پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی
سه شنبه 26 اردیبهشت 1391 11:03 PM
3 : نامه فرهنگستان بهار 1387; 10(1 (پياپي 37)):39-49. |
مرداس، نيک مرد آدم خوار! |
مختاريان بهار* |
* گروه پژوهش هنر، دانشگاه هنر اصفهان |
به راستي اگر در باغ بسياري از مباحث بسته شده باشد، در باغ شاهنامه هنوز بسته نيست. به سراغ شاهنامه اگر مي آييم، زادراهمان از هر گونه نبايد چنان پر باشد که براي ميوه هاي نوبر و غريب اين باغ، که گاهي کشفشان با پيش فرض هاي ما همخوان نيست، جايي نماند و، با همان زاد راه، تنها گشتي بزنيم و بي ارمغان باز گرديم. نخست بايد بدانيم شاهنامه چگونه اثري است - اثري با ويژگي هاي خاص که به لحاظ نوع شناسي آن را نمي توان به سادگي از مقوله هايي چون اسطوره، حماسه يا تاريخ شمرد: گويي همه آنهاست و هيچ يک از آنها نيست. اما مساله چندان هم غامض نيست. شاهنامه اثري است که، در قالب داستان سرايي به شيوه رمانس، در مطابقت با مفاهيم زمان خود، ويژگي هاي بديعي دارد. اين اثر، از سويي، از باورها و فرهنگ ايران، نه در قالب اصالت باستاني بلکه به صورتي ميانجي، خبر مي دهد و، از سوي ديگر، به لحاظ ادبي اين صورت ميانجي را به بهترين وجه منتقل مي سازد. در نظر داشتن اين ويژگي هاي ساختاري و کارکردي براي بررسي اثري ادبي از نوع شاهنامه اهميت بسيار دارد. |
كليد واژه: |
![]() |
نسخه قابل چاپ |