پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات عربی
جمعه 15 اردیبهشت 1391 12:34 PM
7 : فصلنامه سياست- مجله دانشكده حقوق و علوم سياسي بهار 1389; 40(1):117-134. |
نگرش جامعه شناختي بر جهت گيري و فرآيندهاي جنبش دانشجويي ايران (87-1357) |
سجادي سيدفرهاد* |
* گروه علوم سياسي، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد كرج |
طي سال هاي بعد از جنگ دوم جهاني، دانشگـاه همواره يكي از مراكز اصلي تحــرك گروه هاي دانشجويي بوده است. از اين مقطع زماني به بعد و پيرو خروج رضاشاه از ايران شاهد شكل گيري جنبش هاي اجتماعي جديد در ايران بوده ايم. چنين جنبش هايي داراي ماهيت و رويكرد انتقادي نسبت به ساختار دولت و قدرت سياسي بوده است. شواهد نشان مي دهد كه به هر ميزان فعاليت گروه هاي دانشجويي افزايش يابد، به همان ميزان زمينه هاي شكل گيري شكاف و تعارضات اجتماعي نيز بيشتر مي شود. به هر ميزان جنبش هاي اجتماعي به ويژه جنبش هاي دانشجويي ماهيتي راديكال تر پيدا كنند، طبيعي است كه زمينه ظهور راديكاليسم در فضاي كنش اجتماعي گروه هاي دانشجويي ايجاد خواهد شد. به همين دليل است كه عموما ساختار قدرت تلاش مي كند تا زمينه كاهش شكاف هاي سياسي را از طريق بازتوليد روابط جامعه، حكومت فراهم آورد. اين امر در دوران هايي انجام مي گيرد که از يک سو "شکاف هاي متراکم" به "شکاف هاي متقاطع" تبديل شده و از سوي ديگر زمينه اي براي تبديل تضادهاي اجتماعي عمودي به رقابت هاي اجتماعي افقي ايجاد شود. عدم توجه به چنين فرايندي، زمينه هاي شکل گيري فضاي راديکال در حوزه هاي کنش سياسي و اجتماعي جنبش دانشجويي را فراهم مي سازد. در اين مقاله تلاش مي شود تا نشانه هاي واکنش به هر ساختار سياسي در 4 دوران تاريخي بررسي شود: اين موضوع را مي توان در دوران قبل از انقلاب فرهنگي جنگ ايران با عراق، سازندگي و اصلاحات تحليل و تبيين کرد. |
كليد واژه: جنبش هاي اجتماعي، جنبش دانشجويي، ساخت گرايي قدرت، راديكاليسم سياسي، شكاف هاي متراكم، شكاف هاي اجتماعي متقاطع |
![]() |
نسخه قابل چاپ |