0

بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  3:15 PM

 6 : نامه فرهنگستان ارديبهشت 1380; 5(1 (پياپي 17)):58-62.
 
بي آغاز و انجام بودن مثنوي
 
خوانساري محمد*
 
 
 

بشنو اين ني چون شکايت مي کند               از جدائي ها حکايت مي کند

کز نيستان تا مرا ببريده اند                           در نفيرم مرد و زن ناليده اند

اين دو بيت و ابيات پس از آن، در آغاز مثنوي، افتتاحي است لطيف و در عين حال عجيب. هر يک از شارحان مثنوي، در شرح و بيان و تفسير و تاويل آن و در اين که مراد از «ني» چيست سخنان مبسوط آورده اند و در اهميت و پري و سرشاري محتواي آن تا آن جا رفته اند که گفته اند هم چنان که، طبق روايات، تمامي قرآن کريم در سوره فاتحه الکتاب مندرج است، تمامي مضامين مثنوي نيز در اين هجده بيت آغازين- که يگانه قسمتي از مثنوي است که مولانا به خط خود نوشته- مندرج است.

اما اين سوال همواره براي شارحان مطرح بوده است که چرا مولانا، که مستغرق درياي توحيد است، و از مثنوي او به «بانگ توحيد» تعبير مي شود، ديوان آسماني و عرفاني خود را، برخلاف آثار ديگر از اين دست، با توحيد و ستايش حق تعالي آغاز نکرده است. با آن که يقينا به خوبي توجه داشته است که کل امر ذي بال لم يبدا ببسم الله فهو ابتر.

اساسا آغاز کردن آثار منظوم و منثور با حمد و ستايش الهي سنت حسنه اي بوده است بسيار متداول و مطاع و متبع. از شعراي دوره ساماني که بگذريم، تقريبا همگي شاعران نام حق را بهترين سرآغاز مي دانسته اند و بي نام او نامه را باز نمي کرده اند و، چون از سر ايمان و عشق سخن مي گفته اند، زيباترين شعر آنها هم همين افتتاحيه ها بوده است.

بسياري از آنان نيز، پس از ستايش حق، سخن خود را به مدح رسول اکرم (ص) مي آراسته اند. فردوسي، در اثر رزمي خود، و نظامي، در همگي آثار بزمي خود، همواره سخن را به نام او ابتدا کرده اند. سعدي، معاصر مولانا، نيز از همين سنت پيروي کرده است...

 
كليد واژه: 
 
 
 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها