پاسخ به:بانک مقالات رشته علوم تربیتی
سه شنبه 19 اردیبهشت 1391 7:25 PM
2 : مجله علوم تربيتي و روانشناسي پاييز و زمستان 1382; 10(4-3):17-38. |
مقايسه مفاهيم و مفروضه هاي نظريه كلاسيك و نظريه جديد سوال - پاسخ در ساخت آزمونهاي رواني و تربيتي |
سپاسي حسن* |
* دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي دانشگاه شهيد چمران اهواز |
مطالعه مسائل اندازه گيري به منظور پيدا کدرن راه حلهايي براي آنها در روانشناسي و تعليم و تربيت نظريه اي به نام نظريه آزمون سازي را به وجود آورده است. هدف هر نظريه آزمون سازي کمک به دست اندرکاران اين فن است تا آنها را از مدلهاي منطقي و رياضي که زيربناي ساخت آزمونهاي رواني و تربيتي را تشکيل مي دهند آگاه سازد. در اين مطالعه تحليلي مفاهيم و مفروضه هاي دو نظريه مهم در ساخت آزمونهاي رواني و تربيتي مورد بررسي قرار گرفت. نظريه کلاسيک آزمون که مي توان پيدايش آن را به چارلزاسپيرمن روانشناس انگليسي نسبت داد و امروز از آن به عنوان يک نظريه قديمي در آزمون سازي ياد مي شود، عمدتا بر سه مفروضه اساسي نمره مشاهده شده، نمره واقعي، و نمره خطا استوار است. اين نظريه تاکنون مبناي اندازه گيري ويژگيهاي رفتاري مورد استفاده بسياري از متخصصان آزمون سازي قرار گرفته است. محدوديتهائي که اخيرا در اين نظريه مشاهد شد موجب گرديد تا نظريه (1993)، وانگهارد (1994) ارايه گردد. نظريه سوال - پاسخ تاثير مهمي در ساخت آزمونهاي رواني و تربيتي داشته است. بر پايه مباني نظري، اين نظريه نشان داده است که هم در پاسخگوئي به سوالات آزمون سازي و هم ارايه راهکارهاي مناسب بر نظريه کلاسيک آزمون برتري دارد. در اين مقاله مفروضه هاي دو نظريه قديم و جديد و تفاوتهاي موجود در مدلهاي رياضي آنها ارايه مي شود. در باره شاخصهائي که اين دو نظريه براي برآورد پارامترهاي سوالهاي آزمونهاي رواني و تربيتي استفاده مي کنند بحث خواهد شد. علاوه بر اين، مزايا و محدوديتهايي که هر يک از دو نظريه در ساخت آزمونهاي رواني و تربيتي دارند بررسي مي شود. در پايان، به تفاوتها و تشابهات بين دو نظريه و شيوه هايي که آزمونها براساس اين تفاوتها و تشابهات ساخته مي شود اشاره خواهد گرديد. |
كليد واژه: |
نسخه قابل چاپ |