پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 3:18 PM
9 : نامه فرهنگستان ارديبهشت 1380; 5(1 (پياپي 17)):96-125. |
باز هم در باره فرهنگ فارسي عاميانه |
اعلم هوشنگ* |
چنين به نظر مي رسد که، براي روشن شدن اذهان برخي از خوانندگان اين نقد، ذکر چند نکته اساسي سودمند باشد. يکي آن که فرهنگ فقط ابزاري است کمکي براي فهم مطالب متون و ترجمه نوشته ها و نبايد تصور شود که مي توان با آن زبان دان و مترجم شد. از اين رو، وارد بودن بعضي از اشکال هاي مندرج در نقد حاضر درباره عدم دقت و کفايت تعريف يا تسميه مفاهيم در محل تامل است. من باب مثال، اگر کسي بخواهد براي لغات ديوان حافظ فرهنگي تنظيم و تدوين کند، نبايد انتظار داشت مثلا در تعريف «سنبل» يا «سمن» يا «بلبل» همان توصيف را بياورد که در فرهنگ هاي تخصصي گياه شناسي و جانورشناسي آمده است. حتي نوع تعريف به اقتضاي مقام فرق مي کند. از جمله، در فرهنگ فرضي لغات ديوان حافظ، کافي است «سنبل» را «نام گلي نماد زلف مجعد» تعريف کنيم يا «سمن» را «نام گلي نماد روي سفيد يا «بلبل» را «مرغي خوش الحان نماد عاشق زار». دراين مقام، تذکر اين معني خالي از فايده نيست که تعريف هاي مشروح و تخصصي فرهنگ معين، به خصوص در مورد گياهان، مندرجات اين فرهنگ را، از اين حيث، از هماهنگي و اعتدال و يکدستي انداخته است، چون تعريف ها در همه حوزه ها به آن درجه تخصصي نيست يا اصلا تخصصي نيست. ضمنا به اين نکته نيز بايد توجه داشت که، درباره هر مدخل، معلوماتي از طريق شواهد منتقل مي شود و سهم شاهد را در نشان دادن موارد کاربرد لغت نبايد دست کم گرفت. در حقيقت، شاهد جاي خالي بعضي از اطلاعات لازم را که در تعريف اجمالي درج نشده پر و رفع نقص و ابهام مي کند... |
كليد واژه: |
![]() |
نسخه قابل چاپ |