ها، و دانشجويان سال اول و سال آخر از آزمون تي مستقل استفاده شد و مقدار (p<0.05) معنادار تلقي گرديد. يافته هاي اين پژوهش نشان مي دهد که بين ميانگين نمرات تفکر انتقادي دانشجويان سال اول و سال چهارم تفاوت معني داري وجود دارد. البته بايد متذکر شد، که ميانگين کلي نمرات تفکر انتقادي دانشجويان سال اول و چهارم با توجه به استانداردهاي گزارش شده، در حد ضعيف ارزيابي مي شود. همچنين يافته هاي اين پژوهش نشان داده است دانشجويان دختر در مهارت استنتاح و دانشجويان پسر در مهارت تفسير نمرات بيشتري را کسب کرده اند. با وجود اين بين ميزان تفکر انتقادي دانشجويان دختر و پسر تفاوت معني داري مشاهده نشده است. بعلاوه، بر اساس يافته هاي بدست آمده، تفاوت معناداري بين ميانگين نمرات تفکر انتقادي دانشجويان رشته هاي علوم انساني و ساير رشته ها در کليه حيطه ها به جز حيطه تفسير مشاهده نشد. |
كليد واژه: تفکر انتقادي، دانشجو، مهارت، آموزش عالي |
نسخه قابل چاپ |