پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی
پنج شنبه 28 اردیبهشت 1391 10:09 AM
7 : نقد ادبي پاييز 1388; 2(7):121-136. |
استعاره زمان در شعر فروغ فرخزاد از ديدگاه زبان شناسي شناختي |
گلفام ارسلان,كردزعفرانلوكامبوزيا عاليه,حسن دخت فيروز سيما |
زمان مفهومي انتزاعي است و همواره از طريق چيزي ملموس و عيني درک مي شود. در نظريه معاصرِ استعاره که بنياني شناختي دارد، به استعاره هايي مانند «زمان به مثابه مکان يا فضايي محصور» و «زمان به مثابه شي» اشاره شده است. در اين استعاره ها چگونگي ارتباط زمان و ناظر هم بررسي شده؛ به گونه اي که دو تقسيم بندي «زمان متحرک و ناظر ثابت» و «زمان ثابت و ناظر متحرک» مورد توجه قرار گرفته است. از سوي ديگر، ميزان قراردادي يا نو بودن يک استعاره نيز همواره مورد توجه شناختي هاست. در اين پژوهش ابتدا تلاش شده است استعاره هاي زمان در شعر فروغ فرخزاد مشخص شود. شواهد نشان دهنده آن است که اين استعاره ها به همان صورتي که در گفتارِ روزمره فارسي زبانان وجود دارد، در شعر فروغ نيز يافت مي شود. در گام بعدي، قراردادي يا نو بودن اين استعاره ها بررسي و اين نتيجه حاصل شده است که در سه دفتر آغازين فروغ، يعني ديوار، اسير و عصيان استعاره هاي قراردادي بيشتر به چشم مي خورد؛ اما در دو دفتر پاياني او، تولدي ديگر و ايمان بياوريم به آغاز فصل سرد، استعاره هاي قراردادي زمان بسط مي يابند و با ويژگي هاي جديدي همراه مي شوند و يا حتي استعاره هايي کاملا نو خلق مي شوند. |
كليد واژه: استعاره، زمان، فروغ فرخزاد، شناختي |
نسخه قابل چاپ |