بانک مقالات رشته مدیریت

هدف اساسي كليه بانكهاي تجاري، جمع آوري پس اندازهاي اشخاص حقيقي و حقوقي و اعطاي تسهيلات به سازمانها و شركتهاي مختلف توليدي، خدماتي، صنعتي و … مي باشد. با توجه به اهميت تسهيلات اعطايي به شركتهاي واجد شرايط مدلهاي متعددي براي سنجش ريسك اعتباري آنها ارائه شده است، لكن اغلب مدلهاي مورد استفاده در اين زمينه از نوع مدلهاي خطي و يا خطي تعميم يافته هستند كه فقط ريسك اعتباري مشتريان را تحليل مي كنند و مورد بررسي قرار مي دهند و كمتر به ظرفيت اعتباري مشتريان كه عامل مهمي در ارائه تسهيلات اعتباري به شمار مي رود توجه نموده اند. در اين مقاله با استفاده از يك سري متغيرهاي مستقل و بهره گيري از شبكه هاي عصبي پرسپترون چندلايه، ريسك اعتباري و ظرفيت اعتباري شركتها و سازمانهاي درخواست كننده اعتبار به طور همزمان مورد تحليل قرار گرفته است. به منظور سنجش كارايي مدلهاي شبكه هاي عصبي در مقايسه با مدلهاي كلاسيك،‌ نتايج حاصل از اين مدل با نتايج مدلهاي رگرسيون خطي و لجستيك مقايسه شده است. بررسي نتايج نشان داد كه مدلهاي شبكه هاي عصبي و رگرسيون لجستيك در برآورد ريسك اعتباري از قابليت مشابهي برخوردار هستند،‌ لكن مدلهاي شبكه هاي عصبي در برآورد ظرفيت اعتباري مشتريان از توان بالاتري برخوردار است.

 نسخه قابل چاپ