پاسخ به:بانک مقالات رشته تربیت بدنی
پنج شنبه 31 فروردین 1391 6:19 PM
5 : المپيک زمستان 1386; 15(4 (پياپي 40)):59-71. |
|
تاثير فعاليت هوازي درمانده ساز بر ماتريکس متالوپروتئينازها در ورزشکاران و غيرورزشکاران |
|
اميرساسان رامين*,ميرشفيعي سيدعباس,گائيني عباس علي,رواسي علي اصغر,سعادت فرشيد,بيوراني حسين |
|
* دانشگاه تبريز |
|
ماتريکس متالوپروتئيناز ها (MMPs) گروه بزرگي از پروتئازهايند که مسوول تجزيه ماتريکس خارج سلولي اند و فعاليت آنها تحت شرايط فيزيولوژيکي مثل ترميم زخم و رگ زايي و ... مهم و ضروري اما موقت و زودگذر است و با مهارکننده هاي درون زا کنترل مي شود. اما، در فرايندهاي پاتولوژيکي مثل انواع بيماري ها، همين طور پس از فشارآفرين هاي فيزيکي و مکانيکي، بيان و فعاليت اين نوع آنزيم هاي پروتئوليز به واسطه ترشح سيتوکين هاي پيش التهابي افزايش مي يابد و باعث تجزيه انواع کلاژن ها و ژلاتين ها و به هم خوردن ساختار ميکروآناتومي و بافتي بدن مي شود که نتيجه آن تشديد التهاب و بروز بيماري هاي مختلفي مثل ضايعات قلبي، تخريب ديواره عروقي، تسريع گسترش سلول هاي سرطاني، استئوآرتريت و ... در طول زمان است.
با اين وجود، به دليل تازگي بحث MMPs و پاسخ آنها به فعاليت هاي ورزشي، نظريه واحدي در اين رابطه وجود ندارد. لذا هدف مطالعه حاضر، چگونگي فعاليت پيچيده ترين و بيشترين نوع MMPs يعني MMP2 و MMP9 در پاسخ به يک جلسه فعاليت هوازي درمانده ساز (پروتکل بروس) در افراد تمرين کرده و بدون تحرک است. از اين رو 11 مرد دونده استقامتي برتر که 5 سال سابقه شرکت در تمرينات منظم باشگاهي و اردوهاي تيم ملي را داشتند (سن: 22.27±3.87 و VO2max = 60.68±6.19 ml/kg/min) و 10 مرد تمرين نکرده (سن: 23.00±4.04 و (VO2max = 37.9±5.9 ml/kg/min داوطلبانه در اين تحقيق شرکت کردند. از هر دو گروه آزمودني ها در سه مرحله شامل شرايط پايه يا 30 دقيقه قبل از فعاليت، 20 دقيقه و 24 ساعت بعد نمونه هاي خوني اخذ و از تکنيک آزمايشگاهي ژلاتين زايموگرافي جهت اندازه گيري متغيرهاي تحقيق استفاده شد. براي آزمون فرضيه هاي مورد نظر از تحليل واريانس و آزمون مقايسه هاي دو به دو (آزمون تعقيبي شفه) و آزمون t مستقل استفاده شد.
نتايج نشان داد ميزان MMP2 و MMP9 ورزشکاران متعاقب يک جلسه فعاليت هوازي درمانده ساز افزايش معنادار (p<0.001) و پس از 24 ساعت کاهش معنادار (p<0.001) نشان داد که البته نسبت به مقدار پايه (30 دقيقه قبل از آزمون) هنوز به طور معناداري بالاتر بود (p<0.001). در غير ورزشکاران نيز تغييرات ميزان فعاليت MMP2 و MMP9 در تمام مراحل اندازه گيري مشابه ورزشکاران بود، اما هيچ کدام ارزش معناداري نشان ندادند. علاوه بر آن مشخص شد ميزان فعاليت MMP2 و MMP9 ورزشکاران در حالت پايه، 20 دقيقه و 24 ساعت بعد از فعاليت، به طور معناداري بالاتر از غيرورزشکاران بود (p<0.001).
بنابراين مي توان گفت پاسخ التهابي به محرک فيزيکي و مکانيکي (يک جلسه فعاليت ورزشي درمانده ساز) در هر دو گروه افراد تمرين کرده (با سازگاري بلندمدت به ورزش) و تمرين نکرده (بدون کسب سازگاري به ورزش)، با افزايش فعاليت ماتريکس متالوپروتئيناز ها آغاز شد که تا 24 ساعت بعد نيز ادامه داشت. اما با مقايسه نتايج در ورزشکاران و غيرورزشکاران مشاهده شد ميزان پاسخ شاخص هاي التهابي مذکور به مدت و شدت اجراي فعاليت بستگي دارد.
|
|
كليد واژه: MMP9, MMP2، فعاليت هوازي درمانده ساز |
|
|
نسخه قابل چاپ
|