0

بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  10:51 PM

 6 : نشريه دانشکده ادبيات و علوم انساني (تبريز) پاييز 1382; 46(188):107-132.
 
ساخت روايت در شعر نيما
 
خليلي جهان تيغ مريم*
 
* دانشگاه سيستان و بلوچستان
 
 روايت در ساده‌ترين مفهوم، داستاني است كه در زمان روي مي‌دهد و راوي كسي است كه اين داستان را نقل مي‌كند. با اين كه حجم گسترده‌اي از اشعار نيما يوشيج روايتي از درد و رنج جامعه، عشق متعالي انسان به مردم و خاطرات كودكي و طبيعتي است كه شاعر در آن زندگي كرده و تجربه آموخته اما به اين جنبه از شعر او كمتر توجه شده است. اشعار روايت مدارانه نيما داراي دو ساخت سنتي و نو هستند. در ساخت سنتي گاه شاعر به شكل قديم شعر كاملا وفادار بوده و گاه در قالب‌هاي معهود شعر قديم تغييراتي به وجود آورده كه نتيجه رويكرد خاص او به كاركد جديد قافيه بوده است و از آمادگي ذهني شاعر براي ورود به ساخت تازه‌اي از شعر حكايت مي‌كند. به عبارت ديگر نيما با روي آوردن به كاركرد ديگري از قافيه در واقع زمينه را براي طرح حرف‌ها و درد و رنج‌هاي تازه فراختر كرده است. در تمام اشعار روايي چه در ساخت سنتي و چه غيرسنتي، شاعر به عنوان داناي كل، شخصيت‌ها و گفتار آن‌ها را شكل داده و هرجا كه لازم بوده با هنرمندي به توصيف صحنه و فضاي داستان پرداخته و يا با تفسير و تحليل واقعه، نتيجه‌گيري و پيام‌رساني كرده است. هدف نيما از روايت‌هاي داستاني گاه اثبات مقوله‌اي اخلاقي و گاه آموزش پند و حكمت و زماني تهييج احساسات خواننده و تاثيرگذاري بيشتر بر او است و آنجا كه مقوله‌اي اجتماعي را مطرح مي‌كند زبان او به شدت استعاري و سمبوليك و پنهان كار مي‌شود. به طوري كه به همراه عدول از هنجارهاي صرفي و نحوي، بخصوص در منظومه‌هاي بلند، زبان شعر او بسيار دشوارياب گرديده و ارتباط معرفتي خواننده را با شعر به سختي ممكن مي‌سازد.
 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها