0

بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  3:12 PM

 

 19 : نامه فرهنگستان مهر 1380; 5(2 (پياپي 18)):183-187.
 
گويش هاي لاري
 
مالچانوا اي.ك*
 
 
 

1. لاري منسوب به شهر لار و اطراف لارستان در جنوب ايران است.

2. گويشوران لاري در جنوب شرقي شيراز، در مسير بندرهاي خليج فارس، بندرلنگه و بندرعباس، ساكن اند. لهجه هاي اصلي گروه لاري به اين شرح است:

خودگويش لاري كه بيشتر در شهر لار متداول است. بقيه گويش هاي اين گروه در اطراف لار، به ويژه مراكز پرجمعيت، از جمله: گراشي يا جراشي (جرّاشي) متداول در گراش و اوزي در اوز، هر دو در غرب لار؛ بنارويي و بستكي، در جنوب شرقي لار؛ صبائي در صبا / صباجات، در شمال شرقي لار؛ بيخه اي؛ خنجي؛ اردي.

3. درباره شمار گويشوران اين گويش ها اطلاعاتي در دست نيست. مطابق آمار 1960، جمعيت لارستان حدود 160,000 نفر است كه بيشتر ايراني اند؛ از جمله بلوچ ها و كردها كه گويشوران ديگر زبان هاي محلي ايراني اند.

4. گويش هاي لاري به گروه زبان هاي ايراني جنوب غربي متعلق اند. از ويژگي هاي اين گروه ثابت ماندن صامت ها از نظر تاريخي است؛ چنان كه صامت d در لاري ادامه d فارسي باستان است: لاري daneda؛ گراشي danessa؛ اوزي، خنجي donesta «دانستن»، فارسي باستان dan-، اوستايي zan- (در جنب كلمات قرضي برگرفته از گروه شمال غربي با z: لاري zaanü، گراشي zeenü «زانو»)؛ v (پس از مصوت و r) در لاري برگرفته از ايراني باستان?، اوستايي ?: لاري morv «مرغ» (در گروه شمال غربي، mor?, morx)، اوستايي mer??a-. لاري s ادامه s فارسي باستان (اوستايي sp): لاري  sav?r boda«سوار بودن، بر اسب نشستن»؛ گراشي sov?ri «اسب سواري»؛ فارسي باستان asa b?ra «سوار»؛ اوستايي aspa-. كلمات قرضي از گروه شمال غربي: لاري safid، esfid «سفيد»؛ خنجي espid؛ اوستايي spa?ta-)...

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها