پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 3:18 PM
13 : نامه فرهنگستان ارديبهشت 1380; 5(1 (پياپي 17)):148-157. |
زردشت و اسكيتي ها |
آبايف و. اي.,مصطفوي گرو حسين |
اوستا، از نظر زبان و محتوا، به دو بخش اصلي تقسيم مي شود: گاهان و اوستاي متاخر. گاهان سخنان خود زردشت و منظوم و آهنگين است. اوستاي متاخر مجموعه اي از متون اساطيري، ديني و عبادي است که، هر چند بخشي از آن بسيار کهن مي نمايد، مدت ها پس از زردشت تدوين و تنظيم شده است. براي بررسي زندگي زردشت و مضامين اوليه اصلاحات ديني او، بايد به گاهان استناد کرد. زماني که شخصيت و فعاليت اين پيامبر خمير مايه افسانه ها قرار گرفت، زندگي نامه اي خيالي و جديد از او ساخته شد که در آن به سختي مي توان به واقعيات تاريخي، ولو اندک، دست يافت. اين سيماي افسانه اي، هم در اوستاي متاخر و هم در متون پهلوي زردشتي، مشهود است. در گاهان و در ديگر بخش هاي اوستا، در ميان اسامي قبايلي که پديدآورندگان متون اوستايي با آنها آشنايي داشتند، از مردم T?ra و Sairima نام برده شده است. نيبرگ، در کتاب معروف خود که اختصاص به اديان ايران باستان دارد، با دلايل کافي ثابت مي کند که در پس اين اسامي بايد قبايل اسکيتي ها (سکاها) را سراغ گرفت و اين نشان مي دهد که سخن گويان زبان اوستايي با آنها آشنا بوده اند. در اين جا پرسشي مطرح مي شود که اين آشنايي چگونه بوده و شخص زردشت چه رابطه اي با اسکيتي ها داشته است و يا مي توانست داشته باشد و چه تصوراتي درباره اين مردم در روايات متاخر زردشتي و حماسه ملي ايران پديد آمده است؟ از مردم سئيريمه Sairima، که در گاهان نامي از آنها برده نشده و تنها يک بار در اوستاي متاخر (فروردين يشت، بند 143) از آنان سخن به ميان آمده است، صرف نظر مي کنيم و به T?ra- «توراتي» و D?nu-، که نام رود و قبيله اي است و با T?ra رابطه دارد، مي پردازيم... |
كليد واژه: |
![]() |
نسخه قابل چاپ |