پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی
پنج شنبه 28 اردیبهشت 1391 10:10 AM
5 : نقد ادبي تابستان 1388; 2(6):127-147. |
نقيضه در گستره نظريه هاي ادبي معاصر |
قاسمي پور قدرت* |
* دانشگاه شهيد چمران اهواز |
در اين مقاله به بررسي جايگاه نقيضه در گستره نظريه هاي ادبي معاصر پرداخته مي شود. برخي از نظريه هاي ادبي معاصر از نقيضه به عنوان گونه اي ادبي براي تشريح روندها و سازوکارهاي حاکم بر سخن ادبي استفاده مي کنند و برخي از آن ها نيز همچون نظريه ساخت شکني، خود به مانند نقيضه عمل مي کنند. از نظر فرماليست هاي روسي، نقيضه در حکم گونه اي ادبي است که دگرگوني و تطور انواع ادبي و آشنايي زدايي متون ادبي را به بهترين وجه به گونه اي آشکار به نمايش مي گذارد. ميخاييل باختين نيز نقيضه را در بطن منطق گفت و گويي خود مي گذارد. از نظر او، هر نقيضه اي آميزه زباني مبتني بر منطق گفت و گويي عامدانه است که در بطن آن، زبان ها و سبک هاي گوناگوني نهفته است. از نظر ساختگرايان نيز نقيضه از گونه هاي ادبي ثانويه و پيچيده است که مساله بينامتنيت را نمايان مي کند. رابطه ميان نقيضه و ساخت شکني نيز به شيوه عملکرد اين ها مربوط است؛ هر دوي اين ها با رخنه کردن و اقامت گزيدن در متون پيشين باعث نقض و ازهم گسيختن ساختارهاي آن ها مي شوند. |
كليد واژه: نقيضه، فرماليسم، منطق گفت و گويي، ساختارگرايي، ساخت شکني |
نسخه قابل چاپ |