بانک مقالات رشته مدیریت

در اين پژوهش به بررسي و تحليل رابطه بين دو متغير مهم هوش عاطفي و سبك رهبري پرداخته شده است. جامعه آماري اين تحقيق، مديران بازرگاني شركتهاي توليدي صنايع غذايي و خودروسازي شهر مشهد به تعداد 266 نفر بود كه با توجه به آن، حجم نمونه برابر با 73 نفر تعيين شد. داده‌هاي مربوط به هوش عاطفي به‌وسيله پرسشنامه هوش عاطفي «ويزينگر» و داده‌هاي مربوط به سبك رهبري (تحول بخش- مبادله‌اي) به‌وسيله پرسشنامه سبك رهبري «وارنر بورك» جمع‌آوري گرديد. براي روايي پرسشنامه‌ها از روايي محتوايي و براي پايايي آنها از روش تنصيف استفاده شد كه نتايج آن براي پرسشنامه هوش عاطفي برابر 83/0 و براي پرسشنامه سبك رهبري برابر 79/0 محاسبه شد. نتايج نشان مي‌دهد كه يك رابطه مثبت و معنادار بين هوش عاطفي و سبك رهبري تحول بخش وجود دارد. همچنين بين هوش عاطفي و سبك رهبري مبادله‌اي يك رابطه منفي و معنادار مشاهده شد. در بررسي رابطه بين سن و جنسيت، مطالعه نشان داد که شدت و ضعف رابطه بين هوش عاطفي و سبک رهبري تحول بخش با متغير سن داراي رابطه مستقيم و معنادار است.  آزمون متغير جنسيت در تعيين ميزان رابطه بين هوش عاطفي و سبک رهبري تحول بخش نشان مي‌دهد که اين رابطه براي مردان از زنان بيشتر است.

 نسخه قابل چاپ