پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 2:45 PM
6 : نامه فرهنگستان آذر 1381; 5(4 (پياپي 20)):85-96. |
پيشوند نفي در زبان فارسي |
شقاقي ويدا* |
* دانشگاه علامه طباطبایی |
سخن گويان هر زبان، در گفتار روزمره، براي مبادله پيام هاي گوناگون و افاده معاني، به شيوه هاي متنوعي متوسل مي شوند. بررسي شيوه هاي استفاده از امکانات حوزه هاي زبان اين واقعيت را نمايان مي سازد که سخن گويان همه زبان هاي به صرفه جويي در گفتار، زمان صرف شده براي آن و صرف حداقل انرژي گرايش دارند که در زبان شناسي به اصل کم کوشي موسوم است. از طرف ديگر، اهميت سرعت در قرن حاضر و نياز به ارائه حداکثر اطلاعات با استفاده از حداقل داده هاي زباني ايجاب مي کند که اهل زبان از صورت هاي هم سان احتراز کنند. جنسن (1991)، به نقل از کيپارسکي، اصل اجتباب از هم معنايي را مطرح مي سازد. به موجب اين اصل، هيچ قاعده واژه سازي نمي تواند واژه اي هم معني با يکي از واژه هاي موجود زبان توليد کند. اما، با مطالعه زبان فارسي، در مي يابيم که براي ساختن واژه هاي داراي معناي منفي يا متضاد بيش از يک نوع پيشوند نفي در اختيار فارسي زبانان است که به پايه افزوده مي شود تا واژه اي نو بسازد و اين از اصل کم کوشي و اقتصاد به دور است. از اين رو، در اين مقاله، در حوزه صرف به مطالعه يکي از اجزاي ساختاري موسوم به پيشوند مي پردازيم و از بين تمام انواع آن نيز فقط يک نوع، يعني پيشوند نفي، بررسي خواهد شد. تلاش خواهيم کرد تا، ضمن بررسي انواع پيشوندهاي نفي در زبان فارسي، روشن سازيم که چرا براي مدلولي واحد چند وند متفاوت به کار مي رود و آيا کاربرد اين پيشوندها با هم تفاوت دارد و اگر چنين است هر کدام چه نقشي بر عهده دارند و، بر اين اساس، آيا مي توان آنها را دسته بندي کرد و بافت و کاربرد هر يک را مشخص ساخت. به اين منظور، تک تک وندهاي نفي در زبان فارسي معرفي و بافت کاربرد آنها مشخص مي گردد... |
كليد واژه: |
![]() |
نسخه قابل چاپ |