پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی
دوشنبه 18 اردیبهشت 1391 3:03 PM
2 : مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تربيت معلم پاييز و زمستان 1382; 11(43-42):19-29. |
گر نبودي عشق |
سجادي سيدعلي محمد* |
* دانشگاه شهيد بهشتي |
سرود و خوش سرود كه: «گر نبودي عشق هستي كي بدي» نه تنها دستمايه عارفان و شاعران و بيدلان كه زيربناي هستي عشق است و يكي از سرسپردگان غمزه غمازه او كه خود سلسله جنبان دگر دلباختگان است و خواهد بود مولاناست. و اين داستان را در ديوان شمس رنگ و بويي ديگر است و در مثنوي معنوي سمت و سويي ديگر: در آنجا عشق است كه مولانا را بر دوش جان مي برد «مي برد آنجا كه خاطرخواه اوست»، اما در مثنوي كه عنان اختيار به ظاهر در كف پركفايت مولاناست اين بيخودي از چيست؟ اين مقاله بر آن است كه شور مولانا را كه در ديوان شمس مشهود است در مثنوي نيز به عرضه تماشا نشاند و بازگويد كه هرجا كه عشق آمد. عقل «نه سواري است كه در دست عناني دارد» |
كليد واژه: |
![]() |
نسخه قابل چاپ |