پاسخ به:بانک مقالات رشته تربیت بدنی
چهارشنبه 13 اردیبهشت 1391 6:13 PM
7 : علوم حركتي و ورزش بهار و تابستان 1386; 5(9):83-94. |
بررسي رابطه ميان شاخص هاي پيکرسنجي و نوع پيکري |
جلالوند علي*,آهن جان شهرام,گلپايگاني مسعود,عنبريان مهرداد |
* دانشگاه آزاد اسلامي، واحد همدان |
هدف از انجام اين تحقيق بررسي ارتباط برخي از شاخص هاي پيکر سنجي و ترکيب بدني و مولفه هاي گونه پيکري (آندومورفي، مزومورفي و اکتومورفي) در دانشجويان پسر دانشگاه رازي بود. جامعه آماري اين پژوهش را کليه دانشجويان پسر دانشگاه رازي در نيمسال اول سال تحصيلي 84-83 تشکيل مي دادند. با توجه به جدول ادينسکي و فرمولy=a (logx)b تعداد 320 نفر آزمودني به صورت تصادفي بعنوان نمونه تحقيق انتخاب گرديد. متغيرهاي بدن سنجي که در تحقيق حاضر مورد اندازه گيري و ارزيابي قرار گرفت شامل: قد، وزن، قطر و اندازه هاي پيراموني، درصد چربي، توده چربي، وزن بدون چربي، شاخص توده بدن، وزن مطلوب، تيپ بدني و نسبت محيط کمر به محيط لگن، شاخص اندازه دور کمر مي باشد. با توجه به توصيفي – همبستگي بودن روش تحقيق از آمار توصيفي جهت طبقه بندي و تنظيم داده ها و در آمار استنباطي از ضريب همبستگي پيرسون جهت ارتباط بين متغيرها استفاده شده است. بين BMI و WHR (R=0.561، P=0.000)، بين BMI و WC (r=0.812، P<0.01)، بين WHR و WC (r=0.721، P<0.01)، بين BMI و درصد چربي (r=0.704، P<0.01)، بين WC و درصد چربي (r=0.793، P<0.01)، بين WHR و درصد چربي (r=0.526، P<0.01)، ارتباط معني داري وجود دارد. توده چربي با مولفه اندومورفي کاملا متناسب است (r=0.884، P<0.01)، اما توده بدون چربي تناسب اندکي با مولفه مزومورفي دارد (r=0.200، P<0.01). در نتيجه بر اساس يافته هاي حاصل از ضريب همبستگي،WC شاخص بهتر و قوي تري براي چاقي شکمي و خطرات مرتبط با سلامتي نسبت به WHR است. در بررسي ارتباط بين مولفه هاي گونه پيکري (فربه پيکري و لاغر پيکري) و متغييرهاي ترکيب بدني (توده چربي و توده بدون چربي) به نظر مي رسد اعتبار منتسب به مزومورفي بعنوان توده بدون چربي دچار ترديد مي گردد، و نياز به ارزيابي و اعتباريابي دقيق رابطه بکار رفته در مفاهيم مورد استفاده را در تعيين جثه نشان مي دهد. در نتيجه بهتر است که از آن براي ارزيابي ترکيب بدني بعنوان يک مکمل استفاده شود. |
كليد واژه: |
نسخه قابل چاپ |