0

نظريه نظام مندي معرفت هاي مكاتب اقتصادي (مطالعه موردي اقتصاد کلاسيک و اقتصاد اسلامي)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

نظريه نظام مندي معرفت هاي مكاتب اقتصادي (مطالعه موردي اقتصاد کلاسيک و اقتصاد اسلامي)
پنج شنبه 31 فروردین 1391  2:55 PM

2 : اقتصاد اسلامي تابستان 1389; 10(38):33-60.
 
نظريه نظام مندي معرفت هاي مكاتب اقتصادي (مطالعه موردي اقتصاد کلاسيک و اقتصاد اسلامي)
 
هادوي نيا علي اصغر*
 
* پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي
 
 

چکيده فارسي:

مکتب اقتصادي، حاصل انديشه گروهي از انديشه وران بوده و شامل معرفت هايي است که جهت گيري عقلاني مشترک داشته و ساختار فکري همساني دارند و همه درباره دغدغه هاي اقتصادي هستند. پرسش اين است که آيا بين معرفت هايي که در هر يک از مکتب هاي اقتصادي وجود دارد، نظام مندي خاصي وجود دارد؟ اهميت و ضرورت پاسخ به اين پرسش در اين است که دسترسي به اين نظام مندي در حقيقت معرف منطقي است که مي تواند در راه شناخت و طراحي مکتب اقتصادي از جمله اقتصاد اسلامي مورد استفاده قرار گيرد.
فرضيه مقاله اين است که معرفت هاي موجود در هر يک مکتب هاي اقتصادي از نظام مندي خاصي دارد و براي دسترسي به نظام پيش گفته روش تحقيق خاصي انتخاب شده است. اين روش با تکيه بر فرايند شناخت، آغاز شده و با گروه بندي منطقي معرفت هايي که در هر مکتب اقتصادي ممکن است به کار رود، راه خود را ادامه مي دهد. براي دسترسي به اين نظام، بايد افزون بر معرفي عنصرها، روابط بين آنها نيز مشخص شود.
يکي از دستاوردهاي اثبات فرضيه پيش گفته، پاسخ به يکي از پرسش هاي روش شناسي مهمي است که در اقتصاد اسلامي بايد به آن پاسخ داد: کدام يک از معرفت هاي بشري را مي توان به اقتصاد اسلامي منتسب کرد؟ دستيابي به معيار و منطق مشخصي که بتواند علت مناسبي بر انتساب معرفتي به گستره اقتصاد اسلامي باشد، در حقيقت در پديدساختن زبان مشترک در بين انديشه وران نقش آفرين است. افزون بر اين شناسايي بحث هاي جديدي که بررسي آنها باعث گسترش و توسعه اقتصاد اسلامي مي شود، متکي بر دستيابي به اين معيار و منطق است.

چکيده عربي:

المدارس الإقتصادية والتي تتناول المخاوف الإقتصادية هي نتيجة فكر لجمع من الإقتصاديين و تشمل علي المعارف التي تشترك في منطلق عقلاني موحد إضافة إلي الهيكل الفكري المتشابه. تتطرق هذه الدراسة إلي هذا السوال؛ «هل بين المعارف الموجودة لدي المدارس الإقتصادية من إنتظام محدد؟» تكمن خطورة الإجابة إلي السوال في الوصول إلي الإنتظام الذي يمثل إطارا يمكننا من تعريف و تصميم المدارس الإقتصادية كالإقتصاد الإسلامي.
الفرضية التي تتناولها الدراسة هي أن المعارف الموجودة في كل مدرسة من المدارس الإقتصادية تتمع بانتظام خاص لايمكن الوصول إليه إلا عبر منهجية محددة معتمدة علي عملية الإدراك و مرتكزة علي تصنيف رشيد للمعارف الموجودة لدي كل مدرسة إقتصادية. و طبعا للوصول إلي الإنتظام المنشودة ينبغي التعرف علي العناصر الموجودة في كل مدرسة إضافة إلي العلاقات المتوفرة بينها.
أحد الإنجازات لإثبات هذه الفرضية هي الإجابة علي إحدي الأسئلة المنهجية الرئيسة في الإقتصاد الإسلامي و هو «أي المعارف البشرية يمكن انتماوها إلي الإقتصاد الإسلامي؟». الوصول إلي المنطق و المعايير المحددة التي تعد دليلا علي إنتماء معرفة ما إلي الإقتصاد الإسلامي يمكننا من تحقيق لغة مشتركة بين العلماء المعنيين بالأمر. إضافة إلي ذلك، تحديد الموضوعات الحديثة التي يسبب تناولها التطور في الإقتصاد الإسلامي، ترتكز علي الوصول إلي هذه المعايير.

 
كليد واژه: کليد واژه فارسي: مکتب اقتصادي، روش شناسي، رويکرد شناختي، اقتصاد کلاسيک، اقتصاد اسلامي کليد واژه عربي: المدرسة الإقتصادية، المنهجية، المنهج الإدراكي، الإقتصاد الكلاسيكي، الإقتصاد الإسلامي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها