پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات عربی
پنج شنبه 31 فروردین 1391 3:50 PM
8 : الجمعيه الايرانيه للغه العربيه و آدابها فصيله محكمه زمستان 1389; 6(17):196-42. |
|
عنوان عربي: الطابع الدرامي للقصيدة الحرة عند السياب (عنوان فارسي: ساختار نمايشي در شعر آزاد «سياب») |
|
بيانلو علي* |
|
* دانشگاه يزد |
|
چکيده عربي:
الدراما کلمة يونانية تعني «الحالة أو العمل أو الحدث» فارتبطت، في البداية، بالمسرحية اليونانية فلم تعد اليوم حکرا علي الفن المسرحي بل إنضوت تحتها فنون أخري کالشعر بعناصرها المتمثلة في الحدث، و الصراع، و الشخوص، و الحوار، و القناع، و الإيقاع، و السرد، و الوصف و ... علي اعتبارها أعلي صور للتعبير في الأدب الحديث بعد أن تطورت في الشعر الغنائي الصرف إلي الدرامية الحديثة. و أما الشاعر المعاصر، السياب، فقد جمع قصائد بين الغنائية و النزعة الدرامية في نمط القصائد الحرة المطولة و نمط القصائد الحرة القصيرة أيضا. بحيث يتعامل النمط الأول بکل الأدوات أو العناصر ليکتب شعرا قصصيا متکاملا، و ذلك عنده أقل عددا، کذلك يستعين النمط الثاني بالأدوات أو العناصر الدرامية بعضها، يبتعد عن التقرير، و ذلك يکثر عند الشاعر عددا. نستخلص من هذا أن الشاعر قد إعتمد في البناء الشعري علي عنصري الحدث و الصراع الدرامي المتضاد المتقابل (خاصة بين الموت و الحياة) داخليا، و علي عناصر الوصف، و الحوار، و القناع، و الإيقاع (خارجيا). فأصبح عنده الشعر أغلبه ناجحا، وفق ما حصلنا عليه، في تعاطي ظاهرة عناصر الدراما کطابع تعبيري شعري، و إن ظهر ضعف في بعض القصائد من الناحية الدرامية کما شرحنا، لذلك إفترضنا کمسألة رئيسة، قبل کل شيء، أنه قدنجح إلي حد بعيد حين تعاطي ظاهرة الطابع الدرامي للقصائد الحرة، لما أثبت أن لغة الشعر قادرة علي استيعاب الإتجاه الدرامي بإرتباط جديد بين الشکل و الفحوي حسب إنتاجه الذاخر بمعظم عناصر التعبير الفني الشعري الحديث.
چکيده فارسي:
درام واژه اي است يوناني به معناي «حالت، عمل، پويايي» که نخست در يونان در هنر نمايشي به کار مي رفت اما در دوران کنوني منحصر به نمايش نشد بلکه فنون ديگر مانند شعر را در بر گرفت، همراه با عناصر حرکت (پويايي)، نزاع (درگيري) تقابل، شخصيت، گفتگو و تک گفتار، وصف، نقاب (ماسک)، ايقاع (ريتم کلام)، و حکايت (روايت)، که از آن به عنوان عالي ترين شکل تعبير و بيان در ادبيات جديد، بعد از آنکه شعر غنايي به سمت درام روي نهاد، ياد مي شود. و اما السياب قصائدي با رويکرد غنايي و درام در دو شکل بلند و کوتاه آن گرد آورده، که اولي تمامي عناصر و ابزارهاي درام را به کار مي بندد تا يک شعر داستاني کاملي نوشته شود، و اينگونه شعر در نزد شاعر کم تعداد است. و دومي، برخي عناصر درام را بکار مي گيرد و از تفصيل و گزارشگري پرهيز مي کند که البته اين نوع شعري نزد وي بسي فراوان است. در نتيجه شاعر در ساختمان شعري خود بر دو عنصر پويايي و نزاع (به ويژه ميان مرگ و زندگي) از درون و فحوا متکي است، و بر عناصر وصف، گفتار، نقاب و ايقاع از برون اتکا دارد. از اين رو شعر وي اغلب - طبق نتيجه به دست آمده - در به کار بستن پديده عناصر درام، به عنوان يک فرم بيان شعري، موفق بوده است، اگر چه که اندک ضعفي- آنگونه که شرح داده شده است - در برخي قصائد از حيث ويژگي درام ديده مي شود. بنابراين پيش از هر چيز و تحت عنوان يک مساله بنيادين فرض نموديم که شاعر در هنگام به کار بستن پديده فرم دراماتيک در قصائد جديد، طبق اثبات عملي وي که زبان شعر مي تواند با ارتباطي نوين ميان صورت و محتوا، رويکرد دراماتيک شعري را کاملا در بر بگيرد - و با نگاه به آثار سرشار از عناصر بيان فني نوين در شعر وي - تا حد بسيار زيادي توفيق داشته است.
|
|
كليد واژه: كليدواژه عربي: الطابع الدرامي، القصائد الحرة، السياب (كليدواژه فارسي: ساختار نمايشي، شعر نو، شاکر سياب) |
|
|
نسخه قابل چاپ
|